نظرسنجي بنياد رويترز و Ipsos نشان داد
پيروزي بايدن پايان كار ترامپ نيست
آرمين منتظري
بسياري گمان ميكنند كه با پيروزي دموكراتها در انتخابات رياستجمهوري امريكا جامعه امريكا از دوران دونالد ترامپ گذر كرده، اما نتايج نظرسنجي كه در فاصله سيزدهم تا هفدهم دسامبر انجام شده خلاف اين نظر را اثبات كرده است. در اين نظرسنجي كه توسط بنياد رويترز با مشاركت Ipsos انجام شده، 56درصد امريكاييها گفتهاند كه به نظرشان اقتصاد كشور و بهطور كلي امورات امريكا در مسير درستي حركت نميكند. البته نتايج اين نظرسنجي تحت تاثير شهروندان جمهوريخواه قرار گرفته، چراكه 81درصد آنها نظر مثبتي درباره وضعيت كشورشان نداشتهاند، اما بين 56 تا 63درصد شهروندان امريكايي كه به لحاظ سياسي مستقل هستند نيز با جمهوريخواهان موافق هستند. 40درصد امريكاييها هم معتقدند كه حزب دموكرات در حوزههايي نظير نظام سلامت عمومي طرحهاي بهتري دارند و تنها 27درصد جمهوريخواهان از طرحهاي سلامت دموكراتها حمايت كردهاند. بيشتر از نيمي از جمهوريخواهان نيز گفتهاند كه اگر دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتي رياستجمهوري در سال 2022 نامزد جمهوريخواهان شود، از او حمايت خواهند كرد. تقريبا دوسوم امريكاييهايي كه در اين نظرسنجي شركت كردهاند درخصوص شيوع ويروس كرونا نگران هستند. 88درصد از تعداد دموكرات، 58درصد جمهوريخواه و 71درصد مستقل بودهاند. 73درصد امريكاييها نيز گفتهاند كه مساله تورم نگراني اصليشان است و 69درصد نيز گفتهاند كه معتقدند ثروتمندان امريكا بايد ماليات بيشتري پرداخت كنند.
40درصد امريكاييها نيز گفتهاند كه معتقدند كنگره امريكا ناكارآمدترين نهاد امريكاست و به ندرت ميتوان كاري را درست پيش ببرد. حدود 16درصد نيز گفتهاند كه معتقدند سقط جنين بايد بيدرنگ در همه ايالتهاي امريكا غيرقانوني اعلام شود. البته 32درصد نيز گفتهاند كه از رويه دادگاه عالي درخصوص دادن اختيار به ايالتها درخصوص قانون سقط جنين حمايت ميكنند اما بهطور كلي ديدگاه امريكاييها درخصوص سقط جنين به شدت دچار شكاف است. يكچهارم امريكاييها معتقدند كه سقط جنين درخصوص بسياري از موارد بايد غيرقانوني باشد و 26 درصد نيز معتقدند سقط جنين در اكثر موارد بايد قانوني باشد. 23درصد نيز گفتهاند كه سقط جنين بايد در همه موارد قانوني اعلام شود. در اين نظرسنجي از
4 هزار و 407 امريكايي بالاي 18 سال پرسش شده است. در اين نظرسنجي 2 هزار و 48 دموكرات، هزار و 592 جمهوريخواه و 517 نفر نيز با ديدگاه مستقل شركت كردهاند. تلاش بر اين بوده كه در اين نظرسنجي بيشتر از افراد بالغ پرسش شود تا نتايج نظرسنجي به واقعيتهاي موجود در امريكا نزديكتر باشد.
در مجموع ۴۶۹ كرسي در كنگره ايالات متحده (۳۴ كرسي سنا و همه ۴۳۵ كرسي مجلس نمايندگان) براي انتخابات ۸ نوامبر ۲۰۲۲ به راي گذاشته ميشود. تا پيش از انتخابات ۲۰۲۰، تعداد دموكراتها در مجلس سنا ۴۵، جمهوريخواهان ۵۳ و مستقلان كه معمولا در سبد راي دموكراتها محاسبه ميشوند هم ۲كرسي بود اما پس از آن، دموكراتها سه كرسي به كفه خود افزودند و با احتساب 2 كرسي مستقلان، خود را به ۵۰ كرسي رساندند و جمهوريخواهان هم با از دست دادن اين سه كرسي به ويژه در ۲ ايالت تقريبا هميشه قرمز جورجيا و آريزونا، در حالتي تعادل با دموكراتها قرار گرفتند. همين مساله باعث شد تا در رايگيريهايي كه آراي اكثريت وجود ندارد، نظر كامالا هريس معاون رييسجمهوري امريكا كه رياست سنا را هم برعهده دارد، تعيينكننده باشد. از آن سو، دموكراتها كه در مجلس نمايندگان ۲۳۲ كرسي را دراختيار داشتند با از دست دادن ۱۰ كرسي، در انتخابات ۲۰۲۰ با ۲۲۲ نفر اكثريت خود را حفظ كردند درحالي كه جمهوريخواهان ۱۹۷ نفري، تعداد كرسيهاي خود را پس از اين انتخابات به ۲۱۳ كرسي افزايش دادند. در انتخابات ۲۰۲۲ قرار است ۱۴ كرسي دموكراتها و ۳۰ كرسي جمهوريخواهان در رقابت مياندورهاي سنا به راي گذاشته شود.
