همه سكانداران مدعي فتح ليگ در يك صف...
طريق بسملشدن!
اميد مافي
با گذشت قريب به يكسوم ليگ حالا ديگر ميتوان از چهره فرماندهان تيزچنگي كه براي فتح جام تا پاي جان ميجنگند رونمايي كرد. مردان شماره يك نيمكتهاي برزخي كه ديگر عادت كردهاند خوابهاي خوب ببينند و مچ سكانداران مغبون را در نبردهاي حساس بخوابانند. ترافيك البته در بالاي جدول به قدري روي اعصاب لي لي ميرود كه سيماي مردان خوشبخت شايد تنها در دوردست هويدا شود، نه در اين نماي بسته. از احوال مربيان مدعي ليگ پررمز و راز بيشتر باخبر شويد بيزحمت.
امير قلعهنويي
او براي آنكه بر صدر جلوس كند و كمربندها را محكم ببندد اين هفته پديده مضمحل شده را در آن سوي كوه سنگي مجازات كرد. امير حالا با يك تيم تا بن دندان مسلح و متمول آن بالا ايستاده و اصلا دوست ندارد در افعال ماضي جا بماند. اگر قلعه در افق پيش رو با گلگهر كاري كرد كه همه صاحبان نيمكتها ناخنهايشان را بجوند و خودشان را بخورند اصلا حيرت نكنيد.
محرم نويدكيا
ناخداي ۳۵ ساله كه با پيراهن زرد پنج بار جام قهرماني را بالاي سر برده حالا بيش از هر وقت ديگري به آتش زدن خيمه حريفان و نجواي ترانههاي شورانگيز براي عشق قديمياش ميانديشد. او اين هفته هم طعم برد را چشيد تا با ۱۹ امتياز سايه اميرخان و تيمش را با تير بزند. سقفهاي آوارشده در هفتههاي پيش رو حاصل نقشههاي رهبر نصف جهاني خواهد بود. ذرهاي ترديد نكنيد.
رسول خطيبي
سومين قشون ۱۹ امتيازي ليگ به سادگي متوقف نخواهد شد. اين هفته آلومينيوم با پلنهاي شجاعانه رسول كاكوها را با بغض و مويه به سوي ركنآباد بدرقه كرد تا دوآتشهها در خيابانهاي اراك به عشق ترك اوغلان كل بكشند و دنيا را روي سر خود بگيرند. حالا رسول در قامت يك مدعي ششدانگ به اين فكر ميكند كه با تكيه بر كلينشيتهاي رويايي تيمش از خاطرات لال بگذرد و پرچم زرد را بر بلندترين جاي جدول بيفرازد. بيتهاي آغشته به رستگاري روي لبان پاشا محشر به پا كرده. خوب بنگريد.
فرهاد مجيدي
سريال لعنتي مساويها بالاخره تمام شد و فرهاد با اتكا به ضربات ايستگاهي چهار چرخ پيكان را پنچر كرد و سه گل به سكوهاي خالي هديه داد. حالا آبيها با هفده امتياز روي پله چهارم جا خوش كردهاند و دير و دور نيست با فرامين حمله فرمانده ۴۵ ساله ديگر رقيبان را به توپ ببندند و در اتمسفري رمانتيك تمام شمعها را به عشق يك ارتش لاجوردي روشن كنند. اين تيم ميتواند هر حريفي را غافلگير كند. هفت ابدي استقلال كه روزگاري قلبها را تسخير ميكرد طريق بسملشدن ساكنان ليگ را بلد است.
محمد ربيعي
چه كسي فكر ميكرد نارنجيهاي رفسنجان با اتكا به كاريزماي محمد ربيعي جوان كه روزگاري با البدر بندر كنگ گمنامترين سرمربي اين خاك بود در هفته نهم با ۱۷ امتياز در جاي پنجم جدول آرام بگيرند و به بالا رفتن از پلكان مهتاب بينديشند. سكاندار علمگرايي كه دوست ندارد در جلد يك پوپوليست فرو رود و تنها در كارزار تكليف رقيبان را روشن ميكند، ميتواند بر صورت حريفان متفرعن خراش بيندازد. او اين هفته تراكتور را با همه اولدورم بولدورمهايش به ته دره فرستاد تا عزيزتر از پيش به دردانه اهالي سرچشمه بدل شود. آيا نوار پيروزيهاي ربيعي در ادامه مسير قطع خواهد شد؟ هيچكس نميداند.
يحيي گلمحمدي
هيچكس فكر نميكرد قهرمان بلامنازع ليگ در سالهاي اخير تا رده پنجم جدول پايين بيايد و به يك تيم نه چندان باصلابت تبديل شود. وقتي ترس يحيي از جادههاي پيش رو مرگ را پيش روي او قرار داد، ارتش سرخ يورش به سنگر حريفان را كمي تا قسمتي فراموش كرد. اينگونه شد كه سوزنبان پنجاهساله پس از مساوي برابر هوادار با حسرت لباسهايش را توي ساكش ريخت و آزادي را به مقصدي نامعلوم ترك كرد. حالا بايد ديد جانشين خلف پروفسور ايوانكوويچ و موسيو كالدرون قادر است تيمش را در ضيافت برگهاي رنگارنگ روسفيد كند و پايان اين روزهاي تلختر از هلاهل را با دست خودش نقطه بگذارد؟