وارستگی و پاکدامنی
محمود فاضلی
در تاریخ چهرههایی دیده میشوند که بهرغم تلاش و تاثیر آنها در عصر خویش، کمتر یادی از آنها میشود. آنها الگوهای موفقی در زندگی شخصی و اجتماعی خود بودهاند که در عرصه دانش، فرهنگ، سیاست و اجتماع در ایران معاصر زیسته و از خود سابقه و نامی نیک بر جای گذاشته اما کمآوازه بودهاند. یکی از آنها سیدغلامرضا سعیدی است. او در میان اندیشمندان دینی فردی شناخته شده است، اما نسل جوان امروز کمتر با او آشناست. با آنکه تالیفات و ترجمههای بسیاری دارد اما در باره خود کمتر سخن گفته است. سعیدی متولد 1275 روستای نوزادِ مؤمن آباد بیرجند است و تحصیلات خویش را در زادگاهش سپری کرد و به قول خود «از سال 1320 یکسره تهرانی شد.» او با عمری نزدیک به یک قرن شاهد وقایع مهمی در تاریخ ایران و جهان بود که از آن جمله میتوان به انقلاب مشروطیت، جنگ جهانی اول و دوم و تاثیرات آن بر ایران و جهان، استقلال کشورهای مسلمان، ملیشدن صنعت نفت در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد. در دورانی که تفکرات سکولاریسم و کمونیسم در جهان گسترش مییافت سعیدی متاثر از سیدجمالالدین اسدآبادی و اقبال لاهوری، تحولی در افکار خود ایجاد کرد و با نگرشی جدید، هویت مذهبی و ملی خود را بازیافت. استاد سعیدی تعدادی از آثار اقبال لاهوری را ترجمه کرد و در بسیاری از افکار خود تحت تاثیر او قرار گرفت. او که خود از اقبالشناسان ایرانی است، میگوید: «اقبال، بنده را از غربزدگی نجات داد؛ اقبال حقی بزرگ بیش از هر کس دیگر به گردن من دارد. البته معلمان و پدران فکری ما خیلی زیاد بودند ولی بنای شکستخورده و ترک برداشته را اقبال محکم و سیمانکاری کرد.»
او با دیدی انتقادی به فرهنگ غرب در آگاهی بخشی به مسلمانان تلاش بسیاری کرد. با تسلط بر چند زبان خارجی و شرکت در مجامع و کنفرانسهای بینالمللی اسلامی با رهبران مسلمانان جهان بحث و تبادل نظر میکرد. او نقش فعالی در احیای تفکر دینی و بازیابی هویت اسلامی در عصر حاضر دارد. سعیدی پس از سالهای 1320 در صحنه فرهنگ ایران به طور محسوسی ظهور یافت و با تالیف آثار ارزنده خوش درخشيد. آثارش در کشور الجزایر ترجمه شده و در روند مبارزات مردم الجزایر تاثیر بسیار بر جای میگذارد. آثارش در افغانستان نیز طرفداران زیادی پیدا میکند. با تاسیس اتحادیه مسلمین در سال 1324 عضو آن شد. یکی از کارهای اصلی این اتحادیه حفظ شوونات دینی در سطح عمومی جامعه بود. از جمله بحث ماه رمضان روزهخواری بود که اتحادیه با همه توان تلاش میکرد تا دولت و مسوولین را به رعایت حرمت ماه رمضان در ملأعام تحریک کند. به همراه 14 نفر دیگر در سال 1328 عضو هیات مدیره آن انتخاب شد. سعیدی و همفکرانش در اتحادیه توجه خاصی به مسائل جهان اسلام و تمدن اسلامی داشتند. آنها با تشکیل اتحادیه مسلمانان نشان دادند که فقط به مذهب تشیع توجه ندارند. آنها اگر چه مدافع تشیع بودند اما مساله اصلی آنان اتحاد جهان اسلام بود و تلاش داشتند مشکلات جهان اسلام را در ایران منعکس و شیعیان ایران را به کلیت تمدن اسلامی متصل کنند و سبب اتحاد بین مسلمانان داخل کشور شوند. یکی از اساسیترین دغدغه اتحادیه، مسائل مسلمانان هند و پاکستان بود که به این مناسبت مطالب زیادی نوشته و مجالسی برگزار کردند. سعیدی سخنران اصلی مراسم کشتار 300 هزار مسلمان هند از طرف اتحادیه مسلمین بود. دغدغه مسلمانان هند و پاکستان یکی از اساسیترین مسائلی بود که اتحادیه سالها پیگیر آن بود. اتحادیه همچنین موضوع فلسطین را دنبال میکرد و حتی برای اعزام مبارزین به فلسطین ثبتنام کرد که دولت از اعزام آن جلوگیری کرد. حاج سراج انصاری به همراه غلامرضا سعیدی در تشکیل دومین موتمر اسلامی که با حضور علمای ایران و پاکستان و هند در سال 1330 در تهران برگزار شد، نقش فعالی داشت. موضوع فلسطین طی این سالها یکی از موضوعات حساس در سخنرانیهای مذهبیها بود. سخنرانان از یک سو با توجه به مسائل فلسطین به استعمار حمله میکردند و از سوی دیگر رژیم را که حامی اسرايیل بود، مورد حمله قرار میدادند.
سعیدی همچنین به خاطر تالیف کتاب «خطر جهود برای اسلام و ایران» در سال 1335 تحت تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفت. او از اولین نظریهپردازانی بود که پیشنهاد کرد شهر مکه و مدینه باید به صورت بینالمللی اداره شود. سعیدی در ابتدا روابط مختصری با کسروی داشت. در 1312 وقتی مقالاتی از کسروی علیه غربگرایی در روزنامه «شفق سرخ»را مطالعه کرد، به افکار کسروی علاقهمند شد. اما در ادامه راهی که کسروی پیش گرفت موجب جدایی از او شد. سعیدی ابتدا تلاش کرد او را ارشاد کند اما وقتی دید اخطارهایش تاثیری در اندیشههای او ندارد رابطهاش را با کسروی قطع کرد و مقالاتی در مقابله با اندیشههای او نوشت. او دلیل گمراهی کسروی را خودپسندی میدانست. دکتر علی شریعتی بعدها که بهواسطه همراهیاش با استاد سعیدی در حسینیه ارشاد، روابط صمیمیتری با او برقرار کرده بود به ایشان گفته بود: «اگر آثار قلمی شما در آن تاریخی که من دبیرستانی بودم، نبود، من غرق میشدم؛ من هرچه دارم از شما دارم.» استاد غلامرضا سعیدی پس از عمری تلاش در راه تبلیغ معارف اسلامی و با بر جای نهادن بالغ بر ۹۰ جلد آثار ارزشمند و ماندگار، شمع وجودش به خاموشی گرایید و جامعه فرهنگی، یکی از خدمتگزاران صدیق خویش را از دست داد. او که انسانی وارسته، پاکدامن و متواضع بود در 22 آذر 1367 در 93 سالگی درگذشت و در قم به خاک سپرده شد.