پرسهزني حوالي نمايشگاه مهدي سحابي در موزه هنرهاي معاصر تهران
داستان يك انقلابي در باغي ميان دو خيابان
پرويز براتي
شما جاده اصلي را ميپسنديد يا كورهراه را؟ عاشق كوچه پس كوچههاي تاقدار روستاها و مكانهاي قديمي هستيد يا پاساژها و مالها و فروشگاههاي نوظهور؟ از پرسه زدن در صخرههاي پيچاپيچ لذت ميبريد يا مسيرِ هموار امتداد ساحل با گردشگاههاي ساحلي و كافهها و ويلاها و هتلها را؟ دوست داريد در امتداد رودخانهاي آرام قدم بزنيد يا بر بالاي تپه برويد و باريكه باغهاي پلهاي را با ديوارهاي خشكه چينِ فرو ريختهشان گز كنيد؟ اگر كورهراه را بر راه اصلي ترجيح ميدهيد، اگر دريا را به دشت ارجح ميدانيد و اگر عوضِ دل سپردن به سكون و آرامش، دلبسته تلاطم حادثهها هستيد؛ خود را همصدا با «هرمان ملويل» بدانيد كه ترجيح كورهراه را بر راه اصلي، درواقع به چالش كشيدن وضع موجود ميدانست و البته همصدا با نقاش، مجسمهساز، نويسنده، عكاس و مترجمي هستيد كه ديوارهاي «باغي ميان دو خيابان» (موزه هنرهاي معاصرِ تهران)، اين روزها، شاهد نمايشگاهي تركيبي از آثار ادبي و هنري اوست. نامش مهدي سحابي است (۱۳۲۳ در قزوين - ۱۸ آبان ۱۳۸۸ در پاريس).
آنچه از رهگذر مقايسه و مرور آثار نمايشگاه مهدي سحابي عايد ذهني پرسهزن ميشود؛ مواجهه با هنرمندي است كه ذهنيت هنرياش دستكم دو، سه نسل جوانتر از هنرمندان همنسل او بود. اين نمايشگاه شامل ۱۴ دوره كاري اين هنرمند است كه اين دورهها طي سالهاي فعاليت اين هنرمند، مدام در حال تكرار بودند، بيآنكه سير تاريخي مشخصي داشته باشند. آثاري اغلب بينام كه از ميل هنرمند بر نام ناپذير بودنِ اثر هنري حكايت دارد؛ چون بر اين باور بود كه گذاشتن عنوان براي اثر به جاي كمك به بيننده او را محدود ميسازد و يك نوع برداشت تحميلي را با اثر همراه ميكند و در واقع زورگويي هنرمند است كه به بيننده بگويد كارش را آنطور كه او ميگويد، ببيند! كما اينكه گاهي گذاشتن عنوان براي اثر را پوشاننده ضعف و نارسايي اثر هم ميدانست؛ چراكه زماني كه اثر به تنهايي توانايي برقراري ارتباط را نداشته باشد، اين نارسايي را، عنوان برطرف ميكند. سحابي همواره كشفهاي جالبي را كه از سوي مخاطب عام به آثارش ميشد دوست ميداشت؛ هر چند تمايزي بين مخاطب خاص يا عام قائل نبود.
سحابي عكاس و موقعيتهاي تصادفي
يكي از بخشهاي مهم اين نمايشگاه، عكسهاي سحابي است. عكاسي در نگاه سحابي يكي از وسايل بياني است؛ هر چند او عكاسي و نقاشي را در ارتباط با يكديگر و البته غير قابل تمايز ميداند. سحابي در عكسهايش بسان نقاشيهايش به دنبال مفهوم مهمي است و آن جستوجوي غيرمنتظره است و استفاده از بعضي موقعيتهاي تصادفي. عنصر مهم ديگر در عكسهاي سحابي، انسان است با اين تفاوت كه انسان از يك جنبه ديگر نيز برايش حضور دارد و آن انسان پشت دوربين است حتي اگر در خود عكس او را مشاهده نكنيم. در واقع بخش عكاسي خبري سحابي كه در نقاط ابتدايي نمايشگاه در معرض ديد قرار گرفته، مخاطب نمايشگاه را با وجهي كمتر آشنا از اين هنرمند روبهرو ميكند؛ خاصه از آنرو كه زمان زيادي از نگاتيوها ميگذرد و احيا و اسكن آنها و چاپ توسط موزه هنرهاي معاصر انجام شده است.
