نگاه خيره مردم به مذاكرات
جعفر گلابي
از ابتدا هم آشكار بود كه اين دوره از مذاكرات وين سخت، پيچيده، حساس و زمانبر خواهد بود. ايران تا حدودي خود را به تحريمها عادت داده بعضا آنها را دور زده است، بودجه خود را با وجود تحريمها ميبندد و همزمان برنامه هستهاي را شتاب ميدهد تا در طرف غربي انگيزه تعجيل و امتيازدهي ايجاد كند، ولي به نظر ميرسد در طرف امريكايي ارادهاي به اندازه تسريع در روند مذاكرات و دادن امتياز به تهران به وجود نيامده است و بيشترين مقاومتها صورت ميگيرد تا بدون لغو كامل تحريمها يا دادن تضميني براي عدم اعمال مجدد آنها برنامههاي هستهاي ايران متوقف شود. يك ماراتن دشوار و نفسگير كه هر يك از بازيگران جهاني و منطقهاي تلاش ميكنند از آن براي خود سهمي تدارك ببينند و سودي تحصيل كنند. در اين ميان مردم ايران قرار دارند كه زورگويي آشكار غربيها را ميبينند ولي مشكلات اقتصاديشان روزبهروز بيشتر ميشود و همه اميد خود را متوجه مذاكرات مذكور كردهاند تا از شر تحريمها خلاص شوند و به زندگي عادي خود بازگردند. سنگي گران توسط ترامپ در چاه اختلافات ايران و امريكا افكنده شده كه حالا عقلاي عالم با تقلاي فراوان به سختي ميتوانند آن را بيرون بكشند بدون اينكه هزينههاي سنگين آن متوجه منطقه و جهان نشود. اگر مناسبات جهاني ظالمانه نبود و قدرت و ثروت كشورها موازنهها را تعيين نميكرد حق و عدل اقتضا ميكرد كه همه دولتها نهتنها اكثر مشكلات موجود را متوجه عهدشكني امريكا ميكردند بلكه به ايران حق ميدادند و حتي جبران خسارات به وجود آمده عليه مردم ايران را يك مطالبه منطقي اعلام ميكردند. متاسفانه چنين نيست و اگر جمهوري اسلامي برگهاي مهمي در دست نداشت حتي همين مذاكرات هم انجام نميشد و همه امتيازات از ايران يكجا مورد مطالبه قرار ميگرفت. در چنين شرايطي واقعا راه عقلايي و هوش و درايت سياسي و تعهد به منافع مردم به چه چيزي حكم ميكند؟ بايد توجه داشته باشيم كه منافع استراتژيك اسراييل و رقيبان دور و نزديك ايران در استمرار تنشهاي موجود است و در وراي مساله هستهاي احتمالا آنها بهتر از ما واقفند كه با حصول آرامش پيرامون ايران، تهران تا چه حد ميتواند به توسعه همهجانبه خود بپردازد و به سرعت فاصله خويش از آنها را كم كند و حتي به فكر سبقت در پيشرفتهاي اقتصادي بيفتد. ما سالهاست كه درگير موضوع هستهاي شدن هستيم و بسياري از شوون كشور تحت تاثير آن قرار دارد. بهترين گزينه براي دولتهاي ايرانستيز و برخي اپوزيسيون خارجنشين اين است كه مذاكرات هستهاي با بنبست روبهرو شود تا اجماعي كه در زمان تصدي آقاي احمدينژاد عليه كشورمان ايجاد شده بود دوباره احيا شود. در آن صورت قطعا مخاصمات موجود منطقه به شدت افزايش پيدا ميكند و احتمالا وخامت اوضاع به نقطه بيسابقه خود ميرسد. در منازعه ديرپاي هستهاي و حتي ديگر وقايع به وجود آمده كاملا روشن شد كه كشور ما نميتواند روي پشتيباني چين و روسيه حساب چنداني باز كند و حتي يك وتوي جانبدارانه از آنها در شوراي امنيت سازمان ملل به دست آورد.
از سوي ديگر مهمتر از مسائل خارجي مشكلات دروني كشور و اراده و احوال و نظر و برداشت ايرانيان است كه سزاوار توجه واقعي و عملي است. بايد ديد كه مردم ايران چه نظري پيرامون مجموع مسائل هستهاي و مذاكرات وين دارند، چون از كوچكترين توقفها تا بزرگترين گشايشها روي زندگي، رفاه و امنيت ايشان تاثير مستقيم دارد. مسلما مردم متوجه تعارضها و گردنكشيهاي طرف غربي در برابر كشورمان هستند، ولي آنها حق دارند كه از تصميمگيران كياست طلب كنند تا ايران در مقابل دنيا قرار نگيرد. گاهي يك انعطاف به موقع و آيندهانديشانه از بيشترين مقاومتها اثربخشتر است. بهترين نمونه انعطاف تاريخي را ميتوان در رفتار پيامبر اسلام در مواجهه با كفار قريش ديد كه معاهده حديبيه به ظاهر از موضع ضعف بود و حتي پذيرفت كه اگر فردي از مكه از ميان قريش بگريزد و به مسلمانان پناه آورد، او را به قريش بازگرداند، ولي اگر يكي از مسلمانان به سوي قريش گريخت، قريش موظف به بازگرداندن او نيست. اتفاقا با درايت و سياستي كه پيامبر به خرج داد در مدت كوتاهي همه رويدادها به نفع مسلمانان رقم خورد و زمينهساز پيروزي آنها شد، پيروزي كه در صورت اصرار به زيارت كعبه كه البته حق ايشان بود به دست نميآمد. هماكنون اگر دولت آقاي رييسي موفق به لغو تحريمها شود، پيروزيش به پاي اصولگرايان نوشته خواهد شد و از اين بابت هم انگيزه سياسي براي اهمال در توافق در وين وجود ندارد.در واقع مردم بيش از آنكه صدا وسيما به مذاكرات ميپردازد به وين خيره شدهاند و اگر تدبيري در كار باشد بايد در اقناع مردم كوشش جدي كرد. به نظر ميرسد ايران نبايد خود را از يك توافق موقت براي آزاد شدن بخشي از داراييهايش محروم سازد، توافق اجمالي كه مطول شدن مذاكرات را جبران كند. چنين توافق ضمني اثرات مثبت داخلي و اقتصادي و اقناعي براي مردم ايران خواهد داشت و تبليغات انبوه رسانههاي غربي مبني بر لجبازي تهران را خنثي و زمينه رسيدن به يك توافق خوب را فراهم ميكند. بالا بردن قدرت مانور در مذاكرات ضعف نيست و در نهايت حسننيت ايران را نشان خواهد داد كما اينكه نشان دادن يكدندگي خواست اسراييل و زمينهساز محكوميت ايران را دربرخواهد داشت و چه بسا روسيه و چين هم جانبداري نسبي خود را فرو بگذارند.