مهاجرت نخبگان براي آقاي خاص بي‌اهميت است
آلرژي محمد بنا به كلمه انتخابي
گروه ورزش
بعد از تغيير تابعيت علي ارسلان كشتي‌گير فرنگي‌كار كشورمان انتقادات به محمد بنا اوج گرفته است. طبق اخبار به دست آمده ارسلان به اين دليل تصميم گرفت زير پرچم صربستان كشتي بگيرد كه مطمئن شده بود در تفكرات محمد بنا سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي جايي ندارد. او مطمئن شده بود با آن طرح يك صفحه‌اي به نام چرخه انتخابي تيم ملي كشتي فرنگي هرگز به دوبنده تيم ملي نمي‌رسد و مسابقات بين‌المللي را تجربه نخواهد كرد. پس رخت خويش را از اين ورطه بيرون كشيده تا بختش را در شهر ديگري بيازمايد.
با تغيير تابعيت ارسلان بسياري از بزرگان كشتي فرنگي، مدال‌آوران المپيك و شاگردان قديمي محمد بنا نسبت به اعمال نظرهاي شخصي آقاي خاص كشتي معترض شدند. اين كشتي‌گيران ابراز نگراني كردند كه مبادا در روزها و هفته‌هاي آينده ارسلان‌هاي ديگري به خاطر نااميدي از رعايت عدالت و اصل رقابت عطاي آب و خاك را به لقايش ببخشند و راهي ديار غربت شوند. اميد نوروزي و قاسم رضايي طلايي‌هاي المپيك لندن و سعيد عبدولي در چند روز گذشته انتقادات تندوتيزي از بنا مطرح كردند. رضايي و نوروزي هر دو گفتند جاده بنا يك‌طرفه است و عبدولي گفت: «علي ارسلان اولين كشتي‌گيري نيست كه از ايران رفت و قطعا با اين شرايط آخرين كشتي‌گير هم نخواهد بود. متأسفانه ديده نشدن‌ها و سليقه‌اي عمل كردن‌ها باعث اين مهاجرت شده است.»
همزمان با اين انتقادات روابط عمومي فدراسيون كشتي مصاحبه‌اي با رسول جزيني مربي تيم ملي كشتي فرنگي و دستيار محمد بنا ترتيب داد تا از زبان او جواب منتقدان داده شود. جزيني در اين مصاحبه انتقادات به محمد بنا را ناجوانمردانه خواند. جزيني گفت: «اين رسم مردانگي نيست كساني كه خود روزي شاگرد محمد بنا بوده‌اند و با زحمات وي در اردوهاي تيم ملي به مدال جهاني و المپيك رسيده‌اند، حال به همه‌چيز پشت كنند و سال‌هاي گذشته را به فراموشي بسپارند.»
در اين ميان توپخانه‌هاي طرفين حملات عليه يكديگر را افزايش دادند. روابط عمومي فدراسيون كشتي مصاحبه‌هايي با طرفداران بنا ترتيب داد و منتقدان بنا در رسانه‌ها و صفحات خودشان به آن اظهارات واكنش نشان دادند. برخي كشتي‌گيران باسابقه كشور نظير حبيب‌الله اخلاقي هم تلاش كردند فضاي پرتنش را به سمت آرامش ببرند.
در نهايت خود محمد‌بنا وارد گود شد و در يك مصاحبه مفصل جواب منتقدان را با تندترين الفاظ ممكن داد. بنا منتقدين را به چشم داشتن به سفره «نان و بوقلمون» كشتي فرنگي متهم كرد. بنا در جاي ديگري تاكيد كرد انتقادات شخصي است و به اين دليل انجام مي‌شود كه از او خوششان نمي‌آيد. بنا در مورد مهاجرت ارسلان هم اظهارات عجيبي به زبان آورد. از جمله اينكه او كشتي‌گير پرنوساني بوده و قابل اتكا نبوده و رفتنش چندان اهميتي ندارد. بنا در اين رابطه گفت: «اين همه ورزشكار از ايران رفت همه ستاره و نامدار؛ اما چه اتفاقي افتاد؟ كيميا عليزاده رفت؛ سعيد ملايي رفت يا مهدي زيدوند، صباح شريعتي و سامان طهماسبي. درست است كه قهرماني در كشور بسيار مهم است اما چرا بايد اين همه جنجال به راه بيفتد؟ اين همه پزشك و آدم‌هاي متخصص از ايران رفتند و حالا با كمبود پزشك روبرو هستيم؛ چرا كسي درباره آنها حرف نمي‌زند؟»
ديدگاه بنا در مورد مهاجرت نخبگان ورزشي ايران اين سوال و نگراني را در بين علاقه‌مندان به ورزش ايجاد كرد كه نكند سرمربي تيم ملي اصلا دغدغه‌اي در اين زمينه ندارد؟ نكند همانطور كه برخي منتقدين مي‌گويند جاده يك طرفه محمد بنا روز به روز ورزشكاران بيشتري را سرخورده كند و از آنجايي كه آقاي خاص اعتقاد دارد مهاجرت نخبگان ورزشي مساله خاصي نيست، تلاشي هم براي تغيير اوضاع انجام ندهد؟
تمام اين بحث‌ها و دعواها، تهمت‌ها و زير سوال بردن‌ها، تخريب منتقدين و مهاجرت ورزشكاران يك بهانه مشخص دارد. آن هم عدم تن دادن سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي به چرخه انتخابي است. آلرژي محمد بنا به انتخابي و تلاش شديد او براي زير بار نرفتن باعث به وجود آمدن همه اين حواشي شده است. چيزي كه در تمام دنيا كاملا مرسوم است، يعني رقابت براي رسيدن به دوبنده تيم ملي، در كشتي فرنگي ايران تبديل به يك معضل لاينحل شده و در اين ميان رييس فدراسيون عوض مديريت اوضاع ترجيح مي‌دهد تيم ملي را بي‌دليل به اردوي عراق ببرد و روابط عمومي فدراسيون هم پرسان‌پرسان دنبال كسي بگردد كه حاضر شود از محمد بنا دفاع كند.