چهلمين روز درگذشت جامعهشناسي كه به دنبال احياي نظام «استاد-شاگردي» در كار حرفهاي ايران بود
از بازارهاي كازرون تا دانشگاه پاريس
رضاعمويي
چهارشنبه 19آبان ماه، ابراهيم فيوضات مدير پيشين گروه جامعهشناسي دانشگاه شهيد بهشتي و همچنين از اعضاي موسس انجمن جامعهشناسي ايران درگذشت تا جامعهشناسان ايراني سوگوار يكي از پيشكسوتان دانشگاهي خود شوند.
ابراهيم فيوضات از نسل جامعهشناسان ايراني بود كه دانش جامعهشناسي را از مهد جامعهشناسي در فرانسه آموخته بود و بعدها در محيط دانشگاهي ايران عمده تمركزش بر جامعهشناسي صنعتي بود و بيشتر آثار او نيز مرتبط با همين حوزه است.
فيوضات زندگي پرفراز و نشيبي را تجربه كرده بود و شايد يكي از دلايل توجه او به جامعهشناسي صنعتي نيز ناشي از آشنايي او با محيط سخت كسب و كار در همان دوران كودكي بود. او در سال 1312 در محله مصلي كازرون به دنيا آمد، اما خيلي زود در همان سنين كودكي وارد بازار كار شده بود.
در گفتوگوي مفصلي كه «عمادالدين شيخالحكمايي» در سال 1383 با او داشت و توسط «نشر كازرونيه» در قالب كتاب دوم «گفتوگو با چهرهها» منتشر شده است، فيوضات به فضاي سخت آموزشي و حتي كاري خود اشاره ميكند و ميگويد به خاطر دارم يكبار 56 چوب به خاطر اشتباه آموزشي در مكتب به كف پايم زدند كه آثار منفي آن تنبيه هنوز پس از سالها در ذهنم باقي است.
استاد فقيد جامعهشناسي دانشگاه شهيد بهشتي حتي در اين گفتوگو ميگويد كه در دوران آموزش در مكتب تصور اينكه روزي باسواد شود، برايش بسيار دشوار بود. فيوضات همچنين تجربههاي كاري خود در دوران كودكي را از كار در گيوهدوزي تا شاگردي در حجره چايفروشي تاجري به نام زهرايي در بازار كازرون عنوان ميكند و مهاجرت خود به آبادان در 13 سالگي را به عنوان كارآموز فني در شركت نفت مورد اشاره قرار ميدهد.
در عين حال تحصيلات دانشگاهي فيوضات با ورود به دانشگاه تهران در سال 1343 در رشته زبان انگليسي و پس از آن ادامه تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد در همان دانشگاه در رشته علوم اجتماعي آغاز شد. فيوضات در سال 1350 در دانشگاه آكسفورد بريتانيا هم پذيرفته شد، اما به دليل اشتغال همزمان به كار در سازمان امور اداري و استخدامي نتوانست وارد آكسفورد شود و سه سال بعد در سال 1353 با استعفا از سازمان امور اداري، تحصيلات دكتري خود را در رشته جامعهشناسي سياسي دانشگاه پاريس آغاز كرد. فيوضات در سال 1357 همزمان با انقلاب اسلامي ايران توانست از رساله دكتري خود با عنوان «نفوذ بيگانگان و اثرات اجتماعي اقتصادي آن در ايران» در دانشگاه پاريس دفاع كند و يك ماه پس از وقوع انقلاب به تهران آمد و همانجا به دانشگاه شهيد بهشتي كه آن زمان دانشگاه ملي خوانده ميشد، درخواست همكاري داد. اين درخواست همكاري بلافاصله از سوي دانشگاه پذيرفته شد و فيوضات يكي از اولين اساتيد جامعهشناسي بود كه پس از انقلاب به استخدام دانشگاه شهيد بهشتي درآمد.
فيوضات طي سالهاي حضور در دانشگاه شهيد بهشتي كه تا بازنشستگي او ادامه يافت، فعاليتهاي متعددي در حوزه جامعهشناسي ايران برعهده گرفت و طرحهاي تحقيقات جامعهشناسي چندين شهر در استانهاي خوزستان، كرمانشاه، آذربايجان شرقي و هرمزگان در دهه 1360 از مهمترين تحقيقات ميداني او به شمار ميرود.
در دهه 1370 فيوضات علاقه اصلي خود، يعني جامعهشناسي صنعتي را دنبال كرد و كتابها و آثار او از اين دوره به بعد بهطور عمده موضوعات جامعهشناسي صنعتي را در بر ميگيرد.
