• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5109 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۶ دي

۸ فريم از خاكريز يازدهم ليگ برتر...

ماهي‌ها در خاك مي‌ميرند؟!

[۱]شمعي در باد
هوادار براي آنكه از تراكتور سبقت بگيرد و با دوازده امتياز ناقابل خودش را به كمركش جدول نزديك كند، جست زدن و پريدن را در دوئل با سربازان سهند تجربه كرد و با يك شاخه گل، ارتش مغموم آذربايجان را بدرقه كرد. حالا رضاي آقاي گل مي‌تواند پاسخ دهان كجي سرنوشت را با بردهاي مقتصدانه‌اي دهد كه تيم او را كم كم به يك مدعي تمام عيار مبدل مي‌كنند. آن سوتر وقتي باراني از تاريكي بر سر ترك‌ها چكه مي‌كند يعني هوا كمي تا قسمتي ناجوانمردانه است و بايد فكر بكري كرد تا تراكتور به شمعي در باد بدل نگردد. 
[۲] روز تصليب؟!
اراكي‌ها و سيرجاني‌ها در آدينه‌اي كه بوي تشويش مي‌داد به نفع مدعيان بازي كردند و هيچ يك بابت كسب يك امتياز از نبرد اراك در پوست خويش نگنجيدند. در حالي كه رسول به تاريخ روز تصليب گل‌گهر مي‌توانست معادلات بالاي جدول را به‌هم بزند، در كمال شوربختي اين كار را نكرد و به تيمي معمولي بدل شد. آلومينيوم حالا بايد براي ايستگاه‌هاي پيش رو طرحي نو دراندازد تا از كورس مدعيان جا نماند. كما اينكه امير قلعه نيز براي پايان دادن به يأس و نوميدي در تيمش بايد آستين‌ها را بالا بزند. 
[۳] شكست ديوار صوتي!
سيه بخت‌ترين تيم ليگ در خانه هيچ حرفي در برابر ارتش هوايي آبي‌ها نداشت و سه بار دستمال سفيد را بالا برد و بارها ديوار صوتي‌اش شكست و در خانه تحقير شد تا قشون لاجوردي با فرماندهي فرهاد مجيدي ۲۵ امتيازي شود و به تيمي غير قابل مهار در صدر جدول بدل گردد. اين سوتر فرهاد با تكيه بر پرندگان خود جلال و شكوه يك تاجگذاري موقت را در حوالي سناباد به نمايش گذاشت. آنها اگر چهار هفته ديگر دوام بياورند جشن قهرماني نيم فصل را در شب‌نشيني شلوغ ستاره‌ها برپا خواهند كرد و آمالي كهنه و قديمي را محقق خواهند كرد. چه سعادتي!
[۴] محاكمه در چمنزار
شاگردان فراز براي آنكه از منطقه خطر دور شوند و همسايه ديوار به ديوار كاكوها لقب بگيرند در مسجد سليمان بي‌محكمه و هياهو پوست كاكوها را كندند تا امتيازات خود را به رقم ده برسانند و از راه‌بندان ماشين‌هاي آخرين سيستم به سلامت رد شوند. حالا فراز مي‌تواند به تركتازي تا انتهاي افق بينديشد و تيمي كه با نامعادلات مالي دست و پنجه نرم مي‌كند را به آسمان هفتم برساند. سربازان ركن‌آباد نيز از حالا بايد براي روزهاي تنگي خانه و شهر نسخه‌اي بپيچند تا در پايان يك ليگ جهنمي كاسه چه كنم چه كنم به دست نگيرند و تن به سقوط آزاد ندهند. 
[۵]ساق‌هاي عاطل و باطل
مس 18 امتيازي وقتي در قامت تيمي متبختر ظاهر شد و يارانش با دماغ باد كرده در مرتع سبز رژه رفتند هماي سعادت از شانه‌هاي‌شان پر كشيد. اين‌گونه شد كه پسران ساكت بر سكوت و خمودگي ضربدر قرمز كشيدند و صدها كيلومتر دور‌تر از جنگل و دريا كاري كردند كه بچه‌هاي مس پس از نود دقيقه زار بزنند. حالا نساجي خودش را بالا كشيده و براي فراموشي ساق‌هاي عاطل و باطل مرداني كه تا پاي جان مي‌جنگيدند روزهايي زعفراني را ترسيم كرده است. اين يعني تا اطلاع ثانوي هيچ كس در قائمشهر غصه زخم‌هاي ناسور را نخواهد خورد و شهر خسته نفسي از ته دل خواهد كشيد. 
[۶]نورافشاني در شب بدر!
فولاد‌سازان مي‌توانستند با مقهور كردن آباداني‌ها خود را به جمع لژنشينان ليگ نزديك و نزديك‌تر كنند و با شنلي سرخ بر دوش همپاي يكه‌تازان پيش بتازند. اما اين اتفاق نيفتاد و زور مرد نكونام به عليمنصور نرسيد تا همه ‌چيز در كنار كارون مساوي شود و امتيازات عادلانه تقسيم گردد. براي فولاد اما هنوز هيچ چيز ته نگرفته و ياران شيمبا و پاتوسي اگر در شب‌هاي بدر نورافشاني كنند به حتم حريفان در برابرشان به التماس خواهند افتاد. كيمياگري و رويين تني كسب و كار تيم جاه‌طلب جواد نكونام است. 
[۷]اژدهاي مخوف!
بدتر از اين نمي‌شد. محرم باز هم در شطرنج مرموز ديگري مات شد تا بوق‌ها و سرناها در آن سوي زاينده‌رود فريادرس نشوند و زردها شكست تلخ ديگري را بپذيرند. اين باخت نحس سپاهان را از صدر دور كرد تا محرم از آتش گاه به گاه حريفاني كه نفس مي‌گيرند بيشتر بهراسد. آن طرف‌تر پيكان كاري كرد كارستان و در جلد اژدهايي مخوف سرجوخه‌هاي باتلاق گاوخوني را بلعيد تا از حالا خود را با رداي يك مدعي تمام عيار در آوردگاه ليگ معرفي كند.  بي‌تعارف اگر كشتي زرد به گِل بنشيند و پيش از گم شدن در مه فرو بچكد محرم نويدكيا و دستيارانش سوداي قهرماني در ليگي كه با مروت غريبه است را بايد به فراموشي محض بسپارند. 
[۸]قطب نماي يحيي!
در هفته‌اي كه جهان به كام نصف جهاني‌ها نبود ذوبي‌ها نيز با يك گل به خودي و يك پنالتي بودار به ردپاي سرخ‌ها نرسيدند و مرثيه پارتيزان‌هاي مغلوب را با صداي بلند در آزادي خواندند. پرسپوليس هم كه مي‌خواست به صدر جدول چنگ بيندازد با غرنب غرنبِِ توفان نبض ميدان را در دست گرفت و با فرامين يحيي گلوله‌ها را منفجر كرد تا با خيال راحت مخمل سبز را ترك كند. حالا قرمزها با ۲۲ امتياز صداي نفس‌هاي خود را بيخ گوش سپاهان و استقلال به گوش‌ها رسانده‌اند و قطب نما توي دست يحيي جايي جز قطب را نشان نمي‌دهد. آيا ارتش سرخ در هفته‌هاي پيش رو درازترين روياهاي ناكام را براي مدعياني كه از خروش قرمزها جا خورده‌اند آرزو خواهد كرد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون