اطلاعرساني در باره اميكرون
به هر تقدير براساس اطلاعات رسانهاي انتشار يافته در آسيا نيز دو مورد در هنگكنگ و يك مورد در ژاپن مورد شناسايي و تاييد قرار گرفته كه امكان وجود افراد بدون علامت و در مرحله ابتدايي بيشتري وجود خواهد داشت.
آسيبشناسي مديريت پاندمي و بروز جهش ويروسي
در خصوص پيدايش سويه جديد و جهش يافته اميكرون نكته حايز اهميت همان تاكيداتي و بيمي بوده كه وزارت بهداشت را بر اولويتبخشي، تسريع و گسترش واكسيناسيون در جامعه واداشته است. بهطور كلي آيندهنگاري و سناريوهاي محتمل در زمينه پاندمي كرونا در در بدترين حالات خود دربردارنده امكان ايجاد كانونهاي پايدار بيماري و احتمال ايجاد سويههاي جهش يافته و مقاوم و به هدر رفتن نتايج حاصل از واكسيناسيونهاي قبلي است. جمعيت بالاي ويروس در گردش در جوامع اين زمينه را مهيا ميسازد. اين احتمال در سايه غفلت، بيمبالاتي و سوءمديريت مجريان در برخي كشورها و از سوي ديگر بياعتنايي و جدي نگرفتن عواقب اين امر از سوي جامعه و عدم تبعيت از اصول مديريت بيماري است.
مساله ديگر ماهيت جهاني شدن ارتباطات و اقتصاد است كه هر نوع مشكل كانوني را ميتواند به يك مشكل جهاني فراگير تبديل كند، لذا نميتوان پنجرهها را بست به اين اميد كه مصونيت حاصل خواهد شد. با اين روند هيچ نقطه و هيچ كس از گزند آثار بيماري مصون نخواهد بود. لذا با مديريت جزيرهاي نميتوان بهطور كامل با يك پديده عالمگير مقابله كرد. بر اين اساس برونرفت از اين معضل جهاني درگرو يك مديريت يكپارچه و هماهنگ جهاني است. احتكار، اعمال تبعيض و عدم در اختيار گذاشتن دانش و فرآوردههاي درماني و بيولوژيك نظير واكسن از سوي كشورهاي توسعه يافته به كشورهاي فقير نيز پديده مذمومي است كه به شعلهور شدن و بقاي بيماري منجر خواهد شد. انتظار ميرود مردم جهان با بهرهگيري از خردجمعي و حس مسووليتپذيري نسبت به اين موضوع واكنش به خرج دهند. در خصوص سويه جهش يافته اميكرون نظرات اغراقآميز فراوان و بعضا فاقد اعتبار گسترش يافته كه بعضا قابل اعتماد نيستند ولي بخشي از اطلاعات انتشار يافته از مراكز علمي معتبر دلالت بر چند تفاوت و وجه مميزه اين سويه در مقايسه با سويههاي قبل دارد:
1- همزماني جهشهاي متعدد
2- پايداري حياتي و داراي ماندگاري بالاتر
3- مسريتر بودن
4- امكان مقاوم بودن در برابر واكسنهاي در دسترس كنوني
مديريت مقابله با وضعيت محتمل جديد
به نظر ميرسد روشهاي مقابله بايد متناسب و برگرفته از وجوه مميزه اين سويه جديد باشد.اين خصوصيات اگر از صحت كافي برخوردار باشد، مديريت صحنه را بسيار دشوار ميسازد، زيرا اكنون با جوامعي مواجه هستيم كه از قيد بندهاي ايجاد شده و محدوديتها و معضلات اجتماعي و اقتصادي كرونا در دو سال اخير خسته شده و بيم آن ميرود كه كمتر پذيراي دستورالعملهاي دشوار باشند. عليايحال با صداقت و اطلاعرساني به موقع و استفاده از ظرفيت تشكلهاي مردمنهاد و گروههاي برخاسته از بطن جامعه ميتوان انتظار داشت كه بخش بزرگي از جامعه از اين مسير تبعيت كنند.
الف- در مورد سرايتپذيري فزون يافته اين سويه ميتوان به كنترل وروديها، محدودسازي ترددهاي بينالمللي از مناطق پرخطر، زير نظر گرفتن و غربالگري در مرزها، شناسايي و قرنطينهسازي موارد مشكوك، درمان موثر و كافي براي موارد مبتلا اقدام كرد. اين امر به نوبه خود در صورت ورود بيماري از سرعت گسترش كاسته و موجب ميشود امكانات درمان بستر موجود تكافوي بيماران را بدهد و موجب سرريز شدن بيماران نشود.
ب- در خصوص مقاوم بودن نسبت به واكسنها، به شواهد مستند كشورهاي درگير اشاره و نتايج بررسي اثربخشي واكسنهاي كنوني سريعا اعلام شود و در صورت صحت مقاومت تلاش و همكاري در زمينه ساخت يا تامين واكسن جديد صورت گيرد.
ج- در مورد پايداري حياتي ويروس بايد شرايط مديريت استرس و بهبود تغذيه، مقاومسازي جسمي و فعاليت فيزيكي در جنب استفاده از لوازم حفاظت شخصي اطلاعات عمومي و آموزشهاي لازم به نظر مردم رسانده شود. همچنين بر اساس نوع رفتار ويروس استانداردهاي مراقبت بهداشتي و باليني از جمله نوع درمان، مدت قرنطينه، فاصلهگذاري و بستري مورد تجديدنظر واقع شود.
د- در نهايت كاهش بار و جمعيت در گردش ويروس از طريق مراقبت و پيشگيري، واكسن يا درمان موثر مبتلايان زمينه را براي جهشهاي بعدي و پديد آمدن فرمهاي مقاومتر، محدود خواهد كرد.
ملاحظات و سياست رسانهاي ما بايد:
1) متضمن اين واقعيت باشد كه واكسيناسيون كنوني در كشور نه تنها براي اين بيماري جديد بيفايده نبوده، بلكه دوچندان بر استمرار آن تاكيد ميشود.
2) برجسته كردن موضوع خاستگاه و محل پيدايش فرم مقاوم و جهش يافته در مناطق با واكسيناسيون اندك با هدف تقويت انگيزه براي واكسيناسيون.
3) عدم گمانهزني از روند گسترش و ورود بيماري به كشور بدون استنادات و شواهد كافي.
4) غربالگري و شناسايي موارد مشكوك و در صورت تاييد اعلام سريع به مردم.
5) رصد اخبار و تجارب جهاني و اطلاعرساني عمومي نسبت به موفقيتهاي حاصله در جهان.
6) روشنگري جامعه از سوي شخصيتهاي علمي صاحب صلاحيت نه مظنون به تعارض منافع.
7) پيشدستي در توليد محتوا و خبر و اقناع افكار عمومي در جهت تنگ كردن عرصه براي اخبار جعلي.
8) رصد شايعات و سياهنماييها و پاسخ مستقيم و غيرمستقيم در جهت كاهش نگراني مردم.
9) آموزش عمومي در خصوص علايم هشداردهنده اختصاصي ابتلا (نحوه شناسايي بيماري) و نحوه برخورد با آن.
10) ترويج روشهاي مديريت استرس و مهارت رهايي از ترس مزاحم.
11) فرهنگسازي و ترويج خودمراقبتي در برابر پيشگيري از ابتلا يا مديريت بيماران سرپايي.
12) ترويج بهبود تغذيه و مقاومسازي جسم در برابر ابتلا يا عوارض و لطمات ناشي از بيماري.
13) تاكيد بر موثر بودن اصول اساسي بهداشت عمومي و روشهاي پيشگيري شامل شستوشوي مداوم دستها، استفاده از لوازم حفاظت شخصي و جمعي، رعايت فاصلهگذاري هوشمند اجتماعي و واكسيناسيون .
14) ....................