• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۹ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5106 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۲ دي

سيروان در خاك سردشت آرام گرفت

قرباني درياي«مانش» شب «چله» به خانه بازگشت

بنفشه سام‌گيس

 

سيروان بي‌جان را پيچيده در پتويي سرخ‌رنگ، رو به صفي از مردان سوگوار خوابانده‌اند؛ زير سقف مسجد سردشت. مردان، نماز ميت اقامه مي‌كنند براي سيروان؛ آخرين قرباني هجرت. سيروان، 93 روز قبل، خاك سردشت را بوسيد و پا در جاده كوچ گذاشت و 93 روز بعد، تن بي‌جانش را براي سردشت پس آوردند. غروب سه‌شنبه، 30 آذر، وقتي در باقي شهرهاي ايران، مردم، سفره چله مي‌گستردند، سردشت و خانه‌هايش، سوگوار سيروان بود و مرداني كه در صف نماز بر جسد سرد سيروان ايستاده بودند، مي‌دانستند كه سيروان؛ پسر ابوبكر و برادر سامان، آخرين قرباني هجرت نيست و آغوش سردشت، بايد تا هميشه براي پيكر بي‌جان سيروان‌ها باز باشد. 

سيروان گم شده بود 
روز چهارم آذر، خبر واژگوني يك قايق بادي در آب‌هاي مانش و غرق شدن 27 پناهجوي سوار بر اين قايق كه راهي انگلستان بودند، تا سردشت رسيد؛ تا روستاي «گولان»، تا خانه ابوبكر عليپور. تا چند روز بعد از اين اتفاق، خانواده عليپور نمي‌دانستند سيروان را براي هميشه از دست داده‌اند. 12 روز بعد، سامان عليپور؛ پسر ابوبكر، برادر سيروان، وقتي هنوز نمي‌دانست كه ديگر صداي برادرش را نخواهد شنيد، براي خبرنگار پايگاه خبري «جامعه 24» از سيروان گفت؛ از آخرين حرف‌هاي سيروان، از آخرين ترديدها، آخرين اميدها: «سيروان تا سوم دبيرستان درس خوانده بود. علاقه‌اي به درس و ادامه تحصيل نداشت، دوست داشت در بازار كار كند و درآمد داشته باشد. با اينكه ما در يك شهر مرزي زندگي مي‌كنيم، اما براي جوانان ما فرصت‌هاي شغلي چنداني وجود ندارد. به همين دليل هم مهاجرت به يكي از دغدغه‌هاي جوانان ما تبديل شده است. سيروان هم يكي از آنها بود كه به دليل مهيا نبودن زمينه اشتغال به كار مورد علاقه، تصميم به مهاجرت گرفت. سيروان بار‌ها به خانواده اطلاع داد كه قصد دارد براي گذراندن يك دوره آموزش مكانيكي راهي تهران شود، چند روزي از سيروان خبري نشد، گوشي‌اش هم خاموش بود، خانواده گمان كرد كه او راهي تهران شده تا اينكه چند روز بعد و درست در آخرين روز‌هاي شهريور با خانواده تماس گرفت و اعلام كرد كه به تركيه رفته و قصد دارد از آنجا به اروپا عزيمت كند. او اطلاعات زيادي به ما نداد، اما مي‌دانيم كه قطعه زميني كه پدر برايش خريد را فروخته و وامي هم گرفته بود و احتمالا خرج سفرش را از همين راه تامين كرد. سه هفته بعد از حضورش در تركيه، راهي اروپا شد و به فرانسه رفت. يك ماه و نيم در فرانسه ‌ماند و سوم آذرماه (يك روز قبل از حادثه) يكي از همراهان سفرش كه از كُرد‌هاي عراق بود، از طرف سيروان با خانواده تماس گرفت و اطلاع داد كه احتمالا همان شب از فرانسه به سمت انگلستان حركت مي‌كنند.»
در فضاي مجازي نوشته بودند: «نامش سيروان است؛ مهم‌ترين و معروف‌ترين رودخانه هورامان در كرمانشاه. سرچشمه از كردستان مي‌گيرد با مسيري نسبتا طولاني و پر پيچ و خم؛ مثل زندگي سيروان، جواني كه به دنبال آرزوها و روياهايش به دل آب زد براي داشتن يك زندگي معمولي. رودخانه سيروان را محلي‌هاي كرمانشاه، آب سيروان مي‌خوانند. اما احتمالا نه آنها مي‌دانستند كه اين واژه، همه سرنوشت يك جوان است و نه حتي خود سيروان. مي‌گويند رودها به دريا مي‌ريزند. سيروان هم انگار به دريا ريخت. حالا خانواده‌اش با هر رود و رودخانه و دريايي، او را به خاطر خواهند آورد.»
تن سيروان عليپور، چند ساعتي پيش از آغاز جشن «چله»، ابتداي غروب واپسين روز پاييز، در يكي از گورستان‌هاي سردشت به خاك سپرده شد. 