پرترهها و فيگورها
انهدام و تلخي با تكيه بر زباني شوخ و كودكانه، زمينه غالب نقاشيهاي سحابي است؛ اما از آنجا كه به تعبير نيچه «كمال مطلوب در پيروزي هنر بر وحشت است»، نقاشاني مانند سحابي تفرّد را كنار ميزنند و در شوري ديونيزوسي، انحلال رنج را اعلام ميكنند. پرترهها و فيگورها در بخش دوم نمايشگاه مروري بر آثار مهدي سحابي در معرض ديد عموم قرار گرفتهاند. در اين بخش مخاطب با هنرمندي مواجه ميشود كه در عين حال كه پرندهها را با تكههاي چوب ساخته، يك طراح چيرهدست و نقاش بسيار قوي نيز است كه مباني رنگ را به خوبي ميشناسد. نقاشيهاي سحابي اغلب بر اتمسفري جهاني تكيه دارد. در كنار شوخ و شنگي ظاهري يك تعهد اجتماعي هميشگي در اين آثار عيان است كه قطعا رد آن در مجموعه ماشينهاي قراضه، صورتكها و ديگر مجموعههايش ميتوان جستوجو كرد. در آثار او شاهد فيگوراتيسم در كنار اكسپرسيون هستيم؛ فضاي درهم، پرترههاي نامشخص، بازي با فرم، اسطورهها و وسايل روزمره. همه اينها مجموعهاي متناقض را به وجود ميآورند. اين نمايشگاه ميتواند شنا كردن نقاش خلاف جريان اصلي و حتي شورش عليه خود تعبير شود و جمله معروف ويتگنشتاين را به ياد آورد كه گفت: «فرد انقلابي هماني است كه بتواند در درون خود انقلاب كند.» بعد از آن در اين نمايشگاه پاي در مسير ديگري ميگذاريم و به كلاژها، طرحهاي مربوط به دوره هخامنشي، پرسنليهاي فوري و گلهاي ستونهايي ميرسيم كه سحابي با آنها بيشتر شناخته شد. سپس سراغ ماشين قراضهها ميرويم. نقاشيهاي مهدي سحابي عمدتا اتومبيلهاي تصادفي است. اين اتومبيلهاي تصادفي نقاشي شده خود به خود چيز مهمي نيستند و معنايي ندارند ما به سبب شباهتشان با اصلش و همچنين حسي كه از طريق رمزهاي هنري دريافت ميكنيم از آنها لذت ميبريم. بخشي از اين مجموعه شناخته شده، هرگز به نمايش گذاشته نشده است. اين بخش به عنوان شمايلها شناخته ميشود و در موزه هنرهاي معاصر ديوار كوچكي به اين بخش اختصاص يافته است. ديوارنگارهها، پرندهها و آدمكها نيز در نمايشگاه مروري بر آثار مهدي سحابي ديده ميشوند.
جملههاي ادبي
همه گالريها يك استيتمنت دارند. در نمايشگاه مروري بر آثار مهدي سحابي اين استيتمنت از حالت مرسوم خارج شده است. سهراب احمدي با جملههايي كه از ترجمههاي سحابي انتخاب كرده و در رمپ ورودي موزه به نمايش درآمده، به مخاطب ايدهاي ميدهد تا با اين ايده ارتباطي ميان وجهه ادبي و تجسمي كارهاي سحابي برقرار كند. در هر سالن و بخش نمايشگاه QR كدهايي گذاشته شدهاند و استيتمنتهاي نمايشگاههاي آثار تجسمي در اين QR كدها قرار گرفتهاند و هر مخاطبي كه بخواهد اطلاعات بيشتري را درباره هر بخش به دست بياورد ميتواند از آن QR كدها استفاده كند.
نشستهاي تخصصي
گل سرسبد نمايشگاه، برپايي نشستهاي تخصصي است. نخستين نشست به «بررسي نقاشيها و مجسمههاي مهدي سحابي» اختصاص داشت كه ۲۵ آبان، به دبيري مرضيه اطهاري در كتابخانه موزه به صورت حضوري و آنلاين برگزار شد. در اين نشست زينب گلستاني (دكتراي زبان و ادبيات فرانسه و مدرس مدعو دانشگاه الزهرا) درباره «منظره سرمستي و شعف در پرندهها و آدمكهاي مهدي سحابي» صحبت كرد و كيانوش معتقدي، پژوهشگر، نويسنده و مترجم، بعد از بررسي و طبقهبندي آثار نقاشي سحابي بر اساس سير تاريخي، به تحليل سبكشناسانه ادوار مختلف كارنامه هنرياش پرداخت و گفت: «دغدغهها و منابع الهام و ميزان تاثيرپذيري او از نقشمايههاي كهن (مضامين باستاني)، استفاده از نوشتار (خط نگاري) و نمايش وضعيت جهان معاصر در كارهايش در همين نمايشگاه قابل مطالعه است.» بايگاني اتومبيلها (فروپاشي شيء متعالي) عنوان سخنراني پژمان نظرزاد آبكنار، پژوهشگر حوزه تصوير بود.
دومين نشست كه دوم آذر برپا شد، «ترجمه و ترجمهشناسي مهدي سحابي» نام داشت و دبيرش سهراب احمدي بود. بخش نخست اين نشست با عنوان «ترجمه سحابي از پروست و نظريههاي ترجمهشناسي» با سخنراني مهرگان نظاميزاده، دكتراي زبان و ادبيات فرانسه و عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي برگزار شد. نظاميزاده در بخشهايي از سخنانش گفت: «نگاهي به كارنامه سحابي نشان ميدهد كه ترجمههاي ايشان در سالهاي پختگي غالبا از نويسندگان فرانسوي بودهاند؛ ترجمههايي از نويسندگاني همچون فلوبر، پروست و سلين. هرچند آثار مهم ديگري همچون بابا گوريو از بالزاك، سرخ و سياه از استاندال و دور دنيا در هشتاد روز از ژول ورن را نيز ميتوان در كارنامه ايشان ديد. گويا سحابي، طبق قول خود، بيشتر كوشيده است آثاري را ترجمه كند كه از اهميت ويژهاي برخوردار بودهاند. او در ترجمه اثر «در جستوجوي زمان از دست رفته» روش مشخصي را به كار گرفته است.» سپس نظاميزاده، روش سحابي را براي ترجمه در جستوجوي زمان از دست رفته مورد بررسي قرار داد. در بخش دوم نشست، مرضيه اطهارينيكعزم، دكتراي نشانه -معناشناسي و زبانشناسي و عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي، ذيل عنوان «تحليل دو ترجمه از مهدي سحابي: سرخ و سياه و مادام بوواري بر اساس آراي نظري اُمبرتواكو» سخنراني كرد. در سومين نشست، سه پروفسور دانشگاههاي پاريس ۸ و ليموژ فرانسه به صورت آنلاين، به تحليل بنمايه نقاشيهاي سحابي پرداختند. اين نشست كه به صورت ترجمه همزمان پيش رفت، سهشنبه نهم آذر در كتابخانه موزه به صورت حضوري و آنلاين و با دبيري حميدرضا شعيري، دكتراي نشانه-معناشناسي و استاد تمام دانشگاه تربيت مدرس برگزار شد. بخش نخست نشست با عنوان «ويژگي معماگونه آثار سلسلهوار مهدي سحابي - نشانهشناسي تاثير هنر» با سخنراني پروفسور ژك فونتني، نشانهشناس، استاد تمام بازنشسته دانشگاه ليموژ فرانسه آغاز شد. در