ادامه از صفحه اول
منافع ملي و آرمان ايدئولوژيك
در چهار دهه گذشته، سياستي مبنا بوده است كه مطابق آن محصور كردن انقلاب در مرزهاي جغرافيايي كشور و فراموش كردن اهداف برون مرزي و ماوراملي و... ميتواند به مرگ انقلاب بينجامد. مطابق اين نظر، تامين اهداف ملي نميتواند حيات درازمدت انقلاب را تضمين كند و حتي اگر بخواهيم به صورت كامل به جنبه داخلي بپردازيم و اهداف مربوط به آن را جامه عمل بپوشانيم، باز هم ناچاريم حالت تهاجمي انقلاب را حفظ كنيم و با كوتاه كردن دست ابرقدرتها از سر ملتها، تامين حقوق و منافع آنان را ميسر سازيم. طرفداران اين نظريه به جد معتقدند كه هيچ انقلابي به تنهايي قادر به مبارزه با امپرياليسم و كسب استقلال سياسي و اقتصادي و مقابله با توطئههاي داخلي و تهاجمات خارجي نيست و تنها با ايجاد انقلابهاي متعدد در كشورهاي مختلف كه لزوما بايد در يك راستا نيز عمل كنند، ميتوان تعادل و نظم موجود را به سود كشورهاي مسلمان و جهان سومي بر هم زد. بر اين اساس بايد دفاع از جنبشهاي اسلامي و مردمي در كشورهاي ديگر را وجه همت قرار داد و روابط عادي و طبعا بيفايده با دولتها را فداي روابط جدي و پراهميت و مفيد با ملتها كرد. البته اين عمل، موجب منزوي شدن ايران در ميان دولتها خواهد شد ولي اقبال عمومي مردم مستضعف دنيا را به دنبال خواهد داشت. اوج اين گونه تفكر را در ميان كساني ميبينيم كه معتقدند ايران بايد در راه صدور انقلاب تمامي نيروهاي خويش را به كار بگيرد حتي اگر اين امر منجر به سقوط جمهوري اسلامي از سوي دشمنان خارجي و اذناب داخلي آن شود. در آن صورت جمهوري اسلامي آن هم به وسيله قوه قهريه و به صورت فيزيكي از صحنه جهان محو ميشود ولي آرمان والاي آن در اذهان تودههاي محروم و مسلمانان جهان باقي خواهد ماند و با گذشت زماني كوتاه، مجددا نظامهاي اسلامي آن هم به تعداد زياد در كشورهاي مختلف برپا خواهند شد. اين افراد معتقدند كشورهايي كه اهداف درازمدت و جهانشمول عقيدتي - سياسي را دنبال ميكنند اگر خود را به مسائلي چون تثبيت اقتصادي نظام، رشد و توسعه، انتقال تكنولوژي، ايجاد رفاه و امثالهم سرگرم كنند نهتنها از دستيابي به اهداف برون مرزي خويش باز ميمانند بلكه به اين اهداف كوتاهمدت نيز نميرسند. ادامه دارد
زنان مبلمان شهري را با خود همراه نميبينند
در واقع از نظر كارشناسان كيفيــت محــيط يــك مفهــوم چندبعدي است كـه بـا مفـاهيمي هـمچـون كيفيـت زندگي، كيفيت مكان، ادراك و رضايت شـهروندي و قابليــت زنــدگي اشــتراكاتي دارد؛ پس اگر كيفيت محيط را در چهار دسته عمده روشنايي، استانداردسازي تجهيزات شهري و زيباسازي و ايجاد فضاي متناسب تقسيم كنيم، جايگاه شهرهاي كشور با افت و خيز نسبتا زياد با كيفيت محيط و سرزندگي شهري فاصله پيدا ميكند. زنان كه امروز به دلايل متعدد اجتماعي و اقتصادي فرصتهاي زيادي را براي كار و تحصيل و خريد و اوقات فراغت در شهر به سرمي برند نيازمند مشاركت بيشتر در طراحي شهري و برنامهريزي متناسب آن هستند تا بتوانند هويت شهرهاي تكجنسيتي را تغيير دهند و بستر متناسب و مطلوبي را براي حضورپذيري فضاهاي شهري براي خود جستوجو كنند. در اين ميان توجه به نكات زير ضروري است:
1- استانداردسازي مبلمان شهري بايد در دستور كار مديريت شهري قرار گيرد .