جان جوانان ايراني، در جاده‌هاي پناهجويي تمام مي‌شود 
فهرست «اعتماد» از قربانيان پناهجويي، سوگنامه‌اي بسيار خلاصه براي جانباختگان ايراني در جاده‌هاي پناهجويي است. طي 10 سال گذشته، ده‌ها زن و مرد ايراني در مسير دشوار و پر خطر عزيمت غيرقانوني به خاك اروپا، گرفتار حادثه شده و فوت كرده‌اند. غير از اينها، ده‌ها مرد ايراني هم كه از پس سال‌هاي متمادي انتظار در كمپ‌هاي پناهجويان استراليا و اتريش و يونان و آلمان و تركيه، جان به لب شده و از گشايش هر روزنه در ديوارهاي ضخيم موسوم به «بررسي پرونده» دست شسته‌اند، در ثانيه صفر اميد، داوطلبانه و دردناك، با اين جهان و متعلقاتش وداع كرده‌اند. غير از اين، ده‌ها مرد ايراني در اقصي‌نقاط مقصدهاي پناهجويان، قرباني حملات نژادپرستانه يا ضرب و شتم ماموران دولتي كشورهاي مقصد شده و .... همه اينها، شمار اين زنان و مرداني كه امروز بين ما نيستند و اينجا فقط فهرست خلاصه‌اي به ياد همه اين جانباختگان فراهم شده، اخطار مختصري است خطاب به مسوولاني كه به صندلي‌هاي مسووليت تكيه مي‌زنند و نمي‌دانند يا نمي‌خواهند بدانند كه طاقت هر انسان، هر انسان مستاصل از تبعيض و فقر و بيكاري و نداري و كوبيده شدن به درهاي بسته، يك روز، يك شب به پايان مي‌رسد و آن لحظه است كه تاروپود بدترين تصميم‌ها، يا شايد بهترين تصميم‌ها، تنيده مي‌شود. سيروان، سيروان‌ها، كدام سو ايستاده بودند؟ سوي بهتر؟ سوي بدتر؟ 
  جسد فاضل چگيني؛ پناهجوي كُرد ايراني، زمستان سال 1394 بيرون از حصارهاي كمپ پناهجويان كريسمس -  استراليا پيدا شد. 
  اميد، پناهجوي ايراني 23 ساله، بهار سال 1395 در كمپ پناهجويان نائورو - استراليا، خودسوزي كرد و به دليل شدت سوختگي درگذشت. 
  جسد سپهر خيام‌باشي، پناهجوي ايراني 36 ساله ساكن در «پاموك قلعه» تركيه، مهر ماه 1395، در خيابان پيدا شد. 
  جسد حامد شمشيري‌پور؛ پناهجوي ايراني 31 ساله، مرداد 1396، بيرون از حصارهاي كمپ مانوس - استراليا پيدا شد. 
  جسد يك پناهجوي ايراني 26 ساله، خرداد 1397، بيرون از حصارهاي كمپ نائورو - استراليا پيدا شد. 
  ارديبهشت 1395، محمد جعفري؛ پناهجوي ايراني ساكن در كمپ پناهندگان «هرتن» مونيخ، به دليل حملات و ضرب و شتم توسط ساير پناهجويان كشته شد. 
  اسفند 1394، به دنبال واژگوني قايق حامل پناهجويان در آب‌هاي ساحلي غرب تركيه به سمت جزاير يونان، 5 پناهجوي ايراني جان باختند. 
  اسفند 1393، حميد خزايي؛ پناهجوي ايراني 24ساله، ساكن در كمپ پناهندگان مانوس - استراليا، بر اثر عفونت خوني منتشره به دليل اهمال درماني و مراقبت‌هاي پزشكي، دچار مرگ مغزي شد و جان باخت. 
  شهريور 1397، يك پناهجوي ايراني ساكن در كمپ پناهجويي اتريش، در اعتراض به انتظار چند ساله براي تعيين تكليف پرونده‌اش، مقابل دفتر كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل، خودسوزي كرد و بر اثر شدت سوختگي جان باخت. 
  اسفند 1392، رضا براتي؛ پناهجوي ايراني 23 ساله از اهالي ايلام و ساكن در كمپ پناهندگان جزيره مانوس -‌  استراليا، بر اثر ضرب و شتم ماموران كمپ جان باخت. 
 آبان 1390، به دنبال واژگوني قايق حامل پناهجويان در آب‌هاي ساحلي استراليا، 8 پناهجوي ايراني جان باختند. 
  آذر 1397، جسد يخ‌زده يك پناهجوي ايراني 40ساله، در خيابان‌هاي بلگراد پيدا شد. 
  خرداد 1400، محسن محمدي و ريزگار قرباني؛ پناهجويان ايراني و از اهالي مريوان، بر اثر واژگوني خودروي حامل پناهجويان در جاده شهر «كاوالا» يونان جان باختند. 
 آذر 1400، بختيار موسي‌زاده؛ پناهجوي ايراني 25 ساله و از اهالي «ثلاث باباجاني» در مرز لهستان، بر اثر شدت سرما يخ زد. 
  مرداد 1400، منيره حيدري؛ پناهجوي ايراني 35ساله و از اهالي كرمانشاه، بر اثر واژگوني قايق حامل پناهجويان در آب‌هاي ساحلي يونان غرق شد.
  ارديبهشت 1400، بهزاد محمودي؛ پناهجوي ايراني اهل بوكان، مقابل دفتر سازمان ملل در شهر اربيل، خودسوزي كرد و 6 روز بعد؛  با جراحات سوختگي درجه 3، جان باخت. 
  آبان 1399، خانواده ايران‌نژاد؛ پناهجويان ايراني ساكن سردشت؛ رسول ايران‌نژاد / 35 ساله، شيوا محمدپناهي / 35 ساله، آرتين ايران‌نژاد / 15 ماهه، آنيتا ايران‌نژاد / 9 ساله، آرمين ايران‌نژاد / 6 ساله، بر اثر واژگوني قايق حامل پناهجويان در درياي مانش غرق شدند. 
  اسفند 1398، كامران گودرزي؛ پناهجوي ايراني 18 ساله، بر اثر ضرب و شتم پليس و مرزنشينان تركيه جان باخت. 
  مهري نبي‌زاده؛ پناهجوي ايراني 30 ساله و اهل سردشت، خرداد 1400، به دليل ايست قلبي، در جاده پناهجويي تركيه به سمت مرز يونان جان باخت.


