محمدحسين لطفالهي
دور هفتم گفتوگوهاي احياي برجام در وين يا دور اول گفتوگوهاي هستهاي دولت سيزدهم با 1+4 و ايالات متحده روز جمعه در شرايطي پايان يافت كه پيشرفت قابل توجهي در روند مذاكرات اتفاق نيفتاد و تنها طرفين توافق كردند پس از گفتوگو با پايتختهايشان به وين بازگردند. مواضع نااميدكننده مقامهاي امريكايي و اروپايي هم مزيد بر علت شد تا ترديدها پيرامون نتيجه مذاكرات وين افزايش يابد. «اعتماد» در گفتوگو با عبدالرضا فرجيراد، ديپلمات پيشين و استاد دانشگاه به بررسي اين وضعيت پرداخته است. اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
ارزيابي شما از اولين دور از گفتوگوهاي احياي برجام در دولت سيزدهم چيست؟ آيا اين دور از گفتوگوها دستاوردي به همراه داشت؟
اينطور كه از اخبار و گزارشهاي منتشر شده پس از گفتوگوها برميآيد، اين نشست دستاوردي نداشت؛ هم اروپاييها ناراضياند و هم امريكاييها. واكنش چين و روسيه و تاكيد آنها بر اينكه نبايد عجله كرد نشان ميدهد از نگاه آنها هم اين دور از گفتوگوها چندان مطابق انتظار پيش نرفت و آنها هم از نتايج به دست آمده راضي نيستند. البته بايد توجه كرد اين جلسه اول مذاكرات با حضور تيم مذاكرهكننده جديد ايران بود و طرف مقابل با سبك و سياق رفتاري اين تيم آشنايي نداشت. مذاكرهكنندگان فعلي ايران سبك و سياق خاص خود را دارند و در دورههاي قبل نظير دوره آقاي احمدينژاد-جليلي از همين سبك استفاده كردند. در روز اول ابتدا تيم ايراني خواست آغاز گفتوگوها با مساله تحريم باشد و اين خواسته از سوي طرف مقابل پذيرفته شد. همين موضوع اميدواريهايي را ايجاد كرد، اما در روزهاي بعدي كه ايران دو پيشنويس درباره تحريم و تعهدات هستهاي روي ميز گذاشت، ورق برگشت. طرف اروپايي و امريكايي انتظار داشتند مذاكرات از نقطه پايان گفتوگوها در دور ششم آغاز شود و زماني كه اين اتفاق نيفتاد، شوكه شدند. به همين دليل هم مذاكرات متوقف و قرار شد مذاكرهكنندگان به پايتختهايشان بازگردند و پس از مشورت دوباره به وين بيايند.
آيا اميد داريد كه دورهاي آينده شرايط تغيير كند؟
طرف ايراني در تهران گزارش خود را ارايه خواهد داد و نارضايتي طرف اروپايي و امريكايي را به گوش مسوولان كشور خواهد رساند. پس از آن بايد ديد چه تصميمي در تهران اتخاذ ميشود. در خصوص نظرات ايالات متحده و اروپاييها نيز هم آنتوني بلينكن وزير امور خارجه امريكا و هم امانوئل مكرون، رييسجمهور فرانسه نظرات خود را صريح اعلام كردند. بايد توجه داشت بهرغم عدم حصول نتيجه، انريكه مورا معاون مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا تلاش كرد مانع نااميدي طرف ايراني و طرف غربي شود و فضا را به نوعي تلطيف كند. به نظر من بايد صبر كنيم تا پنجشنبه آينده. تصور ميكنم گشايشهايي را نسبت به دور اول شاهد خواهيم بود. مساله اين است كه اروپا و امريكا نميخواهند گفتوگوها طولاني شود و اگر آنها احساس كنند ايران عمدا ميخواهد مذاكرات را طولاني و از سوي ديگر با افزايش سطح غنيسازي و ذخاير خود دست برتر را پيدا كند، من فكر نميكنم كه اين روند را ادامه دهند. اگر يك جلسه يا دو جلسه ديگر احساس كنند كار به درازا خواهد كشيد، مذاكرات را متوقف كرده و وارد فاز ديگري خواهند شد.
