وعدهها و آيندهفروشي تمامي ندارد
مجلس و دولت براي فوتبال چه كار كرده اند؟
سامان سعادت
رييس سازمان خصوصيسازي به همراه يكي از نمايندگان مجلس در يك برنامه تلويزيوني در مورد خصوصيسازي سرخابيها توضيحاتي ارايه كردند؛ توضيحاتي تكراري در ادامه وعدههاي قبلي كه هيچ كدام به سرانجام نرسيد. قربانزاده رييس سازمان خصوصيسازي در جديدترين وعده دولت براي واگذاري استقلال و پرسپوليس آخر بهمن را زمان عرضه اوليه سهام اين دو باشگاه عنوان و البته در پايان تاكيد كرد اين اتفاق بر مبناي رعايت شرط و شروط خاصي انجام ميشود. يعني اين تاريخ هم قطعي نيست. كنار رييس سازمان خصوصيسازي احمد راستينه رييس كميته تربيت بدني مجلس شوراي اسلامي هم حضور داشت و در چند بحث از جمله نظام جامع باشگاهداري، حق پخش تلويزيوني و واگذاري سرخابيها نظر داد. راستينه در حالي مدام تلاش كرد مجلس را پيگير امر ورزش و مخصوصا مشكلات سرخابيها نشان دهد كه عملا در واقعيت چنين اتفاقي رخ نداده است. اتفاقا اظهارات رييس كميته تربيت بدني مجلس هم چيزي جز اظهارات كلي و حواله دادن مخاطبان به آينده نبود. اينكه قرار است نظام جامع باشگاهداري تصويب بشود، اينكه قرار است جلساتي با وزير ورزش صورت بگيرد تا تصميماتي اتخاذ شود،اينكه جلسهاي با رييس صداوسيما برگزار ميشود تا باشگاهها به حق و حقوقشان در مبحث حق پخش برسند و در نهايت اينكه قرار است سهام سرخابيها در آينده واگذار شود همگي وعدههايي است كه پيش از اين هم داده شده بود و هيچگاه به آن عمل نشد. راستينه در اظهاراتش توضيح نداد چرا صداوسيما دو سال است همان حداقلترين مبلغي كه به عنوان حق پخش در نظر گرفته شده را پرداخت نميكند. نگفت چرا صداوسيما به خاطر اين بازخواست نميشود. او در جايي از صحبتهايش در ماجراي حق پخش طرف صداوسيما را گرفت و در اظهارنظري عجيب گفت صداوسيما از استقلال و پرسپوليس برند ساخته است! نماينده مجلس نميداند استقلال و پرسپوليس قبل از انقلاب و حتي قبل از اينكه چيزي به اسم پخش زنده تلويزيوني راه بيفتد، برند بودهاند. او همچنين نميداند اگر كسي از پخش تلويزيوني زنده مسابقات سرخابيها سود كرده باشد، صداوسيماست. نگاهي به مصاحبههاي راستينه با خبرگزاري خانه ملت هم نشان ميدهد اساسا ايشان كاري جز آيندهفروشي و جلسه برگزار كردن انجام نميدهد: بيمه ورزشكاران درست بشود. مشكل معيشتي ورزشكاران حل بشود. باشگاهداري نظاممند بشود. سهم كشتي در كميسيون ورزشكاران بيشتر بشود. معلوم نيست اين بشودها را چه كسي بايد انجام دهد. انگار هم وزير ورزش و هم نمايندگان مجلس مسوولي خيالي در نظر ميگيرند و از او ميخواهند مشكلات را برطرف كند.
برخی نمایندگان مجلس در حال حاضر اجازه نمیدهند اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال به تصویب برسد. اتفاقی که حتما به تعلیق فوتبال ایران میانجامد. این کار در کنار گیر دادن به لباس کامل و پوشیده بازیکنان تیم ملی زنان، جلوگیری از برگزاری اردوی خارجی دختران ملیپوش و تاکید روی پروژه نفوذ مهمترین اقدامات این نمایندگان بوده است.
تجربه نشان داده نمايندگان مجلس چندان اهميتي براي ورزش قائل نيستند و اگر گاهي مثل برخی نمایندگان مجلس که مثلا پیگیر پرونده ویلموتس بودند به ميان گود ميآيند براي برندسازي و تثبيت جايگاهشان در مجلس است. به زبان سادهتر دنبال راي ميگردند. والا مگر ميشود آدمها از وزير تا وكيل اينقدر در بيان خودشان را پيگير و اهميتدهنده به ورزش نشان بدهند و مشكلات دست نخورده از دولتي به دولت بعد و از مجلسي به مجلس بعد سرازير شود؟ سرخابيها از ليگ قهرمانان كنار گذاشته شدهاند، با بدهي سرسامآور طرفند، پروندههاي شكايت يكي پس از ديگري از راه ميرسد، فوتبال ايران به خاطر عدم تاييد اساسنامه و عدم ورود زنان به استاديوم در آستانه تعليق است، يك ورزشگاه قابل قبول در كشور نداريم، پولها و پاداشها در ايافسي بلاك شده، يك سيستم VAR نميتوان وارد كشور كرد و هزار مشكل ديگر. با اين حال چيزي جز حواله به آيندهاي نامعلوم از نماينده مجلس و رييس سازمان خصوصيسازي و ساير مقامات ديده نميشود.