لباس مصالحه بر تن تيم ملي با آشتي اسكوچيچ و طارمي
از نردبان ستارهها بالا برو پسر!
اميد مافي
روزهاي چرك پر از سوءتفاهم تمام شدند تا دردانه بوشهر دوباره در قاب چشم دراگان اسكوچيچ قرار گيرد.گفته ميشود با يك تماس تلفني ساده تپههاي بلند اختلاف صاف و صوف شدهاند و عنقريب شكارچي ۲۹ساله در اردوگاه تيم ملي رويت خواهد شد و اين يعني تيرهاي سمي آنان كه شمشيرها را براي اين تيم ملي از رو بستهاند به سنگ اصابت ميكند.
حالا ديگر وقت فراموشي روزهاي خاكستري گذشته و دل سپردن به افق پيش روي تيم ملي است. آن توييت لعنتي و آن مصاحبه غيرحرفهاي ديگر در آرشيو ذهن سرمربي و مهاجم ما جايي ندارند. وقتي چراغهاي رابطه روشن شده و پالسهاي مثبت از پورتو به تهران رسيده است حتما موسيو دراگان و مهدي طارمي كلبه درويشي قلبهاي خود را پرنورتر از گذشته كردهاند و سرود مصالحه را سر دادهاند.
روزهاي فراغ اما بيش از آنكه عينك سياه را بر صورت اسكوچيچ بنشاند، سببساز تشنج و تشتت براي توپچي شايستهاي شد كه در خزان اين حوالي به هيچوجه طاقت دورياش را نداشتيم.
مهدي در هشت بازي پورتو پايش به گل باز نشد و از يك فوروارد خونسرد و تيزهوش به مهاجمي عصبي و بيدقت بدل شد تا فريادهاي سرژيو كنسيسائو به هوا برود و پسر جنوب قدم زدن روي ابرهاي پنبهاي را از ياد ببرد.
انگار فاصله ميان او و تيم ملي روح و روانش را خراش داده بود كه اينگونه در روزهاي ملتهب ليگ پرتغال لقمههاي آماده را پس ميزد و در جلد تفنگداري از نفس افتاده با بهت و حيرت فاصله رختكن تا خانهاش را گز ميكرد.
شماره ۹ بيبديل گويي دور از يوزهاي آريايي به تنابندهاي فرصتسوز بدل شده بود كه در مراتع سبزِ سرزمين دريانوردان راه قفسهاي توري را گم كرده بود و مستاصلتر از هميشه به تحذير از حواشي لهكننده ميانديشيد. او خوب ميدانست اگر به اختلافات خود با سرمربي تيم ملي پايان دهد و دوباره به جمع تفنگچيهاي وطن برگردد آنقدر روزگارش عوض خواهد شد كه از نردبان ستارهها بالا خواهد رفت و دوباره ويترينها را به تسخير خود در ميآورد.
هزاران كيلومتر اينسوتر دراگان اسكوچيچ گرچه بدون مهره مار خود شش امتياز ديگر به حساب ايران واريز كرد اما در خلوت پررمز و راز خويش پي برد كه مصاحبه با وچرني ليست اقدام اشتباهي بود كه منتج به افشاندن بذرهاي تشتت در ارتش سفيد شد. او درك كرد كه يك مربي در كلاس جهاني نبايد در اثناي يك مصاحبه ويرانگر، جيغ بنفش بكشد و شاگردان خود را با واگويههايش تضعيف كند.
موسيو براي آنكه بيش از اين در سياره اضطراب گرفتار نشود و در ادامه راه بنبستهاي تاريك را فراروي خود نبيند بهترين گزينه را انتخاب كرد و بياعتنا به تفرعن يك فرمانده با يك تماس تلفني به تمام ابهامات پايان داد.
حالا هم مهدي طارمي و هم تيم ملي ميتوانند لباس بهار را بر تن زمستان قوز كرده كنند و از فصلهاي پيش رو بيشترين بهره را برند. طارمي كه به گفته اسكوچيچ لياقت بازي در مادريد را دارد از همين دوئل پيش رو تا پس از جام جهاننما مجال پيدا ميكند تا هنر خود را به رخ بكشد و آنقدر در پيشاني حمله ايران بدرخشد كه نگاه بزرگترين باشگاههاي اروپا را به سوي خود جلب كند. به عبارتي توفان مهدي در تيم ملي به سكوي پرتابي براي رسيدن او به سانتياگو برنابئو، نيوكمپ، آليانس آرنا، اولدترافورد، سن سيرو و هر ورزشگاه دلرباي ديگري بدل خواهد شد.خريداران و واسطهها بيشك از كنار مردي كه بوي گل ميدهد و قادر است خوابهاي حريفان را آشفته سازد به سادگي نخواهند گذشت.
اما در سوي ديگر ماجرا اسكوچيچ عليرغم برخورداري از مهاجماني ششدانگ، خوب ميداند كه يك مهدي طارمي آماده ميتواند به تنهايي خط آتش تيمش را بيمه كند و در سختترين روزها به فرشته نجات دراگان بدل شود.
مبرهن است با اين ارتباط دو سر سود فوتبال ايران ملالي نخواهد داشت جز رسيدن زودهنگام به جام جهاني قطر و شكستن تابوها با صعود از گروه خويش در بزرگترين جشنواره قرن و رسيدن به مرحله حذفي و نهايتا مبدل كردن نام ايران به غولي تسخيرناپذير در سراپرده گيتي.
روزهاي خوب در راهند و حالا كه مصالحه جاي غضب را گرفته ميتوان براي روزگاري كه هار شده است نسخهاي اساسي پيچيد و به اين فكر كرد كه تا اطلاع ثانوي بوي الرحمن از اردوي تيم ملي به مشامها نخواهد رسيد.