به نام فوتبال و مردم، به کام کامروایان
ابوالفضل نجیب
آنچه در جریان پخش بازی میان دو تیم پرسپولیس و نفت مسجد سليمان در ورزشگاه آزادی رخ داد، به تعبیر مجری برنامه گزارش ورزشی افتضاحی بود که در هیچ کجای دنیا سابقه نداشته و اتفاق نخواهد افتاد. این وضعیت متاثر و ناظر بر رویکرد توامان سیاسی و نگاه ابزاری دستگاه ورزش به فوتبال و به همان نسبت سایر رشتههای ورزشی است که در راستای انتفاع مالی نهادهای مرتبط با فوتبال به اندازه انتفاع سیاسی وزارت ورزش از فوتبال قابل مقایسه و داوری است.
این رویکرد بخصوص در قبال دو باشگاه پرطرفدار ایران تا اینجا ضربات غیر قابل جبرانی به موضوعیت و فلسفه وجودی و حیثیت این دو باشگاه و بالمال موجودیت فوتبال وارد کرده است. سنگاندازیهای متعدد در طی چند دهه در جلوگیری از خصوصی کردن این دو باشگاه، ناظر بر اهمیت این دو باشگاه در شکل و شمايل دولتی برای وزارت ورزش و زیرمجموعههای آن است که هر کدام به نوعی از وضعیت حاضر منتفع می شوند.
پرونده های موجود در سطح ملی و باشگاهی و ایضا چالشهای ظاهرا ورزشی اما ماهیتا سیاسی ناشی از وضعیتی است که تمامی مسوولیت آن متوجه مسوولین فوتبال و ورزش ایران و هزینهها و تبعات سوء آن برای مردمی است که به آن عشق میورزند. چالش هایی که همین صداوسیمای به ظاهر ملی تا آنجا که توانست و میتواند همچنان در حال وارونه جلوه دادن و سادهنمایی تبعات ناشی از آن است.
اما آنچه در خصوص افتضاح اخیر شاهد بودیم موضع صداوسیما در مقام مدعیالعموم در پوشش دفاع از حقوق مردم است. دستگاهی که در بروز افتضاح اخیر خود را یک تنه مدعی و شاکی و منتقد وضع موجود معرفی میکند. در حالی که بخش اعظم چالشهای اینچنینی حاصل و نتیجه زیاده خواهیهای همین صداوسیما است. گفتگوی احمدی با مسوول شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی و همچنین با مقام سازمان لیگ و بخصوص دخالت وزیر ورزش در حل مقطعی و موردی آن، وجهی از انتفاع نامشروع و همزمان ادعای دروغین اغلب این مدعیان و شاکیان وضع موجود را نمایندگی میکند. تا آنجا که گفتگوی مجری برنامه فوتبال برتر با مسوول شرکت سازمان نگهداری از اماکن ورزشی به مجادله و در نهایت یقهگیری مجازی کشیده شد.
موضوع و انگیزه این یقهگیری چنانچه در این مجادله مشاهده شد در ماهیت امر بر سر همان لحاف ملای معروف و به تعبیری گاو شیردهی است که سازمان لیگ و وزارت ورزش و شرکت نگهداری از اماکن ورزشی و ایضا صداوسیما برای آن کیسه دوختهاند. در واقع اصل دعوا سر انتفاع هر چه بیشتر از سفره دو باشگاهی است که علیرغم اینکه نمیتواند روی پای خود بایستد، اما در عین حال قادر است سفره خیلیها را رنگینتر کند. با همین جدالها که هر روز ابعاد تازهای از آنها بر ملا و رسانهای می شود، شاید بتوان مقاومت و انگیزه های واقعی برای مخالفت و مانع تراشی برای واگذاری دو باشگاه پرسپولیس و استقلال را فهم کرد.
سوال احمدی در خصوص منبع منابع نگهداری از اماکن ورزشی و پاسخ تلویحی بر سکرت بودن این منابع و دعوت از احمدی برای پاسخ گرفتن فیس تو فیس و به واقع محرمانه که می توان به نوعی تهدید تعبیر کرد، نکته معنی داری بود بر همان حکایت همیشگی که قرار نیست چیزی در خصوص ریشهیابی وضع موجود شفافسازی شود. همچنان که پاسخ فرافکنانه احمدی در خصوص شفافسازی منابع صداوسیما که اشارهای تلویحی بود به درآمدهای نجومی صداوسیما ناشی از پخش مسابقات دو باشگاه دولتی. واقعیت امر اما چیزی فراتر از این جدالهای لفظی و البته موضع طلبکارانه صداوسیما از وضع موجود است. جدیت این موضع گیری و دغدغه واقعی صداوسیما هم هیچ دخلی به حق و حقوق ضایع شده مردم و توهین به احساسات به تعبیر جناب احمدی مردم عاشق فوتبال ندارد. آنچه مجری برنامه از موضع طلبکاری و مطالبهگری در خصوص تاخیر پخش بازی پرسپولیس و نفت مسجدسليمان در مقام مدعیالعموم و مدافع منافع صداوسیما به بهانه به هم ریختن کنداکتور برنامههای شبکه سوم اشاره داشت، در واقعیت امر نارضایتی از به هم ریختن کنتور درآمدهای صداوسیما را ابراز میداشت که البته منت آن به بهانه تلف شدن وقت عاشقان فوتبال بر سر مردم گذاشته می شود.
دستگاه طویل و عریضی که به شهادت تصاویر مفتضحانه همین مسابقه پرسپولیس و نفت مسجدسليمان که فقط خدا می داند در ازای این چقدر به جیب میزند، از یک تصویربرداری سالم عاجز بود. فهم اینکه چرا وزارت ورزش به جای سادهترین و معمولترین راهکار برای جلوگیری از چنین افتضاحاتی تن به استقلال این دو باشگاه نمی دهد، بسیار ساده است. سال هاست جدال این دو باشگاه برای دریافت حق و حقوق قانونی پخش مسابقات از صداوسیما فقط به این بهانه که دو باشگاه دولتی هستند و صداوسیما هم دولتی، زیر بار نمی روند. درست به همین دلیل حق و حقوق قانونی ناشی از تبلیغات میدانی ضایع می شود. در چنین وضعیتی طبیعی است همه مدعیان و متولیان این دو باشگاه برای استفاده از درآمدهای جانبی این دو باشگاه هر روز بیشتر از گذشته کیسه بدوزند.
آنچه از این افتضاح می توان نتیجه گرفت، این است که که همه نهادهای موجود اعم از سازمان لیگ و وزارت ورزش و شرکت نگهداری از اماکن ورزشی و صداوسیما هر کدام به نوعی به دنبال انتفاع هر چه بیشتر از این خوان و سفره آماده هستند. و البته در این میان نقش صداوسیما در مقام مدعیالعموم و مدافع و صیانت از حق و حقوق مردم تنها به این دلیل است که هر گونه توقف و اختلال در انجام مسابقات این دو تیم کنتور درآمدهای این دستگاه طویل و عریض و بیپاسخگو را با مشکل روبرو می کند.