«بررسي تحولات نظام استاد-شاگردي در ايران» اولين كتاب علمي فيوضات در حوزه جامعهشناسي صنعتي است كه در سال 1372 توسط دانشگاه شهيد بهشتي منتشر شد. فيوضات در اين كتاب معتقد است كه نظام استاد-شاگردي در ايران علاوه بر آنكه متاثر از مذهب بوده، در مراحل مختلف تاريخي از جنبشها و نهضتهاي فكري چون اهل فتوت و جوانمردي نيز الهام گرفته و حتي نظام تصوف نيز بر آن تاثيرگذار بوده است. به گفته فيوضات در جامعه امروزي نظام استاد-شاگردي فقط در حوزه پزشكي باقي مانده و در ديگر حوزهها و صنايع و فنون به فراموشي سپرده شده است. به اعتقاد استاد فقيد دانشگاه شهيد بهشتي، فراموشي و به انزوا رفتن نظام استاد-شاگردي تاثيرغيرسازنده و منفي خود را بر نظام صنعتي ايران برجاي گذاشته و فرهنگ كار حرفهاي گذشته به نسل بعدي انتقال نمييابد و اين جدايي نسلي پوچي و بيهدفي در نظام كاري را ايجاد كرده است، در اين شرايط ما نياز داريم كه براي بازگشت نظام استاد-شاگردي به كارهاي حرفهاي برنامهريزي داشته باشيم.
فيوضات همچنين در سال 1374 مجموعه مقالاتي را در ارتباط با جامعهشناسي صنعتي منتشر كرد و پس از آن در دهه 1380 و 1390 كتابهاي «فرهنگ، اخلاق كار و نخبهگرايي در ايران»، «نظريههاي انحرافات اجتماعي» و «اصلاحگري و ايران» را به رشته تحرير درآورد.
در همين دوران نيز مهمترين كتاب فارسي زبان در حوزه جامعهشناسي صنعتي را با عنوان «جامعهشناسي صنعتي با تكيه بر تجربه ايران» در سال 1391 منتشر كرد كه تاكنون نيز مهمترين اثر علمي در اين حوزه به شمار ميرود. فيوضات در كتاب «جامعهشناسي صنعتي» به عنوان مهمترين كتاب موجود در اين حوزه معتقد است: فرآيند صنعتي شدن در ايران در اواسط قرن هجدهم با بيماري كرم ابريشم متوقف شد، چون اين بيماري صنايع ابريشم ايران را زمينگير كرد. حتي قبل از آن نيز تلاش اميركبير براي تحول در صنعت محدود به ايجاد دارالفنون و ورود چند كارشناس خارجي بود. پس از آنكه صنايع ابريشمبافي ايران از رونق افتاد، نفت به تدريج جاي ابريشم را گرفت و اقتصاد ايران به شبكه جهاني صنعتي پيوند داده شد. از سوي ديگر افول ابريشمبافي شهرهاي صنعتي ايران يكي پس از ديگري رو به انزوا نهاد و پس از آن نفت عيار صنعت ايران شد و اين روند تا انقلاب به صورت افتان و خيزان ادامه يافت. انتظار بر اين بود كه انقلاب اسلامي بتواند مشكل صنعت و صنعتي شدن را حل كند، اما در دو دهه اول پس از انقلاب، جنگ و آثار اقتصادي آن مانع برنامهريزي در صنعت ايران شد، در حالي كه همزمان كشورهاي جنوب شرق آسيا به نام ببرهاي آسيايي كه روزگاري مستعمره انگليس، امريكا و ژاپن بودند پا به ميدان صنعتي شدن گذاشتند و برنامهريزي براي سرمايهگذاري، پسانداز معقول، استراتژي پيگير و انعطاف قابل توجه، اين كشورها را به غولهاي اقتصادي آسيا مبدل كرد. چنين جزر و مد جهاني نشان ميدهد كه ايران هم ميتواند از فرآيند صنعتي شدن پايدار بهرهمند شود ولي اين تحول نياز به دگرگونيهاي فرهنگي عميق ساختاري دارد تا بتواند كمكم به اصلاح و بازنگري صنعتي و توليد خود پرداخته و گامهاي موثري براي آيندگان بردارد. اين شرايط به ما ميفهماند كه فرآيند صنعتي شدن پايدار ضروري است و براي اين كار مدل جنوب شرقي آسيا ميتواند قابل تامل باشد. در اين مدل علاوه بر سرمايهگذاري، برنامهريزي، انعطافپذيري، امنيت سياسي و فكري و آزادي داد و ستد به همراه وجود تشكلهاي حرفهاي و سازمانهاي مردمنهاد «انجياو» ضروري است تا هم كارگران و هم كارفرمايان در امور صنعتي خود موفق باشند. اين فرآيند كپيبرداري هدف نيست، بلكه تحليل تجربه ديگران است. در عين حال ايران از جمله كشورهايي است كه اغلب با گسستهاي فرهنگي و تاريخي مواجه بوده است. چنين كشوري براي اينكه خدمات صنعتي و رفاهي مقبول داشته باشد، علاوه بر مسائل ياد شده، بايد به اخلاقي انديشيدن و عمل كردن نظام علمي و صنعتي و سختكوش بودن در كنار استقلال در كار و پشتكار با خردورزي همراه باشد تا توفيقي به دست آورد.
فيوضات در عين حال در ميان آثار تحقيقي خود از جامعهشناسي سياسي نيز غافل نبود. كتاب «دولت در عصر پهلوي» كه در سال ۱۳۷۵ منتشر و كتاب «اصلاحگري و انقلاب» كه در سال 1386 روانه بازار شد، دو كتاب مطرح اين جامعهشناس ايراني در حوزه سياسي است.
كتاب «اصلاحگري و انقلاب» مروري است بر نگاه صاحبنظران فكري فلسفي و سياسي در مورد اصلاحگري و انديشههاي رفاه به ويژه جانلاك انديشمند و مسلح بريتانيايي. به اعتقاد نويسنده پيدايش تفكرات اصلاحگري يكي از فرصتها و شرايطي است كه در زندگي ملتها بروز ميكند و اين فرصت ارزشمند كه نظير فره ايزدي در شاهنامه فردوسي است، همواره در اختيار مردم نيست، اما ملتهاي خردورز از آن حمايت ميكنند و همواره به دنبال دستيابي به آن هستند. فصل دوم اين كتاب مروري بر خطمشي ۵ كشور اروپايي و سه كشور آسيايي در روند اصلاحگري دارد. كتاب همچنين به اصلاحگري دوران «ميجي» در ژاپن ميپردازد كه همدوره با چند دهه پس از زمان اميركبير در ايران است. به اعتقاد نويسنده، اگر ژاپن امروز در جايگاه بالاترين توليد اقتصادي و تكنولوژي و دومين كشور پس از امريكا از نظر توليد علمي قرار دارد، مديون روند اصلاحگري آن است كه در آن تلاش مردم بسيار مهم و برجسته بوده است. در فصل سوم اين كتاب نيز اصلاحگري در ايران شامل دورههاي خاص با نام بزرگاني همچون اميركبير و مصدق گره خورده و تلاش شده تا در روندي جامعهشناسانه فرآيند انديشههاي اصلاحگري در ايران بررسي و تحليل شود.
با اين حال «ابراهيم فيوضات» تا اوايل دهه 1390 و تا پيش از بيماري تلاش كرد تا عمده انديشه و چارچوب فكري خود در حوزه جامعهشناسي صنعتي و روند اصلاحگري در ايران را به رشته تحرير درآورد، اما طي چند سال گذشته شرايط سخت بيماري توان پژوهشها را از اين استاد بازنشسته جامعهشناسي گرفت و او نيز مانند بسياري ديگر از جامعهشناسان پيشكسوت، سالهاي آخر عمر را در گوشه تنهايي و فراموششدگي خانه خود سپري كرد تا اين موضوع را ثابت كند كه انتهاي مسير انديشيدن، تنهايي و عزلت است. با وجود اين عزلت و تنهايي، اما انديشهورزي مكتوب و آثار منتشر شده اين جامعهشناس فقيد و دانشجوياني كه او پرورده است، نامش را زنده نگه خواهد داشت.
عضو بنياد توسعه كازرون پژوهي
«بررسي تحولات نظام استاد-شاگردي در ايران» اولين كتاب علمي فيوضات در حوزه جامعهشناسي صنعتي است كه در سال 1372 توسط دانشگاه شهيد بهشتي منتشر شد.
مهمترين كتاب فارسي زبان در حوزه جامعهشناسي صنعتي را با عنوان «جامعهشناسي صنعتي با تكيه بر تجربه ايران» در سال 1391 منتشر كرد كه تاكنون نيز مهمترين اثر علمي در اين حوزه به شمار ميرود.