• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5093 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۷ آذر

عليه سمبل كردن

علي وراميني

قسمت اول سريال جديد شبكه نمايش خانگي كه اسم دو چهره موجه سينمايي را يدك مي‌كشد، تماشا مي‌كنم. مطابق عادت معمول تيتراژ آخر را تا انتها مي‌بينم؛ از سر كنجكاوي كه گروه سازنده چه كساني هستند. ابتدا نقش‌هاي اصلي مي‌آيند و اسامي بازيگران. از بازيگران شهير و به رسم معمول شروع مي‌شود تا چهره‌هاي تازه و بعدتر هم بازيگران نقش‌هاي كم فروغ. 
ميني‌سريال نيست، همين الان كه من قسمت اول را ديدم، هفت قسمت ديگر هم دارم و از قرار معلوم بعد از آن هم تمام نمي‌شود. طبيعتا سريال بلند آدابي دارد. آدابي كه در خدمت هدف يا هدف‌هايي است. مهم‌تر از همه مي‌خواهد مخاطب را تا مدتي همراه خود بكشد. از مولفه‌هاي همراهي مخاطب اين است كه در تعليق بماند، چيزهايي نداند و بخواهد كه برايش مكشوف شود. اين تعليق به خصوص ذات سينماي تجاري است و خاصه سريال‌هاي شبكه نمايش خانگي كه فقط به منظور سرگرمي ساخته مي‌شوند.
باري، تيتراژ كمي جلوتر كه مي‌رود و بعد از اينكه اسم‌هاي اصلي تمام مي‌شود و به نقش‌هاي فرعي مي‌رسيم، در كمال تعجب مي‌بينم كه تمام نقش‌هايي كه به نحوي داستان را تا انتها لو مي‌دهند و به قول معروف اسپويل مي‌كنند، آمده است. مثلا، قسمت اول چنين تمام مي‌شود كه ما نمي‌دانيم فلان كاراكترِ زخم خورده، مي‌ميرد يا زنده مي‌ماند؟ اما در تيتراژ انتهاي همان قسمت مي‌بينيم، بازپرس قتل فلان و بازيگرش هم فلان و ديگر نقش‌هايي از اين دست نوشته شده است. شيوه اصولي و دقيق تيتراژگذاري اين بود كه هر قسمت سريال به‌روز شود و نقش‌آفرينان جديد در انتهاي همان قسمت معرفي شوند، اما سازندگان سريال ترجيح دادند كه همين يك‌بار كار را يكسره كنند. احتمالا پيش خود گفتند كه كسي خيلي به اين كارها كار ندارد، مردم محسور صداي خواننده تيتراژ مي‌شوند نه اين اسامي، اسامي با اهميت هم كه در همان تيتراژ اول كار آمده است. احتمالا فكر كرده‌اند كه رعايت چنين چيز جزيي به صرف وقت و هزينه‌ش نمي‌ارزد. 
 فقدان توجه به جزييات مختص تيتراژ و در كل اين سريال نيست. سمبل كردن بخشي از شيوه زيست جهان جديد شده است. ابوالحسن نجفي، در مدخل «سمبل كردن» در كتاب «فرهنگ فارسي عاميانه» نوشته است: «كاري را سرسري و براي رفع تكليف انجام دادن، كاري را ظاهرا درست ولي باطنا سست و ناقص انجام دادن.»
 نمي‌دانم كه قديم‌تر هم كه زمان كندتر بوده و وقت بيشتر همچنين بوده يا نه اما پر واضح است آنچه مانده و آنچه قابل ستايش است، آثاري است كه جزييات در آن بسيار مورد توجه قرار گرفته است. چه شعر باشد، چه نقاشي، چه معماري و چه دستور آشپزي. كار سمبل، به زودي مصرف و دور ريخته مي‌شود.
توجه به جزييات يكي از مهم‌ترين مولفه‌هايي است كه هر كاري را از سمبل كردن دور مي‌كند. فرق نمي‌كند كه كاري باشد كه آن را دون مي‌دانيم يا يك كار به اصطلاح فاخر. از بزرگ اهل موسيقي شنيدم كه مهم نيست چه كاري انجام مي‌دهيم، خياباني را جارو مي‌كنيم يا سمفوني‌اي مي‌نويسم، مهم اين است كه آن كار را درست انجام دهيم. البته كه نبايد از اين اصل مهم غافل شويم كه «كارِ درست» را «درست» انجام دهيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون