آفتاب آمد دليل آفتاب
سارا معصومي
درست در روزهايي كه 5 عضو دايم شوراي امنيت (ايالات متحده امريكا، چين، روسيه، بريتانيا و فرانسه) به علاوه آلمان تلاش ميكنند برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) با ايران را -پس از خروج واشنگتن از توافق در سال 2018- دوباره در مسير اجرايي شدن قرار دهند، رسانه امريكايي «سيانان» در گزارشي اختصاصي پرده از همكاري مشترك چين و عربستان سعودي براي توليد موشكهاي بالستيك در اين كشور برداشته است. در اين گزارش كه دادههاي مكتوب آن با عكسهاي ماهوارهاي مستندسازيشده به نقل از آژانسهاي اطلاعاتي امريكا اينگونه اعلام شده كه عربستان سعودي بهطور فعال موشكهاي بالستيك بومي را با كمك چين توليد ميكند. انتشار اين اطلاعات جرقه بحث درباره موضوعات متفاوتي را زده است: از تحليل تعميق همكاريهاي نظامي عربستان سعودي با چين تا تلاش رياض براي جايگزين كردن واشنگتن با برخي شركاي شرقي، از نقشه راه چين براي توسعه دامنه نفوذ خود به كشورهايي كه به نوعي شركاي راهبردي امريكا حساب ميشوند تا تحليل رفتار پكن در مواجهه با ايران و عربستان به عنوان دو رقيب منطقهاي، از تحليل نگاه اسراييليها به پيشرفت نظامي كشورهاي مسلمان در منطقه غرب آسيا تا تاثير اين تحولات بر معادلات نظامي منطقهاي و پيچيدهتر شدن رقابت تسليحاتي در خاورميانه. اما مهمترين پرسشي كه انتشار اين گزارش آنهم در اين مقطع زماني مطرح ميكند تاثير آن بر مذاكرات جاري در وين براي احياي برجام ميان ايران و 1+5 (تركيب اعضاي برجام در سال 1394) است. هرچند كه مذاكرات جاري در وين صرفا درباره جنس و دامنه فعاليتهاي هستهاي ايران است اما طرف مقابل ايران در اين مذاكرات از سيزده سال پيش تاكنون هيچگاه تمايل خود براي مطرح كردن توانمندي نظامي و دفاعي ايران در متن يا حاشيه اين رايزنيها را نه تنها مخفي نكرده بلكه بارها و بارها با صداي بلند هم فرياد زده است. مطالبهاي كه از نخستين روز آغاز اين مذاكرات تا به امروز با پاسخ مشابهي از سوي دولتها و هياتهاي مذاكرهكننده متفاوت ايراني روبهرو شده است: «توانمندي دفاعي ايران به شمول فعاليتهاي موشكي قابل مذاكره نيست.» براساس متن گزارش سيانان، عربستان سعودي كه در گذشته موشكهاي بالستيك از چين خريداري كرده اما هرگز قادر به ساخت موشك نبوده اكنون اين سلاحها را حداقل در يك مكان توليد ميكند. اين اقدام جديد عربستان كه ظاهرا در نتيجه سكوت و چراغ سبز دولت دونالد ترامپ، رييسجمهور پيشين ايالات متحده انجام شده اكنون اين پرسش را پيش روي كاخ سفيدنشينها و كنگره ايالات متحده قرار داده كه چگونه ميتوانند در يك منطقه جغرافيايي ملتهب و پرحادثه مانند خاورميانه از يك كشور بخواهند كه علاوه بر محدود كردن فعاليتهاي صلحآميز هستهاي خود، توانمندي موشكي خود را هم به سوژهاي براي مذاكره تبديل و در برابر توسعه فعاليتهاي نظامي همسايگانش سكوت كند؟ جمهوري اسلامي ايران كه از ابتداي انقلاب اسلامي تاكنون همواره با محدوديتهاي فراوان براي خريد سلاح روبهرو بوده پس از جنگ تحميلي هشتساله و مشاهده همراهي نظامي قدرتهاي شرق و غرب با صدام در موشك باران شهرهاي مختلف ايران و حتي سكوت همين قدرتها در برابر حمله عراق به شهروندان غيرنظامي ايراني با سلاح شيميايي، سياست توليد داخلي انواع تسليحات نظامي به منظور دفاع را تبيين و پيگيري كرد. توسعه برنامه نظامي با اتكا به توانمنديهاي داخلي به علاوه فعاليتهاي متنوع منطقهاي ايران در سه دهه اخير بلافاصله زنگ خطر را در كشورهاي منطقهاي رقيب ايران و غرب به صدا درآورد. در اين فضا طرف غربي كه شاهد قرار گرفتن ايران در مسير دستيابي به توانمندي صلحآميز هستهاي هم بود، فعاليتهاي هستهاي ايران را