جيمز آستيل، رييس دفتر اكونوميست در واشنگتن در مطلبي از مجموعه مقالات «جهان پيشرو در ۲۰۲۲»، درباره تحركات سياسي بالقوه دونالد ترامپ در سال آينده ميلادي گمانهزني كرده و آن را «دومين ظهور دونالد ترامپ» توصيف ميكند كه اينبار نه به عنوان كانديدا، بلكه براي حمايت از كانديداهاي نزديك به خود در انتخابات كنگره امريكا وارد ميدان خواهد شد. آستيل معتقد است: «بسياري در جناح راست ترامپ را بيشتر از دموكراسي دوست دارند.»
تا حدودي به نظر ميرسد كه ترامپ سياست بازگشت خود را از قبل تنظيم كرده است. او با طرح اين ادعا كه يك دستگاه فاسد پيروزي انتخاباتي او عليه بايدن را ربوده است، براي بازگشت خود مقدمه كرده است و اگر بخواهد برگردد مسلما خواهد گفت بازگشته تا آنچه از او سرقت شده را بازستاند. ظاهرا حدود 80درصد از رايدهندگان جمهوريخواه اين دروغ را باور دارند. اين اقبال به ترامپ توضيح ميدهد كه چرا قانونگذاران جمهوريخواه تلاش براي انجام تحقيقات جدي در مورد شورش 6 ژانويه را خنثي كردند و همچنين چرا تعداد انگشتشماري از جمهوريخواهاني كه در برابر اين تلاش مقاومت كردند، سركوب شدند.
قانونگذاران و نامزدهاي جمهوريخواه در هر سطحي زنگ خطر «صداقت انتخاباتي» را به صدا در ميآورند. تصور در بسياري از ايالتهاي تحت كنترل جمهوريخواهان يعني نقاطي كه اين توهم بيشتر آشكار است، اين است كه دموكراتها نميتوانند بهطور مشروع پيروز شوند، بنابراين براي جلوگيري از پيروزي آنها به تدابير خاصي نياز است.
حالا كه سال 2021 به پايان رسيده و يكسال از دوران رياستجمهوري جو بايدن گذشته است، شايد بتوان به اين سوال پاسخ داد كه آيا بايدن رييسجمهوري چهار ساله خواهد بود يا خير؟ اما بسياري از تحليلگران معتقدند كه اگرچه پايان دوران دونالد ترامپ خوشايند و بهطور كلي به نفع امريكا بوده است، اما شكست ترامپ در انتخابات سال 2020 پايان كار نيست.
امريكا پس از شكست ترامپ در سوم نوامبر سال 2020 به وضوح در وضعيت بهتري قرار گرفته است. اين مساله به هيچوجه كوچك نيست. آن دسته از تحليلگراني كه معتقد بودند پيروزي ترامپ در دور دوم انتخابات رياستجمهوري ميتواند براي بنيانهاي امريكا فاجعهبار باشد، درست فكر ميكردند. براي اثبات اين مدعا هيچ مدركي بهتر از تلاش ترامپ براي باطل كردن نتايج انتخابات رياستجمهوري سال 2020 يافت نميشود. گزارش كميته منتخب مجلس نمايندگان براي تحقيق در مورد رخدادهاي 6 ژانويه سال 2021، در واقع يادآوري و هشداري در مورد تلاش ترامپ براي غصب مقام رياستجمهوري است و اين گزارش عرق شرم بر پيشاني كساني مينشاند كه در آن زمان از پذيرش اين واقعيت امتناع ميكردند و هنوز هم از پذيرش تهديدي كه ترامپ و ترامپيسم براي دموكراسي امريكا ايجاد كرد، امتناع ميكنند. بنابراين از نظر بسياري از تحليلگران امريكايي، محدوديتها، شكستها و اشتباهات دولت بايدن هر چه كه باشد، باز هم امريكا بايد قدردان اين واقعيت باشد كه بايدن رييسجمهور است نه ترامپ و در پذيرش اين واقعيت و اين تحليل هيچ شك و ترديدي نبايد وجود داشته باشد. در عين حال تحليلگران هشدار ميدهند كه نگاه صادقانه و واقعبينانه حكم ميكند كهپذيريم پيروزي يا حتي اعتماد معقول به پيروزي نهايي به عنوان عامل اساسي و بنيادي نجات دموكراسي امريكايي، همچنان دور از دسترس است. ممكن است بتوان اين مساله را به اين شكل تعبير كرد كه پيروزي بايدن در انتخابات رياستجمهوري سوم نوامبر سال 2020 همانند پيروزي امريكا در نبرد نرماندي بود؛ نبردي تعيينكننده، يك نقطه عطف و يك دستاورد كليدي كه نويد موفقيتهايي كه در آينده در راه بودند را ميداد؛ اما شرايط به گونهاي رقم خورد كه مشخص شد پيروزي بايدن در انتخابات سوم نوامبر سال 2020، بيشتر شبيه نبرد دانكرك بود، يك برنامه فرار از نتيجهاش فاجعهبار، رخدادي كه اگرچه با موفقيتش همه نفس راحتي كشيدند اما درنهايت همه ميدانستند كه نبردي طولانيتر در پيش است بنابراين دانكرك تنها فرصتي بود كه طي آن همه توانستند بار ديگر خود را بازسازي كنند و انرژيهاي خود را جمع كرده و براي نبردي طولانيتر آماده شوند. واقعيت اين است كه امريكا در ميانه يك جنگ قرار گرفته است. در سال 2021 پيشرفتهايي حاصل شد اما در عين حال عقبگردهايي هم رخ داد. بسياري از تحليلگران معتقدند كه لغزشهايي اساسي هم در موضوع شاخصهاي دموكراسي و هم در موضوع عقلانيت رهبران امريكا رخ داده است. امروز اينطور به نظر ميرسد كه نيروهاي ضد دموكراسي در پايان سال 2021 قدرتمندتر از زمان ديگري هستند. اينطور به نظر ميرسد كه حزب جمهوريخواه امروز بيشتر از يكسال پيش و پس از شكست ترامپ، اسير عوامفريبي استبدادي است. به نظر ميرسد جمهوريخواهان حاضر در قدرت حتي بيش از هر زمان ديگري مايل به راضي كردن جريان راست ضد دموكراتيكي هستند كه در حال رشد است. مسير حركت حزب جمهوريخواه در سال 2022 نگرانكننده است. در آغاز سال 2020، مردم بر اين باور بودند كه حزب جمهوريخواه ممكن است آشكارا به حزبي ضد دموكراتيك تبديل شود. در آغاز سال 2021، همه اين ترديدها برطرف شد و نه رهبران حزب و نه رايدهندگان كاري براي تغيير اين واقعيت اساسي انجام ندادهاند و در مورد عقلانيت بايد گفت كه قدرت جنبش ضد واكسيناسيون گوياي همه چيز است. همينطور عدم تمايل محافظهكاران واكسينه شده براي مقابله با اين جنبش. اين هفته، صفحه سرمقاله وال استريت ژورنال دفاعي از بيانيه بدنام گريت بارينگتون را به نمايش گذاشت. توضيحي كه ميتوان براي كساني كه اين بيانيه را فراموش كردهاند داد، اين است كه بيانيه بارينگتون بيانيهاي بود كه در اكتبر 2020 منتشر شد و از دولتها ميخواست كه استراتژيهاي كاهش كوويد را كنار بگذارند و به جاي آن به سمت «مصونيت گلهاي» بشتابند. اين يك ايده احمقانه بود كه اگر دنبال ميشد، آمار بسيار بيشتري از مرگ و مير ناشي از كوويد را به دنبال داشت. اگر نويسندگان استفاده از زالو را براي درمان بيماران مبتلا به كوويد پيشنهاد ميكردند، پيشنهادي به مراتب محتاطانهتر بود! و حالا كه خيلي از امريكاييها واكسن تزريق كردهاند و تعداد بيشتري نيز تمايل به تزريق واكسن دارند، وال استريت ژورنال بار ديگر اين بيانيه بيمحتوا را به نحوي ديگر مطرح ميكند. نه به اين خاطر كه حقيقتا ميخواهد از آن دفاع كند، بلكه به اين خاطر كه ميخواهد راهي براي حمله به كساني كه در ساختار نظام بهداشت امريكا مشغول به كار هستند، پيدا كند، چراكه اين دسته از افراد معتقدند بيانيه بارينگتون سياستهاي خطرناك دولت دونالد ترامپ را توجيه كرده و به آن مشروعيت ميدهد. سياستي كه در واقع همان چيزي بود كه ترامپ انجام داد و جمهوريخواهان محترم نيز از آن دفاع كرده و همچنان آن را ادامه ميدهند و آن جمهوريخواهان محترم كه در پايان سال 2021 همچنان هيچ كاري براي از ميان بردن رد تئوريهاي ديوانهوار توطئهآميز، تحريك به خشونت و رد خصومت با گفتمان عقلاني كه همه عرصهها را فرا گرفته انجام نميدهند. حافظه ليبرال دموكراسي و عقلانيت مدني در امريكا از سال پيش به اين طرف قويتر نشده است. امريكاييها توانستهاند از اين دو خصيصه دفاع كنند كه البته كار كوچكي هم نيست، اما هنوز موفق نشدهاند آسيبهايي كه به اين دو خصيصه وارد آمده را برطرف كنند يا خصيصههاي جديدي بسازند. نيروهاي دموكراسيخواه همچنان در وضعيت محاصره شده باقي ماندهاند و نيروهاي مدافع عقلانيت مدني نيز كماكان در حالت تدافعي به سر ميبرند. البته تا حدودي ميتوان گفت كه اين نيروها در حال بازسازي و جمعآوري نيرو هستند اما اين كار به آرامي انجام ميشود و زمان به هيچوجه به نفع آنها نميگذرد.
بعد از حادثه دانكرد، وينستون چرچيل در سخنراني چهارم ژوئن سال 1940 خود در مجلس عوام انگليس اين جمله مشهور را بر زبان آورد: «ما شكست نخواهيم خورد. ما ادامه خواهيم داد تا در زماني كه خداوند مقرر كرده، دنياي جديد، با همه قدرت و شوكتش، نيروي خود را در جهت نجات آزاد كردن و نجات دنياي قديم به كار بگيرد.»
اما واقعيت اين است كه امروز كسي نيست كه از آن سوي اقيانوسها براي نجات و رهايي امريكا قدمي به پيش بگذارد. امريكاييها بايد خودشان به داد خودشان برسند. امريكاييها مجبورند خودشان منبع نجات و عامل رهايي خود باشند و به نظر ميرسد كه با پيروزي جو بايدن در انتخابات رياستجمهوري سال 2020 آنها تازه كار را شروع كردهاند. كاري كه معلوم نيست لزوما به پيروزي نهايي ختم شود.
بعد از حادثه دانكرك، وينستون چرچيل در سخنراني چهارم ژوئن سال 1940 خود در مجلس عوام انگليس اين جمله مشهور را بر زبان آورد: «ما شكست نخواهيم خورد. ما ادامه خواهيم داد تا در زماني كه خداوند مقرر كرده، دنياي جديد، با همه قدرت و شوكتش، نيروي خود را در جهت نجات آزاد كردن و نجات دنياي قديم به كار بگيرد.» اما واقعيت اين است كه امروز كسي نيست كه از آن سوي اقيانوسها براي نجات و رهايي امريكا قدمي به پيش بگذارد. امريكاييها بايد خودشان به داد خودشان برسند. به نظر ميرسد كه با پيروزي جو بايدن در انتخابات سال 2020 آنها تازه كار را شروع كردهاند. كاري كه معلوم نيست لزوما به پيروزي نهايي ختم شود.
حالا كه سال 2021 به پايان رسيده و يكسال از دوران رياستجمهوري جو بايدن گذشته است، شايد بتوان به اين سوال پاسخ داد كه آيا بايدن رييسجمهوري چهار ساله خواهد بود يا خير؟ اما بسياري از تحليلگران معتقدند كه اگرچه پايان دوران دونالد ترامپ خوشايند و بهطور كلي به نفع امريكا بوده است، اما شكست ترامپ در انتخابات سال 2020 پايان كار نيست. آن دسته از تحليلگراني كه معتقد بودند پيروزي ترامپ در دور دوم انتخابات رياستجمهوري ميتواند براي بنيانهاي امريكا فاجعهبار باشد، درست فكر ميكردند. براي اثبات اين مدعا هيچ مدركي بهتر از تلاش ترامپ براي باطل كردن نتايج انتخابات رياستجمهوري سال 2020 يافت نميشود.