اي كاش از آسيا حذف شويم!
ميعاد نيك
تنها خبري كه در هفته گذشته ميتوانست در عين مورد انتظار بودن، همزمان شوكهكننده نيز جلوه كند؛ درخواست كنفدراسيون فوتبال آسيا براي ابطال مجوز حرفهاي سرخابيهاي فوتبال پايتخت بود. رفتارهاي ضدونقيض سران كميته بدوي صدور مجوز حرفهايسازي باشگاهها و البته مصاحبههاي داراي رنگوبوي پوپوليستي مديران عامل دو باشگاه استقلال و پرسپوليس در كنار سكوت عجيب فدراسيون فوتبال در اين غائله، تمام اين كدها را انتقال ميداد كه روز واقعه به يك قدمي برپايي و اجراي مكافات رسيده اما اين نمايش بالاخره در آخرين روز نيمهكاري هفته اخير روي پرده رفت تا همه به تكاپو بيفتند؛ همه آنهايي كه امضايشان را AFC نديده ميپذيرفت يا بهطور حتم از اخذ مجوز خيال راحتي داشتند.
رويهاي كه كنفدراسيون فوتبال آسيا در دوره جاري در پيش گرفته اما نشان داد كه ديگر اين تو بميري، از آن قبليها نيست و هيچ خبري از لابيهاي زيرميزي در كوالالامپور يا حمايتهاي بده و بستاني نخواهد بود. فدراسيون فوتبال با تيم مديريتي پيشين به علت روابط گسترده با سران AFC، حداقل اين توانايي را داشت كه ايرادات اساسي سرخابيها را به كشوهاي جادويي مديران كنفدراسيون روانه كند تا خبري از تعليق يا ابطال هرگونه مجوزي نباشد اما در اين دوره علاوه بر تغييرات گسترده در روال كاري رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا، تيرگي روابط بين تهران و كوالالامپور هم مزيد بر علت شد تا هيچ كورسوي اميدي باقي نماند. كرسي بلااستفاده فوتبال ايران در AFC كه تاكنون در اختيار مهدي تاج بوده، هيچ تاثيري در پرونده فوق نداشته و چه بسا كه اين امر به سناريويي بدل شده باشد تا تيم پيشين با بهرهگيري از كدورت بين رييس كنفدراسيون فوتبال آسيا و رييس فدراسيون ملي فوتبال، به دنبال رسيدن به مقاصد خود باشد.
در اين بين نبايد از يك نكته مهم غافل ماند؛ اين بحران چيزي جز يك ضعف سيستماتيك نيست و اين مشكل بايد ابتدا در ايران و سپس در تورنمنتهاي بينالمللي حل شود. سهلانگاري مسوولان مختلف فوتبال ايران و ناتواني دولتهاي فعلي و پيشين در امر خصوصيسازي، دركنار خيل عظيمي از آوارهاي مالي و اقتصادي كارد را به استخوان رسانده و شايد اين امر به توفيقي اجباري تبديل شود. بيش از نيمي از جمعيت هواداري سرخابيهاي فوتبال پايتخت از اين حذف قريبالوقوع راضي هستند، اگر به تغييراتي گسترده بينجامد و شايد بهتر باشد كه سران فوتبال ملي و باشگاهي از كليدواژه درخواست هواداران براي دستيابي به انتفاعات شخصي بهره نبرند؛ اين ادبيات مدتهاست لجنمال شده و به قهقرا رفته.