به ابزاري براي امنيتيسازي پرونده ايران در سطح بينالمللي و پيوندزدن آن با آزمايشهاي موشكي و فعاليتهاي منطقهاي ايران تبديل كرد. زماني كه دولت حسن روحاني پس از پيروزي در انتخابات سال 1392، پرونده مذاكرات هستهاي را در دست گرفت مذاكرهكنندگان ايراني تصميم نظام درباره حد و حدود مذاكره با 1+5 وقت را به صراحت اعلام كردند: تنها پرونده روي ميز فعاليتهاي هستهاي ايران و تحريمهاي هستهاي طرف مقابل است. هرچند كه در جريان دو سال مذاكره فشرده ميان ايران و 1+5، برخي از حاضران در اتاق مذاكره همصدا با بازيگران منطقهاي چون عربستان سعودي يا رژيم اسراييل تاكيد داشتند كه هر توافقي با ايران بايد فعاليتهاي منطقهاي و توانمندي نظامي به خصوص موشكي ايران را هم محدود كند اما آنچه در تابستان 1394 ميان ايران و 1+5 به دست آمد صرفا محدودسازي موقت برنامه هستهاي ايران را شامل شد. تولد برجام به عنوان توافقي كه (در صورت اجراي كامل) از يكسو تحريمهاي هستهاي عليه ايران را لغو و از سوي ديگر با شفافسازي كامل فعاليتهاي هستهاي ايران، نگرانيهاي ادعايي طرف مقابل درباره ماهيت صلحآميز اين برنامه را برطرف ميكرد به خاموش شدن صداها در انتقاد از نتيجه مذاكرات منتهي نشد. در داخل ايالات متحده برخي از جمهوريخواهان و البته دموكراتها محدودنشدن برنامه موشكي و فعاليتهاي منطقهاي ايران در سايه اين توافق را پاشنهآشيل آن ميدانستند و ادعا كردند كه ايران در سايه عاديسازي رابطه تجاري با جامعه جهاني ميتواند به منابع مالي دسترسي پيدا كند كه درنهايت به توسعه برنامه موشكي اين كشور و البته بسط نفوذ آن در منطقه منتهي خواهد شد. در داخل ايران نيز منتقدان برجام نگاه ديگري به مفاد آن داشته و معتقد بودند كه پذيرش محدوديت هستهاي در قالب برنامهاي به اسم برجام مقدمه تن دادن به محدوديتهاي ديگر در حوزه موشكي و منطقهاي در آيندهاي نه چندان دور با اسامي چون برجام 2 و 3 خواهد بود. با روي كارآمدن دونالد ترامپ، اجراي برجام با خروج ايالات متحده از توافق متوقف شد. يكي از اصليترين دلايل خروج امريكا از اين توافق هم عدم تاثيرگذاري آن بر فعاليتهاي منطقهاي و آزمايشهاي موشكي ايران به علاوه مدت زمان كوتاه تعهدات هستهاي ايران بود. دونالد ترامپ تا پيش از ترك كاخ سفيد بارها و بارها براي مذاكرهاي فراگير با ايران كه تمام مسائل مورد اختلاف در جريان آن به بحث گذاشته شود اعلام آمادگي كرد اما تصميم نظام جمهوري اسلامي ايران درباره عدم مذاكره درباره توانمندي دفاعي و نظامي بدون تغيير باقي ماند. در هشت سال دولتهاي يازدهم و دوازدهم چه در زماني كه مذاكرات براي رسيدن به توافق ادامه داشت و چه پس از حصول برجام، آزمايشهاي موشكي و انواع رزمايشهاي نظامي ايران در فواصل زماني مشخص ادامه داشت و همچنين در پاييز سال 1399 با گذشت پنج سال از حصول برجام، تحريم تسليحاتي ايران از سوي سازمان ملل هم در نتيجه مفاد توافق هستهاي خود به خود لغو شد. البته كه دولت ترامپ بلافاصله با استفاده از قوانين داخلي امريكا و صدور يك دستور اجرايي تحريم تسليحاتي ايران را به صورت يكجانبه اعمال كرد. با روي كار آمدن دولت جو بايدن در ژانويه سال 2021 همزمان با اعلام آمادگي كاخ سفيد براي بازگشت به اجراي برجام باز هم زمزمههايي از سوي متحدان منطقهاي واشنگتن در غرب آسيا و همچنين قانونگذاران و سناتورهاي امريكايي در كنگره مبني بر حصول توافقي جديد با ايران كه دربرگيرنده توانمندي موشكي ايران باشد به گوش رسيد. پاسخ ايران باز هم رد هرگونه گفتوگو درباره موضوعاتي جز مسائل مندرج در برجام بود. براساس اطلاعات منتشرشده از گفتوگوها ميان ايران و 1+4 در قريب به يك سال گذشته از حضور بايدن در كاخ سفيد، زماني كه