• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5104 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۳۰ آذر

خشونت كلامي، آفت تريبون‌هاي رسمي است

ابوالفضل فاتح

چنان‌كه مي‌دانيم باورهاي مذهبي از عميق‌ترين و ريشه‌دار‌ترين و در عين حال لطيف‌ترين باورهاست و سبك و معنا و هدف زندگي باورمندان را شكل مي‌دهد. نزديك شدن به باورهاي مذهبي انسان‌ها نيازمند دقت، حساسيت و تحفظ فراواني است چرا كه كوچك‌ترين خطا در اين حوزه، مسووليت‌آور بوده و به‌شدت يك جامعه مذهبي را دستخوش نگراني و تلاطم مي‌سازد.  در جوامع پيشرفته، حقوق اساسي و افكار عمومي ملاك بسياري از موضوعات اساسي است، و پذيرفته نيست از تريبون رسمي حكومت يا مذهب يا قوميت يا حتي ورزش، اقدام به نفرت‌پراكني يا هتك و اهانت به گروه‌هاي ديگر اجتماعي شود و معمولا فرد يا گروهي كه چنين كند، تحت فشار شديد افكار عمومي براي عذرخواهي و جبران و كناره‌گيري قرار مي‌گيرد چرا كه اين تريبون‌هاي رسمي است كه بسياري ديگر از نظامات اجتماعي را استوار مي‌سازد و بايد نسبت به كاركرد آن حساس بود. در حقيقت تريبون رسمي تريبون معيار است و هنجارها را واگو مي‌كند.  از مصايب كشور عزيزمان ايران و بسياري از جوامع نظير ما، اين است كه بسياري از تريبون‌هاي رسمي در حيطه كساني قرار گرفته است كه چندان آشنا به حقوق اساسي و لوازم آن نيستند و مكرر ديده مي‌شود به راحتي درباره اديان و اقوام و نژاد و سنت‌ها و شخصيت‌ها و آداب و فرهنگ ديگران سخن گفته مي‌شود و گويي متوجه حساسيت و پيامدهاي آن نيستند و اين محدود به موضوع تلخ اخير نيست و متاسفانه در نزد بسياري از رجال مذهبي و سياسي اعم از سني يا شيعه ديده مي‌شود و بايد چاره‌جويي شود. همه ما بايد از ابتدا بياموزيم و آموزش دهيم و بدانيم كه هيچ‌كس نمي‌تواند از يك تريبون رسمي عمومي به باورها و مقدسات يا نسب و نژاد و جنسيت و صنف و... هريك از گروه‌هاي اجتماعي تعريض، يا اهانت كند، يا در سطحي ديگر افراط و خرافه و عدول از حق‌الناس و بهتان و.... را ترويج نمايد، يا مردمي را به بهانه فرهنگ و شمايل و سنت‌هاي‌ان تمسخر يا تحقير يا تهديد نمايد (كه متاسفانه مكررا شاهد تسامح و تبعيض بسيار بوده‌ايم.) در يك جامعه مدني، ضرورت دارد، همه تريبون‌ها به ويژه تريبون‌هاي رسمي، تريبون اخلاق، اعتدال و عقلانيت و مدارا باشند و مادام كه نماز جمعه تريبون رسمي دانسته مي‌شود مشمول اين قاعده است؛ چه آن تريبون، تريبون امام جمعه آزادشهر باشد، چه زاهدان يا تهران يا مشهد و تبريز و شيراز يا تريبون‌هاي رسمي ديگر نظير مجلس و صداوسيما و سريال و سينما و....  اخلاق و حقوق و مصالح اجتماعي اقتضا دارد، تريبون‌داران، به شكل مضاعف حساب تريبون‌هاي رسمي را از تريبون‌هاي شخصي يا خصوصي و تخصصي متفاوت بدانند (البته در آن تريبون‌ها هم عدول از حقوق بنيادي پذيرفته نيست) و اكنون نيز در اكثر ملل نسبت به نژادپرستي، استهزا يا اهانت به باورهاي ديگران حساسيت زيادي وجود دارد. اين مهم اكثريت و اقليت نمي‌شناسد.  در واقعه غم‌انگيز اخير نزديك شدن به حريم اهل‌بيت عليهم‌السلام، بخش بزرگي از جامعه ايران دچار اندوه، خشم و تلاطم شد. برادران اهل تسنن مي‌پذيرند كه سخنان امام جمعه سابق به ويژه درباره نسبِ اهل‌بيت گرانقدر پيامبر(ص)، تخطي از مرزهاي يك تريبون رسمي و از مصاديق عرفي و صريح خشونت كلامي و در نورديدن اخلاق است و ارتباطي به گفت‌وگوي عقيدتي پيدا نمي‌كند. با اين همه اگر حساب برخي مواضع غيررسمي و پراكنده را كنار بگذاريم، انصاف اقتضا دارد كه عرض شود، علماي مذهب و جامعه شيعه در واكنش به اظهارات امام جمعه سابق اهل سنت، با درك هوشمندانه شرايط، مجموعا تاب‌آوري بسيار بالا و كم‌سابقه‌اي از خود نشان داده و شاخص‌هاي جديدي را گوشزد كردند. شاهد بوديم كه اعاظم درجه اول، به‌رغم اندوه و آزردگي عميق، عموما خويشتنداري اختيار كرده و به يادآوري خطوط قرمز و تكريم عقايد مردم اكتفا كرده‌اند. اساتيد و مجتهدان به ويژه حوزه خراسان و قم پاسخ‌هاي تاريخي و روايي و فقهي همراه با ادب و آداب گفت‌وگو ارايه دادند. در تريبون‌هاي رسمي نظير نماز جمعه‌ها، به خشونتي دامن زده نشد و از سوي جريانات سياسي نيز مداراي فراواني مشاهده شد. جامعه رهبران اهل سنت نيز جانب تلطيف و دوري‌گزيني از تشديد و تا حدي عذرخواهي را برگزيدند. از حواشي رسانه‌هاي غيررسمي كه بگذريم، هر چه بود، مجموعا جامعه مذهبي ايران از اهل تشيع و اهل تسنن رويكرد انعطاف و مراعات و پرهيز از عموميت دادن به ديگران را برگزيدند.
كشور عزيزمان دچار مشكلات و پيچيدگي‌هاي فراواني است. به دليل همان پيچيدگي‌ها، بايد از اين ماجرا عبرت گرفته و در عين حال از اين گلوگاه تلخ عبور كرد. جامعه فرهيخته، جامعه‌اي است كه بتواند از عبرت و عبور، آميزه‌اي براي بلوغ و رشديافتگي بسازد. بايد به آينده انديشيد و در اين مسير، انتظار مي‌رود كه نخبگان در فضاي تخصصي و عمومي گفت‌وگوهايي براي اجتناب از هرگونه خشونت‌هاي كلامي آغاز كنند. از ديدگاه حقير، گفت‌وگو آيين همزيستي و از اصلي‌ترين نيازهاي هر نوع توسعه‌اي است و زمان و مكان نمي‌شناسد و از آسيب‌هاي اصلي كه در دهه‌هاي اخير مواجه بوده‌ايم، عدم پايبندي به امر گفت‌وگو است. تحكم، آيين گفت‌وگو نيست. گفت‌وگو اصولي دارد كه به دريافت و مطالعات اين حقير از جمله اين اصول: رعايت چندصدايي، رعايت انصاف، پرهيز از خشونت (پرهيز از هر نوع تهمت، توهين، تحقير و... و احترام به آرا و باورهاي ديگران)، پرهيز از تبعيض، ابتنا بر آگاهي‌بخشي (مبتني بر اطلاعات و استدلال بودن) و رعايت اصل كرامت انسان و حقوق متقابل است كه اگر اين اصول رعايت شود، دليلي ندارد كه پذيرفته نشود. فراموش نكنيم كه گرفتار تريبون‌هايي هستيم كه صبح تا شام در ميان مذاهب و اقوام اعم از شيعه و سني پمپاژ نفرت مي‌كنند و چه بسا نمي‌دانند چه چيزي اهانت و هتك به باور ديگران است و چه چيزي صيانت از باور خود. به علاوه فراموش نكنيم، جامعه ما از نابرابري‌هاي فراواني رنج مي‌برد كه بعضا چشم احساس و عقل را در تشخيص صواب و ناصواب دچار اشكال مي‌كند. فراموش نكنيم بسياري از نقاط حاشيه‌اي ميهن‌مان از حقوق سياسي و اجتماعي محروم مانده‌اند. فراموش نكنيم، ظلم فاحش به شيعيان مظلوم مقيم عربستان و بسياري ديگر از كشورهاي با اكثريت اهل تسنن نيز ملاك بي‌تفاوتي ما به عدالت در ايران عزيز نيست، ما خود را پيرو مكتب علي(ع) مي‌دانيم، اما چه بسيار يكديگر را آزرده‌ايم كه همه نيازمند چاره‌جويي حكيمانه است.
