ديدن دگر آموز
سيدحسن اسلامي اردكاني
از كودكي والدين ما يادمان ميدادند كه خوب نگاه كنيم و اگر ناخواسته پايمان به چيزي ميخورد، به ما ميگفتند: «مگر چشم نداري!» البته اين سوال نبود، توبيخي جدي بود. انگار چشم داشتن و درست نديدن، با چشم نداشتن يكي است. با اين همه، خيليها با آنكه چشماني سالم دارند، بلد نيستد خوب نگاه كنند، به همين سبب لازم است بياموزيم درست نگاه كنيم، به تعبير اقبال «ديدن دگر آموز و شنيدن دگر آموز». كساني كه وارد عرصه هنر ميشوند، اولين درسي كه ميآموزند درس خوب و درست و دقيق ديدن است. اين اصل در هنرهاي بصري و به خصوص عكاسي مهمتر است. كتاب دوربين ذن (Zen Camera) نوشته ديويد اولريچ (2018) اين مساله را در كانون توجه قرار ميدهد و ديدن و تمرين ذن را بنياد عكاسي هنرمندانه قلمداد ميكند.
نويسنده كتاب استاد عكاسي با چهل سال سابقه تدريس دانشگاهي است كه آموزههاي ذن را در دل آموزشهاي كلاسي خود گنجانده است و مباحث كتاب را چنان سازمان داده كه نه فقط به كار عكاسي ميآيد، بلكه درسهايي براي زندگي است. از نظر او، هنر و به خصوص عكاسي ميتواند شما را خلاق نگهدارد و راهي به درون شما بگشايد تا با خود خلوت كنيد. با اين نگاه، وي تعليم ميدهد به همهچيز با چشماني باز و بدون قضاوت بنگريم و از فيلترهايي كه كمابيش بر اذهان ما حاكم است خود را رها كنيم. در كنار عكاسي مدام و مستمر، لازم است كه تمرين مشاهده و نگاه كردن را در خودمان نهادينه كنيم. از نظر او، عكاسان در اصل نگرندگان حرفهاي هستند. اين تمرين نگريستن است كه باعث شده عكاسان پنج عنصر اساسي را در عكاسي شناسايي كنند و از آنها براي ارتقاي كار خود بهره بگيرند. اين عناصر عبارتند از: قاببندي، نور، زمان، رنگ و شيوه تعامل با سوژه عكاسي.
در عكاسي نيز مانند نگارش، بايد نشان بدهيم نه آنكه بگوييم. با توجه به اين عناصر پنجگانه ميتوانيم كيفيت عكسهاي خود را ارتقا بدهيم. اولين عنصر قاببندي يا فريمينگ است يعني آنكه مركز ديد و تمركز را بدانيم. دومين عنصر نور است. نور فصول، مناطق و اوقات شبانهروز فرق ميكند. بايد بياموزيم در باب نور مطالعه و تامل كنيم. با داشتن تفكر مبتني بر ذن، ديگر در پي نور خاصي نخواهيم بود، بلكه بيطرفانه از همه نورها استفاده ميكنيم. سومين عنصر انتخاب زمان و لحظه مناسب عكاسي است. چهارمين عنصر رنگ است و پنجمين عنصر شيوه مواجهه با موضوع خويش است. افزون بر اين نكات، براي تمرين ديدن گاه بايد ريسك كنيم و به نقاط تازه برويم و به چيزهاي متعارف نگاهي متفاوت بيفكنيم. در واقع، عكاسي مستلزم خودآگاهي و توجه كامل به خود و بيرون است. ما ترجيح ميدهيم عمدتا به چيزهايي كه دوست داريم بنگريم و از آنها عكس بگيريم. حال آنكه براي گسترش آگاهي خويش لازم است به چيزهايي كه دوست نداريم نيز خيره شويم و از آنها عكس بگيريم. وقتي عكاسي با ذن گره ميخورد، طبيعي است كه نويسنده از علاقهمندان بخواهد روزانه دستكم ربع ساعت با خود خلوت كنند و بيحركت نشسته دست به مراقبه بزنند. اين كار ذهن را آرام ميكند و اين آرامش ديدن بهتر و عكسهاي زيباتري به ارمغان ميآورد. جهان هميشه تازه است. پس عكاسي ما نيز ميتواند چنين باشد. البته به شرطي كه همواره در جهان حاضر و به آن ناظر باشيم. نويسنده اين كتاب افزون بر تعليم برخي نكات تكنيكي، در نهايت ما را دعوت ميكند تا بهتر و دقيقتر به پيرامون خود بنگريم و ديدههاي خود را در قالب نوشته يا عكس ثبت كنيم. هنر ديدن، گرچه بسيار به كار عكاسان ميآيد، اما هنري است شايسته همه كساني كه ميخواهند ظرفيتهايي نهايي خود را بشناسند و بشكوفانند.