تروييكاي اروپايي و ايالات متحده به اين جمعبندي رسيدند كه اصرار بر مذاكره فراگير با ايران درباره موضوعات هستهاي، موشكي و منطقهاي به مرگ برجام منتهي خواهد شد مساله لزوم اخذ تعهد از ايران براي مذاكره درباره ساير موضوعات پس از احياي برجام را مطرح كردند كه باز هم با مخالفت تهران روبهرو شد. يكي از اصليترين دلايل مخالفت جمهوريخواهان و رژيم اسراييل با احياي برجام كه آن را «توافقي بد» ميخوانند نيز همين محدود شدن دامنه آن به فعاليتهاي هستهاي ايران است. اگر امروز برخي سناتورهاي امريكايي به سبك و سياق روزهاي حصول برجام در سال 1394 به ايران پيام ميدهند كه احياي برجام، دولت مستعجل است و با پايان كار بايدن و روي كار آمدن دولتي جمهوريخواه باز هم سناريوي رخ داده در دوره ترامپ تكرار خواهد شد يا مقامهاي اسراييلي به در و ديوار ميزنند تا مانع از احياي برجام شوند دليل را بايد در نگراني هميشگي آنها از توسعه توانمندي نظامي به خصوص موشكي ايران دانست. در چنين شرايطي انتشار اخباري مبني بر همكاري چين با عربستان سعودي در توليد موشك بالستيك تمام موارد مطرحشده از سوي تهران در روشنگري درباره سياست عدم مذاكره درباره توانمندي موشكي را اثبات كرده است. محمدجواد ظريف، وزير خارجه دولتهاي دوازدهم و سيزدهم در هشت سال گذشته بارها و بارها در مصاحبههاي مطبوعاتي با اين پرسش روبهرو شد كه دليل توسعه برنامه موشكي ايران چيست؟ پاسخ ظريف در عمده اين موارد چند محور اصلي را شامل ميشد: 1- اشاره به تجهيز نظامي عراق از سوي غرب و شرق در جريان هشت سال جنگ تحميلي 2- سكوت كشورهاي شرقي و غربي در برابر حملات شيميايي عراق به شهروندان ايراني 3- تبديل شدن كشورهاي همسايه ايران و منطقه به انباري از انواع تجهيزات غربي 4- بودجه چند برابري نظامي كشورهاي همسايه در مقايسه با ايران 5- قرار گرفتن ايران در ميانه پايگاههاي متنوع نظامي ايالات متحده در منطقه و نقشههاي بيپايان رژيم اسراييل براي حمله به ايران كه به شهادت رساندن دانشمندان هستهاي ايران و خرابكاري در تاسيسات هستهاي ايران تنها مشتي نمونه خروار از آن است. محمدجواد ظريف بارها و بارها در اين سالها تاكيد كرد كه ايران زماني پاي ميز گفتوگو - و نه مذاكره- درباره توانمندي نظامي يا فعاليتهاي منطقهاي خود مينشيند كه دور تا دور ميز كشورهاي همسايه و منطقه ايران باشند و كارنامه فعاليتهاي منطقهاي و توانمندي نظامي آنها نيز موضوع گفتوگو باشد. ظريف برونسپاري تامين امنيت را سياست اشتباهي از سوي برخي كشورهاي منطقه ميدانست كه درنهايت خاورميانه را به انباري از تجهيزات تبديل كرده است. اكنون در آستانه دور جديدي از مذكرات براي احياي برجام در وين، خبر منتشرشده درباره توليد موشك بالستيك در عربستان سعودي در كنار تلاشهاي رسمي عربستان و ديگر كشورهاي حوزه خليجفارس براي راهاندازي يا توسعه نيروگاه و برنامه هستهاي و همچنين برخورداري رژيم اسراييل از انواع تسليحات متعارف و غيرمتعارف، ايالات متحده و متحدانش در اروپا را با استاندارد دوگانهاي روبهرو كرده كه ماحصل سياستهاي چند دهه اخير غرب در اين منطقه است. ايران با سابقه تحمل هشت سال جنگ تحميلي، محروميت از حق طبيعي توسعه برنامه نظامي متعارف دفاعي از طريق واردات يا در قالب پروژههاي مشترك با ساير كشورها، تحمل حملات هدفمند نظامي از سوي اسراييل و شهادت دانشمندان هستهاي و بروز خرابكاريها در تاسيسات هستهاي و همچنين شهادت سردار شهيد حاج قاسم سليماني در خاك كشور ثاني با حمله تروريستي ايالات متحده و... آخرين كشوري در منطقه است كه ديگران ميتوانند همزمان با تجهيز همسايگان ايران به انواع تسليحات از او بخواهند كه درباره برنامه موشكي خود پاي ميز مذاكره بنشيند.