آموزش غيرحضوري و ضرورت همراهي خانوادهها
محمد داوري
از اسفند ماه 1398 تاكنون دنيا با پاندمي كرونا مواجه است و به همين دليل شيوه آموزش به شكل مجازي و از راه دور انجام شد كه البته محاسن و معايب خاص خود را به همراه داشت كه پرداختن به آن نيازمند فرصت ديگري است. سرعت انجام واكسيناسيون در كشورها و به تبع آن در ايران، اين فرصت را براي آموزش و پرورش فراهم كرد تا با انجام ملاحظات بهداشتي و از ابتداي آذر ماه كلاسهاي درس پس از حدود 20 ماه وقفه بازگشايي شوند. اين طرح كه به اذعان مسوولان با حضور 25درصدي دانشآموزان در كلاسهاي درس حضوري صورت گرفته است به نظر اولين چالش جدي دستگاه تعليم و تربيت در دوره جديد است. اجبار دانشآموزي كه در دوره كرونا در بهترين حالت از فضاي مجازي آموزش را دنبال كرده يا در بدترين وضعيت جزو تاركين تحصيل محسوب ميشوند؛ به حضور در مدرسه بدون فراهم كردن تمهيدات لازم بهداشتي در 110 هزار مدرسه، كاري بس دشوار و البته هزينهبر است و نميتوان توقع داشت تا خانوادهها و بهطور كل جامعه به اين امر اقبال داشته باشند و اينجاست كه بايد وزارت آموزش و پرورش با همكاري دولت و رسانهها اطمينان خاطر لازم درخصوص اولويت سلامت دانشآموزان را به اوليا بدهد تا خانوادهها در بازگشايي مدارس به آموزش و پرورش همكاري كنند. هرچند مادران و پدران خسته از اين شرايط به نسبت قبل تمايل بيشتري به فرستادن فرزندانشان دارند اما همچنان نگران نيز هستند و اخبار را با وسواس پيگيري ميكنند و با هر خبر نگرانكنندهاي كه از گوشه و كنار به گوش ميرسد كه معلم يا دانشآموزي به كرونا مبتلا شده است دلشان به لرزه ميافتد و بهشدت مردد ميشوند كه آيا فرزندشان كه بيشتر هم تك فرزند هستند به مدرسه بفرستد يا نه. اين نگراني و ترديد والدين در كنار آماده نبودن مدارس براي برگزاري كلاسها با رعايت دستورالعمل بهداشتي و كرونايي بلاتكليفي آسيبزنندهاي را حاكم كرده است كه بيترديد آسيب آن بيش از زماني خواهد بود كه فقط كلاسها غيرحضوري برگزار ميشد. رسانهها و صدا و سيما در اين زمينه ميتوانند نقش موثري ايفا كنند و با همراهي در تصميمهاي مدبرانهاي كه گرفته ميشود بايد افكار عمومي حدود سي ميليون والدين دانشآموز را آماده سازند تا در اين كار دشوار يعني بازگشت دانشآموزان به مدرسه و سازگاري آنها پس از نزديك به دو سال دوري از كلاس و مدرسه با آسيبهاي كمتري و سرعت بيشتري انجام شود.