2- باورپذيري به مشاركتپذيري و مشاركتجويي زنان در طراحي و جانمايي مبلمان شهري در عرصه مديريت شهري در سطوح خرد و كلان بايد مورد توجه قرار گيرد.
3- زنان نسبت به بيان نيازهاي خود براي حضور در عرصه عمومي بدون جداسازي فضاها مشاركت داشته باشند.
4- مراكز دانشگاهي و سازمانهاي صنفي حوزههاي معماري و شهرسازي و عمران نسبت به آموزش و ايجاد استاندارد لازم براي تمديد پروانهها و... در خصوص زيستپذيري شهري اقدام لازم را كنند.
تخليه سفرههاي آب و تحريك گسلها در غرب استان تهران
متراكم شدن سامانههاي آبخوان حساس ناشي از پمپاژ بيش از حد آب زيرزميني بزرگترين علت فرونشست در استان تهران است. افزايش لرزهخيزي مشاهده شده در مقايسه با مقياس معمول زمان زمينشناسي بسيار سريع و در كوتاهمدت رخ ميدهد. در اين منطقه مايعات تخليه شده فشار منفذي را در در عمق تغيير ميدهد و تنش موثر در امتداد گسلهاي لرزهاي را عوض ميكند و باعث افزايش فعاليت لرزهاي ميشوند. از پيامدهاي ناشي از افت سطح آب زيرزميني فرونشست زمين در دشت شهريار و ملارد و فعال شدن مجدد گسلهاي فعال اين پهنه است. اين فرآيند بدون شك بر سازههاي زيربنايي مهمترين اثرها را طي دو دهه گذشته وارد كرده است. آمار چاههاي آب موجود و مشخصات سفره آبخوان و ژرفاي سطح آب زيرزميني، نشانگر ميزان برداشت سالانه است. ضخامت آبرفت و لايههاي رسوبي روي سنگ بستر منطقه از روي گمانههاي اكتشافي و لاگها و همچنين ميزان تخلخل، ضرايب نفوذپذيري و بافت رسوبات از طريق همين گمانهها مشخص ميشود. موسوي و همكاران از دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي در سال 1389 ميزان برداشت سالانه را از دشت شهريار حدود 34 ميليون متر مكعب در سال مشخص كردند. در سال 1396 از سوي شركت آب منطقهاي استان تهران بيلان منفي دشت تهران نيز سالانه 30 ميليون متر مكعب مشخص شد. بنابراين بيلان منفي سالانه حدود 64 ميليون متر مكعب را ميتوان به دشتهاي تهران و شهريار نسبت داد. تصفيهخانه فاضلاب جنوب تهران سالانه 280 ميليون مترمكعب فاضلاب را تصفيه ميكند كه 50 ميليون متر مكعب آن از طريق آبرساني، مجدد به آب زيرزميني برميگردد. با نگاهي كاملا اوليه ميتوان برآورد كرد كه سالانه دستكم 15 ميليون مترمكعب بيلان منفي دشتهاي تهران و شهريار برقرار است. اين بيلان منفي، موجب فرونشست زمين به ميزانهاي مختلف است: در دشت ري 25، تهران 7 وشهريار 36 سانتيمتر در سال. اين عددها ركورد بالايي در مقايسه با سرعتهاي گوناگون در فرونشست زمين در دنيا محسوب ميشود. آنچه به تحريك گسلها مربوط است، بهرهبرداري ادامهدار از آب زيرزميني و البته ورود مجدد آب بر اثر آبياري و بنابراين تغييرات تنش بر اثر بارگذاري و باربرداري از لايههاي آبرفتي در پيرامون گسلهاي پرديسان، رباطكريم و ماهدشت-جنوب كرج است.