براساس همين حكمت، واكنش گروهي از مردمان آزادشهر، در فضاي شكل‌گرفته فعلي نيز بايد درك شود. آنها ارزيابي متفاوتي دارند؛ ولو درمصداق اشتباه كرده باشند. شناخت آنها از امام جمعه سابق كه در طول سال‌ها شكل گرفته، با شناخت ديگر بخش‌هاي جامعه متفاوت است و با توجه به بيانيه ابراز ارادت به اهل‌بيت عليهم‌السلام، خطاي رخ‌داده را عمدي نمي‌دانند و اميد به پذيرش عذرخواهي دارند. آنها نيز بايد بدانند اين جراحت جانسوز است و دل‌هاي شيعيان اهل‌بيت عليهم‌السلام به آساني آرام نمي‌شود و نياز به جبران دارد. مهم اين است كه اين نوع واكنش‌ها در قالب مدني صورت پذيرد و همه مراقبت كنند، كج‌رفتاري يا خشونتي روي ندهد. قبول دارم اين مسائل پيچيده و دشوار است، اما بالاخره همه بايد از جايي تمرين كنيم. اگر مداخله و خشونتي از سوي افراطيون يا خودسرهاي آن سوي و اين سوي رخ ندهد، به مرور جامعه حساب هواداري متعصبانه از يك اقدام غلط و قبيله‌اي را، از هواداري مبتني بر منطق همزيستي مسالمت‌آميز جدا خواهد ساخت و بدين‌گونه به تدريج افراط منزوي و عقلانيت و اعتدال و احترام و انصاف و عدم تبعيض و گفت‌وگو جايگزين خواهد شد و اين از مقدمات يك جامعه توسعه‌يافته است. 
واقعه بسيار تلخ اخير، دل‌هاي محبان اهل‌بيت عليهم‌السلام را شكسته و زخمي عميق بر جاي گذاشت. اين اشتباه و رخداد مي‌توانست علاوه بر اين، در شرايط انباشت ساير شكاف‌هاي اجتماعي، منجر به پيامدهاي ديگري شده و نتايج بسيار ناگواري داشته باشد، لكن به لطف خداوند، با درايت و هاضمه جامعه ايراني و بزرگان مذاهب در مسير بهتري قرار گرفت و چه بسا بتواند نمونه‌اي از عبور به سوي روشنايي از دل تاريكي را به منصه ظهور رساند و اميدهايي را نسبت به عظمت ادراك جامعه ايراني و اهتمام اين جامعه خوش‌بنياد به پيشگيري از اين‌گونه جفاها و تلخي‌ها و همزيستي در عين حفظ باورها و مقدسات و ارزش‌ها به رخ كشد و نشان دهد چرا جامعه ايراني با كظم و دورانديشي مومنانه ولو با خون دل، راه‌هاي عبور از بحران‌ها و بازسازي خود را مي‌شناسد. از همين روست كه طي قرون متمادي در صلح و آرامش، كنار هم زيسته‌ايم. اميد است پس از اين، هرگز شاهد نزديك شدن به حريم باورهاي بنيادي مردم نباشيم و تريبون‌ها اعم از شيعه و سني نسبت به رموز اسلام و خاندان پيامبر(ص) و يكديگر مراقبتي مضاعف داشته باشند. البته در هر جامعه‌اي، هميشه قليلي هستند كه مسير افراط را خواهند برگزيد، اما اين هرگز شامل اكثريت نخواهد شد.
 ان‌شاء‌الله  والسلام عليكم و رحمه‌الله و بركاته

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون