جاي خالي قاتلين بالفطره در محوطه جريمه
كجايند فورواردهاي گلزن؟
سامان سعادت
سه بازي باقيمانده از هفته هفتم به اضافه ۳ بازي از شروع هفته هشتم با نتيجه صفر- صفر مساوي به پايان رسيده. يعني از فاصله ۹ آذر تا پايان روز ۱۳ آذر و بعد از برگزاري ۷ بازي تنها در يك مسابقه گل رد و بدل شده است. البته همان يك بازي كه رقابت گلگهر سيرجان و سپاهان اصفهان بود آنقدر پرگل از آب درآمد كه حالا بتوان گفت در اين ۷ بازي به صورت متوسط هر بازي يك گل داشته! آن بازي را سيرجانيها ۴ بر ۲ بردند.ليگ برتر امسال كه خوب شروع شده بود و به نظر ميرسيد تيمهاي مدعي در ادامه با قدرت كار را ادامه ميدهند خيلي زود به روغنسوزي افتاد و حالا تيم صدرنشين متوسط دو امتياز از هر بازي را در اختيار دارد و سرخابيها نتوانستهاند به اين حد نصاب هم برسند. در حال حاضر آمار تساويها روز به روز در حال افزايش است. وضعيت گلزني در ليگ از وضعيت امتيازگيري هم بدتر است و همانطوركه اشاره شد در فاصله پنج روز و برگزاري هفت بازي، ۶ رقابت با تساوي بدون گل به پايان رسيد. هر كدام از فاكتورهاي ديدگاههاي سرمربيان، كيفيت زمين مسابقات، كيفيت بازيسازهاي تيمها و چند عامل بيروني در ثبت چنين وضعيتي تاثيرگذار بوده است. در كنار اينها بايد به وضعيت مهاجمين نيز اشاره كرد كه روزهاي خوبي را پشتسر نميگذارند.هشت هفته از ليگ برتر گذشته و بهترين گلزنان ليگ تنها سه بار موفق به گشودن دروازه رقبا شدهاند. اين يعني اگر مهاجمين با همين نرخ گلزني در ليگ كار را ادامه دهند در نهايت با حداكثر ۱۲ گل در ۳۰ مسابقه كارشان را به اتمام ميرسانند. آماري كه اگر فاجعه نباشد لااقل بسيار ضعيف است. در فصلهاي گذشته نرخ گلزني مهاجمين تراز اول ليگ به صورت ميانگين يك گل در هر دو مسابقه بوده است. در فصل 97-96 علي عليپور با درخششي مثالزدني ۱۹گل زد. پشت سر او مرتضي تبريزي و لوسيانو پريرا با ۱۳ گل دوم و سوم شدند. در فصل 98-97 كيروش استنلي و لوسيانو پريرا به صورت مشترك با ۱۶ گل آقاي گل شدند و در فصل 99-98 اين عنوان با ۱۵ گل به شيخ دياباته رسيد. فصل قبل پس از دو سال دوباره يكي از مهاجمين ليگ در فرمي عالي موفق به ثبت ۲۰ گل در ۳۰ مسابقه شد؛ سجاد شهباززاده از سپاهان. فصل گذشته بعد از شهباززاده گادوين منشا با ۱۴ گل در رده دوم جدول گلزنان قرار گرفت. از همين آمار ساده ميتوان فهميد كه يك: بهترين مهاجمان چند فصل گذشته فوتبال ايران خارجيها بودهاند؛ خارجيهايي كه گرچه درجه يك هم نبودند ولي تاثيرگذار ظاهر شدند. مهاجميني نظير منشا، پريرا و شيخ دياباته. دو: مهاجمان درجه يك ساخت وطن يا راهي كشورهاي خارجي شدند يا در افت به سر ميبرند. به عنوان نمونه ميتوان به علي عليپور كه راهي ليگ پرتغال شده و سجاد شهباززاده اشاره كرد. سه: هيچ چهره جديدي در اين سالها به عنوان يك تمامكننده قهار در ليگ داخلي رويت نشده. سجاد شهباززاده ۳۱ ساله است و مهاجمي نظير شهريار مغانلو كه فصل پيش به عنوان نفر دوم گلزنان فصل 99-98 به پرسپوليس آمد با همه كيفيتي كه دارد آن مهاجم زهرداري كه تصور ميشد، نبوده. بازيكنان جوان نظير مهدي عبدي هم هنوز بگير، نگير دارند. عبدي كه در سالهاي قبل فراز و فرودش بازي به بازي بود حالا در ۹۰ دقيقه سينوسي عمل ميكند و گاه سختترين توپها را به تور دروازه ميچسباند و گاه دروازه خالي را به آسمان ميكوبد. دربي روز شنبه وجهه ديگري از اين برهوت مهاجم تمامكننده به نمايش گذاشت. هواداران پرسپوليس ۹۰ دقيقه دلخوش به درخشش عيسي آلكثير ۳۱ ساله در خط حمله پرسپوليس بودند و از آن طرف استقلاليها منتظر يك نشانه از رودي ژستد ۳۳ ساله كه از سال ۲۰۱۵ به اين سمت در ۵ باشگاه مجموعا ۲۱ گل به ثمر رسانده است. به نظر ميرسد آكادميهاي فوتبال و مربيان استعدادياب بايد وقت بيشتري براي پيدا كردن چند قاتل بالفطره در محوطه جريمه رقبا اختصاص بدهند وگرنه در صورت ادامه اين شرايط احتمالا تا چند سال آينده فوتبال ايران بايد كفش طلا را به آقاي گلهايي با حداكثر ۱۰ گل زده در طول يك فصل اختصاص بدهد.