شما گفتيد روش مذاكراتي تيم فعلي روش مذاكراتي تيم آقاي جليلي است. به نظر شما با راهبرد يكسان انتظار نتيجهاي متفاوت از مذاكرات ميتوان داشت؟
نحوه و تاكتيك مذاكرهكنندگان با مذاكرهكنندگان قبلي متفاوت است كه بيشتر با روش دولت نهم و دهم شباهت دارد ولي از نظر محتوا بيشتر بر نظرات جمعي مسوولان بالاي كشور متمركز خواهند بود. لذا دولتهاي اروپايي و امريكا نبايد انتظار داشته باشند كه همان روش مذاكراتي دولت قبل دنبال شود. يكي از موارد شباهت به دولت آقاي احمدينژاد ايجاد يك اميد اوليه و بعد مواجه شدن جامعه با نااميدي است؛ البته ممكن است تيم ايراني تقصيري نداشته باشد. برآيند نظراتم را اگر بخواهم بگويم، اين است كه در اين دوره، هم تيم ايراني و هم تيم امريكايي به دنبال نتيجه هستند. اما خب انتظاراتي كه در ايران وجود دارد، بسيار فراتر از آن چيزي است كه در دولت آقاي روحاني روي آن توافق شده بود و تيم فعلي تلاش ميكند نشان دهد روي سه موضوع تحريم، راستيآزمايي و تضمين حساس است.
مواضعي نظير اينكه «به چيزي كمتر از برجام راضي نميشويم» تا چه اندازه مبتني بر رويكرد نتيجهگرايي دولت است؟
اگر واقعا طرف ايراني به برجام راضي شود، احياي توافق عملي و قابل حصول است. طرف مقابل هم تا 95 - 90 درصد با اين موضوع همسويي دارد و فقط روي مساله برخي تحريمها حساسيتهايي وجود دارد كه آن هم قابل رفع است. اما مساله اختلافنظر بر سر اين است كه دقيقا كدام تحريمها ناقض برجام است. تيم ايراني تمام تحريمهاي وضع شده در دوره ترامپ را ناقض برجام ميداند و تيم امريكايي معتقد است برخي از اين تحريمها كه با برچسبهاي متفاوتي (جز هستهاي) عليه ايران وضع و اعمال شده ناقض برجام نيست. به نظر من حتي با توجه به عدم همسويي كنگره، اختيارات رييسجمهور امريكا بهگونهاي است كه ميتوان با ايالات متحده بر سر توافقي كه تحريمها را رفع كرده و زمينه را براي انتفاع اقتصادي ايران فراهم كند، به تفاهم رسيد.
تا چه اندازهاي مواضعي نظير «طرح جايگزين ايران ادامه برنامه هستهاي و تقويت روابط با كشورهاي آسيايي است» را مبتني بر واقعيت ارزيابي ميكنيد؟ آيا رابطه با شرق آلترناتيو برجام است؟
نه! خيلي قاطع ميگويم هيچ مشكل اقتصادي در ايران حل نميشود مگر اينكه بتوانيم تحريمها را برداريم و كشور بتواند از نظر اقتصادي برنامهريزي كند. بله ميشود نفت بيشتر فروخت اما در اين بازار اگر ايران بخواهد نفت بيشتر بفروشد بايد مدام قيمت نفت خود را كاهش دهد. خريدار هم چون ميداند گزينههاي زيادي پيش روي ايران نيست، تخفيف بيشتر ميخواهد. ممكن است خريدار 500 هزار بشكه با تخفيف 30 درصدي راضي شود اما خريدار 1.5 ميليون بشكه نفت حتما 50 درصد يا بيشتر تخفيف ميخواهد. فرض كنيد با اين وصف فروش ما دوبرابر شد و بيش از 1.5 ميليون بشكه نفت در روز هم فروختيم، اين بودجه محدود چه دردي از كشور دوا ميكند؟ با اين پولها نهايتا بتوانيد حقوق كارمند و كارگر را تامين كرد اما آيا با نگاه واقعبينانه ميشود شغل ايجاد كرد؟ بيكاري را كاهش داد؟ كارخانه تاسيس كرد و رشد اقتصادي داشت؟ ميشود مشكل بيآبي را حل كرد؟ من معتقدم كه نميشود. كشور نياز به بودجه كافي دارد تا بتواند براي آينده خود برنامه بريزد. امروز كشور فقط براي اينكه مشكل بيآبي را حل كند، هيچ راهي جز سرمايهگذاري ميلياردها دلاري ندارد. ميلياردها دلار پول لازم است كه دستگاههاي آب شيرينكن در سطح گسترده خريداري شود و با نصب آنها در نزديكي خليجفارس و درياي عمان و با استفاده از تجارب كشورهايي مثل قطر، امارات و عربستان در اين زمينه آب لازم براي استانهاي كويري خود را تامين كنيد. اين فقط يك مورد است؛ دلار امروز بالاي 30 هزار تومان است و با افزايش قيمت آن تورم هم به صورت افسارگسيخته رشد ميكند. نميشود گفت ما به سمت شرق ميرويم و تهاتر ميكنيم. در يك مقطع كوتاه اشكالي ندارد كه نفت و گاز بفروشيد و كالا بگيريد اما اين در بلندمدت شدني نيست. رابطه با شرق آلترناتيو برجام نيست.