عثمان مزين |شهر سردشت حدود صد هزار نفر جمعيت دارد كه در دو سال اخير، حدود شش هزار نفر آن به اروپا مهاجرت كردند كه مقصد غالب آنان كشور انگلستان است و در اين مدت هم بيش از ده نفر از شهروندان مهاجر در اين راه جان خود را از دست داده و تعدادي از آنان هم مفقودالاثر هستند و زنده ماندن آنان در حالتي از ابهام قرار دارد؛ با اين اوصاف مهاجرت بي‌رويه جوانان تبديل به معضلي بزرگ شده كه تمام مسوولان شاهد و ناظر آن هستند ولي هيچ راهكاري براي توقف آن اتخاذ نمي‌كنند كه اين احتمال در ذهن مردم ايجاد شده كه گويا مسوولان هم از اين وضعيت خشنود هستند. مهاجرت حدود ۶ درصد از سكنه اين شهر كه بيشتر آنان جوان و تحصيلكرده و آماده به كار هستند و والدين و همسر و فرزندان خود را رها كرده بيانگر معضلي عظيم است كه آثار زيان‌بار آن در سال‌هاي آينده آشكار خواهد شد. با افتتاح سد در اين شهرستان زمين‌هاي مرغوب كشاورزي فراواني از بين رفته و آب رودخانه زاب، بدون جلب نظر مردم راهي درياچه اروميه مي‌شود با اين اميد كه بر بخشي از سياست‌هاي اشتباه كه منجر به خشكاندن آن شده سرپوشي گذاشته شود و اشتغال به كولبري هم نتيجه‌اي جز كشتن آنان نداشته و به دليل سخت‌گيري‌هاي دولت عملا كسب‌وكار مرزي تعطيل شده كه چون جوانان اين شهر اميدي به تامين معيشت و سير كردن شكم خود ندارند ناچارا راه پرخطر مهاجرت را در پيش مي‌گيرند. در اين شرايط انتظار مي‌رود مسوولان عوامل گرايش جوانان به مهاجرت را شناسايي كرده و راه را براي ماندن آنان در خاك خود تسهيل و امكان‌پذير سازند.
وكيل دادگستري

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون