مرز بين قتلهاي عمد و شبهعمد (1)
حميدرضا گودرزي
زمستان 91 بود ساعاتي بعد از نيمهشب كه دور دور كردن جوانترها با ماشينهاي مدل بالا شروع شد. سعادتآباد صحنه برخورد اتومبيل بيامو با يك اتومبيل بنز شد، برخورد آينهبغل، حادثهاي بسيار سطحي امّا در شرايط روحي آميخته با خشم و سركشي و خشونت... هيچكس زير بار نميرفت. وقتي آينهبغل يك بنز صدمه ميبيند، در چشم راننده انگار دنيا به آخر رسيده است، آنهم در شرايطي كه بنز امانتي را از دوستش قرض گرفته باشد. هيچ رفتاري نميتواند او را راضي كند نه عذرخواهي نه پرداخت خسارت... بايد خوني ريخته شود تا پشيماني جاي آن را بگيرد...
در يك عصبانيت آني، خون جلوي چشمان صاحب ماشين را ميگيرد... آينهبغل صدمه ديده و اين چيز كمي نيست.... به همين خاطر قمه را برميدارد و به طرف مقابل حمله ميكند، راننده بيامو و سرنشينان همراه او... با قمه زخم برميدارند و كار به جاي باريك ميرسد.
مثل هميشه كه خيابانها عرصه تاختوتاز ميشوند و گروهي جمع ميشوند براي فيلم گرفتن و احيانا دخالت كردن غير عاقلانه زدوخوردها با قمه شروع ميشود آخر سر راننده بيامو كه با قمه زخم برداشته، سوار ماشين ميشود و در حالي كه عصباني است از روي يك نفر از نزاعكنندگان رد ميشود... آن شخص كشته ميشود و پرونده در بخش جنايي تشكيل ميشود... عبور با ماشين از روي يك نفر... راننده فكر ميكند اين يك تصادف است، قتلي كه به خاطر برخورد با ماشين رخ داده است، امّا آيا اين موضوع واقعا تصادف تلخي ميشود و قتل شبهعمدي است؟
كسي كه مرتكب اين عمليات شده خودش هم حتما باور نميكند كه از مرز قتل شبهعمدي عبور كرده است...
ارتكاب چه عملياتي و با چه وسايلي قتل عمدي تلقي ميشود؟
لابد افراد جامعه با تفكر غير حقوقي ميگويند آلت قتاله نبوده است چاقو يا قمه يا اسلحه كه نبوده است. ماشين به آن شخص برخورد كرده و اگر ماشين به هركس بخورد تحت هر شرايطي تصادف محسوب ميشود و قتل عمدي نيست...، اين تفكر برميگردد به بندي از قانون مجازات اسلامي آنجا كه ماده 290 قانون مجازات اسلامي ميگويد جنايت در موارد زير عمدي است:
بند ب ـ هرگاه مرتكب، عمدا كاري انجام دهد كه نوعا موجب جنايت واقع شده يا نظير آن، ميگردد...
كارها و افعالي و اقداماتي كه در جامعه نوعا كشنده محسوب ميشوند كدام است؟
استفاده از آلت قتاله يكي از آن مواردي است كه ذهن جامعه را به طرف عمليات نوعا كشنده هدايت ميكند نظير چاقو و قمه و شمشير و طناب و اسلحه و امثال آنكه به آلات قتاله معروفند....
امّا قتل با هر وسيلهاي كه ميخواهد رخ بدهد، اگر طرف قصد كشتن داشته باشد و اعمال وي منتهي به مرگ شود به هر حال قاتل عمدي است و ديگر اينكه اگر قصد كشتن نداشته باشد امّا كاري كه انجام داده نوعا موجب جنايت شود بازهم قاتل عمدي است...
حال آيا اگر با ماشين از روي شخص زنده كه كف خيابان افتاده رد شويم و عبور كنيم كه آن شخص بميرد اين كار ما تصادف است يا قتل عمد؟
در اين باره نظريات مختلفي هست:
عدهاي بر اين باورند كه اگر اتومبيل از روي شخص عبور كند و او را زير بگيرد مرگ او قطعي نيست پس قتل عمدي محسوب نميشود. آنها استدلال ميكنند كه مگر در چند مورد از اين موارد قضيه حتما منتهي به مرگ ميشود؟ عمل وقتي نوعا كشنده محسوب ميشود كه در همه موارد و به هر صورت سبب مرگ طرف مقابل شود اما گروهي ديگر ميگويند كه عبور اتومبيل از روي شخص زنده قطعا كشنده است نوعا و غالبا.... پس قتل حتما عمدي است...
و در اين ميانه برخي از كارشناسان فني سوالاتي دارند:
ميپرسند اتومبيل چگونه از روي شخص رد شده و او را زير گرفته است؟
ميپرسند ماشين از چه قسمتهايي از بدن وي گذشته، از روي چه اعضايي عبور كرده و رفته است؟
اگر اتومبيل از قسمت پاهاي يك نفر عبور كند كه ممكن است به شكستگي، له كردن يا قطع عضو منتهي شود كه مسلم نيست باعث مرگ او شود و فعل كشنده نميباشد اين را نميتوان قتل عمدي يا حتي شروع به قتل دانست...
امّا اگر ماشين از قسمت بالاي بدن عبور كند از قسمت سر و گردن آن وقت در كشنده بودن عمليات ترديدي نيست و نوعا كشنده است...
راننده بيامو به عنوان قتل عمدي محاكمه و محكوم شد...
رويه قضايي كشورمان در اين مورد ساكت است، قانونگذار هم در تعيين فرق بين تصادف كه غيرعمدي است با زير گرفتن عمدي كه قتل است هنوز مطلبي مطرح نكرده است و قضيه را به عمومات قانوني ارجاع داده است و با توجه به اينكه قتل عمدي بوده يا غيرعمدي تعيين تكليف شود از اين گونه حوادث كم نداريم:
راننده بيامو توانست رضايت خانواده مقتول را به دست آورد به 36 ماه حبس محكوم شد...
نحوه حادثه هم انصافا به نكاتي ارجاع دارد؛ اينكه يك نفر با قمه به طرف آنها حمله كرده كه از ترس جانشان سوار ماشين شده و او را زير گرفته باشند جاي بحث جدي دارد...