پس برخلاف برخي سياستمداران ايراني معتقديد با تهاتر نميشود كشور را اداره كرد؟
خير نميشود. به صورت موقت شايد بتوان كار را با اين روش پيش برد اما آيا ميشود توسعه هم داشت؟ دولت وعده داده سالي يك ميليون مسكن ميسازد و در پايان 4 سال 4 ميليون مسكن تحويل ميدهد. شما مگر چقدر ميخواهيد پنهاني نفت بفروشيد كه اين بودجه را تامين كنيد؟ نميشود كه همين پول محدود فروش نفت را يكجا به ساخت مسكن اختصاص داد. راه بهبود وضعيت اقتصادي كشور اين است كه روزانه بيش از 4 ميليون بشكه نفت كه قيمت بالايي هم پيدا كرده فروش برود، پولش به كشور بازگردد و خرج توسعه و ايجاد زيرساخت و شغل تا وضعيت بهتر شود. شما نميتوانيد با فروش حتي 1.5 ميليون بشكه نفت با قيمتي پايينتر از قيمت جهاني يك كشور 84 ميليون نفري را اداره كنيد.
اين نگراني وجود دارد كه حتي رفع تحريمها هم با توجه به احتمال خروج دوباره امريكا از توافق، منافع اقتصادي ايران را تحريم نكند. با توجه به محدوديت زمان چه بايد كرد؟
اينطور نيست كه اين مسائل راهحل نداشته باشد. ميشود در توافق با امريكا اين مساله را حل كرد. مگر ايران نميگويد ميخواهد تحريم برداشته شود و راستيآزمايي هم انجام گيرد. بسيار خوب ميتوان توافق كرد كه امريكا اولين خريدار نفت ايران باشد، مدتي نفت ايران را بخرد و پولش را نيز از طريق سيستم بانكي بينالمللي منتقل كند. اين كار باعث خواهد شد اولا ترس شركتهاي اروپايي بريزد و در ثاني امريكا هم بهانهاي براي اعمال فشار به اين شركتها نداشته باشد. بهترين راستيآزمايي، وارد كردن امريكا به اقتصاد ايران و در مرحله اول اقتصاد انرژي است. استفاده از اين رويكرد به عادي شدن تجارت با ايران در عرصه بينالمللي كمك ميكند و باعث ميشود تهران سادهتر بتواند شركاي اقتصادي جديد بيابد و همكاري با آنها را آغاز كند.
نشست اخير دستاوردي نداشت؛ هم اروپاييها ناراضياند و هم امريكاييها. واكنش چين و روسيه و تاكيد آنها بر اينكه نبايد عجله كرد، نشان ميدهد از نگاه آنها هم اين دور از گفتوگوها چندان مطابق انتظار پيش نرفت و آنها هم از نتايج به دست آمده راضي نيستند.
اروپا و امريكا نميخواهند گفتوگوها طولاني شود و اگر آنها احساس كنند ايران عمدا ميخواهد مذاكرات را طولاني و از سوي ديگر با افزايش سطح غنيسازي و ذخاير خود دست برتر را پيدا كند، من فكر نميكنم كه اين روند را ادامه دهند.
خيلي قاطع ميگويم هيچ مشكل اقتصادي در ايران حل نميشود مگر اينكه بتوانيم تحريمها را برداريم و كشور بتواند از نظر اقتصادي برنامهريزي كند.
نميشود گفت ما به سمت شرق ميرويم و تهاتر ميكنيم. در يك مقطع كوتاه اشكالي ندارد كه نفت و گاز بفروشيد و كالا بگيريد اما اين در بلندمدت شدني نيست. رابطه با شرق آلترناتيو برجام نيست.