بخش دوم پروفسور دُني برتران، نشانهشناس، استاد تمام بازنشسته دانشگاه پاريس ۸ با عنوان «چهره و چهرهبودگي - استعارهاي مداوم نزد مهدي سحابي» سخنراني كرد. دُني برتران گفت: «چهره همه جا در آثار سحابي از گسترهاي بسيار برخوردار است. گاهي به صورت مستقيم و از روبهرو ديده ميشود، اينگونه چهره را در مجموعههايي چون «چهرهنگاريها»، «هخامنشيها»، «فيگورها» و «عكاسي مستند» ميبينيم. گاهي نيز چهره در آثار وي غيرمستقيم و از جهاتي به غير از روبهرو نشان داده ميشود، چنين چهرههايي در مجموعههايي چون «ديوارنگارهها»، «توتِمها»، «ماشينهاي پازلي» و «ماشينهاي قراضه» ديده ميشود. در اين چهار مجموعه چهرهپردازي به صورتي محو، مخدوش و صوري تغيير يافته و خود را مينماياند. چهرهبودگي بين دو تصويرسازي فيگوراليته و فيگوراتيويته، موتيفي است در عرض آثار كه دلمشغولي مركزي و اساسي سحابي را تشكيل ميدهد.» در بخش پاياني اين نشست پروفسور ايوان دارو هريس، نشانهشناس، روانكاو و استاد تمام بازنشسته دانشگاه ليموژ درباره «خارج از گونه بودن»، مفهوم سازنده عنصري ثابت در خوانش اثر نقاشي - تحليل مجموعه «ماشينهاي قراضه» مهدي سحابي سخنراني كرد.
آخرين و چهارمين نشست با محوريت «دنياي عكاسانه مهدي سحابي» 23 آذر با مديريت پنل توسط سهراب احمدي و سخنراني مهرداد افسري و هوفر حقيقي در كتابخانه موزه برگزار خواهد شد.
نمايشگاه مروري بر آثار مهدي سحابي با نمايش ۱۲۶ اثر از اين هنرمند تا ۲۸ آذرماه به تماشاست. قطعا يكي از دلايل اهميت اين آثار آن است كه تماما حاصل دست هنرمند هستند و او اين آثار را برخلاف برخي هنرمندان به كمك اجراگر (اپراتور) انجام نداده و در اجراي اين آثار، تنهاي تنها بوده است. مژده طباطبايي، كيوريتور هنري و سهراب احمدي كيوريتور بخش ادبي اين نمايشگاه هستند. براي اين نمايشگاه دو كتاب مجزا به چاپ رسيده. در يكي از اين كتابها به آثار تجسمي و ديگري به آثار ادبي سحابي پرداخته شده و در آن به صورت روشمند، آثار هنري و ادبي اين هنرمند مورد نقد و خوانش نشانهشناسانه، روانكاوانه، جامعهشناختي و... قرار گرفته است.
عنوان نوشته برگرفته از عنوان كتاب «باغي ميان دو خيابان» (چهار هزار و يك روز از زندگي كامران ديبا) نوشته رضا دانشور است.
انهدام و تلخي با تكيه بر زباني شوخ و كودكانه، زمينه غالب نقاشيهاي سحابي است؛ اما از آنجا كه به تعبير نيچه «كمال مطلوب در پيروزي هنر بر وحشت است»، نقاشاني مانند سحابي تفرّد را كنار ميزنند و در شوري ديونيزوسي، انحلال رنج را اعلام ميكنند. پرترهها و فيگورها در بخش دوم نمايشگاه مروري بر آثار مهدي سحابي در معرض ديد عموم قرار گرفتهاند. در اين بخش مخاطب با هنرمندي مواجه ميشود كه در عين حال كه پرندهها را با تكههاي چوب ساخته، يك طراح چيرهدست و نقاش بسيار قوي نيز هست كه مباني رنگ را به خوبي ميشناسد. نقاشيهاي سحابي اغلب بر اتمسفري جهاني تكيه دارد.