گسست نسلي غمانگيز در مطبوعات ايران
محسن آزموده
يك بار ديگر هم نوشتهام كه يكي از استادانم در تاريخ، دكتر محمدباقر وثوقي، بزرگترين و سهمگينترين پيامد حمله خونبار مغول را گسست نسلي و انقطاع تاريخي ميخواند و معتقد بود اين فاجعه بارها مهلكتر از همه آسيبهايي است كه تاتاران بر ايران وارد كردند. خلأ ارتباطي ميان نسلها و عدم انتقال تجربهها از نسل پيشين به نسل جديد، يكي از دردناكترين ضربهها به يك جامعه و فرهنگ است.
نسل جديد روزنامهنگاران ما احتمالا جز نامي از صدرالدين الهي نشنيده باشند، روزنامهنگار قديمي و استاد پيشكسوت ارتباطات كه چهارشنبه 8 ديماه در سانفرانسيسكوي امريكا و در 87 سالگي درگذشت. كتابخوانهاي ايراني احتمالا او را به واسطه كتاب خواندني و جذاب «سيد ضيا» ميشناسند كه چند سال پيش به فارسي منتشر شد، يك كتاب تاريخي مهم شامل گفتهها و ناگفتههاي تاريخ معاصر ايران از زبان سيد ضياء الدين طباطبايي، عامل كودتاي 1299 و شخصيت مرموز و بحثبرانگيز تاريخي. ديگر كتابهاي دكتر صدرالدين الهي، يكي درباره سعدي با عنوان «با سعدي در بازارچه زندگي» و ديگري «دوريها و دلگيريها» هر دو در امريكا منتشر شده است، همچنان كه خود او از ميانسالي تا پايان عمر ساكن ايالات متحده بود.
نسل قديمي روزنامهنگاران ايراني اما دكتر الهي را نه فقط به عنوان گزارشگر حوادث سياسي منجر به كودتاي 28 مرداد در روزنامه كيهان، بلكه در جايگاه يكي از موسسان مجله كيهان ورزشي به ياد دارند، روزنامهنگار روشنفكر و متعهدي كه كوشيد با تاسيس نشريهاي درباره ورزش، بر اندوه و سياهي سالهاي سرد پس از كودتا غلبه كند.
صدرالدين الهي دكتراي جامعهشناسي ورزشي خود را از فرانسه گرفته بود و در مجلات مهم آن روزگار همچون سپيد و سياه، گزارش و مقاله و پاورقي مينوشت.
او همچنين در كنار چهرههايي چون مصطفي مصباحزاده، داريوش همايون و هوشنگ وزيري نقش مهمي در شكلگيري روزنامهنگاري مدرن در ايران داشت و تبحر ويژهاي در گفتوگوهاي مطبوعاتي و تهيه گزارش داشت. الهي در جريان جنگ استقلال الجزاير، بارها جان خود را به خطر انداخت و براي تهيه گزارش از طريق تونس يا مراكش به اين كشور سفر كرد.
دكتر الهي در سال 1357 يعني كمي پيش از انقلاب براي ادامه مطالعات دانشگاهي به دانشگاه ايالتي سنخوزه و دانشگاه بركلي امريكا رفت، اما باقي زندگياش را در همين كشور ماند. مرگ اين روزنامهنگار پيشكسوت در غربت و عدم تداوم كار و فعاليت او در ايران، نمونهاي تاسفبرانگيز از گسست نسلي در انتقال تجربيات مطبوعاتي در ايران است. اينكه روزنامهنگاري حاذق و توانا، در اوج دوران كاري خود از كشور مهاجرت ميكند و سالهاي ارزشمند ثمردهي خود را در دور از وطن سپري ميكند، به خوبي توضيحدهنده وضعيت ناراحتكننده مطبوعات در روزگار كنوني است. روزنامهنگاري ايران امروز دچار سختيها و مصائب فراوان است، از مسائل و مشكلات اقتصادي گرفته تا ساير مصيبتها. بايد راهكاري انديشيد تا امثال صدرالدين الهي، در آستانه شكوفايي كشور را ترك نكنند و بتوانند تجربيات خود را به نسلهاي آتي منتقل سازند.