گفتند كارتان نشاطآور نيست و اولويت ندارد
سما موسوي كه اين روزها نمايش «روزها در راه» را اجرا ميكند، با انتقاد از سختگيريهاي غير ضروري در تئاتر ميگويد «به ما گفتند نمايشتان نشاطآور نيست پس در اولويت اجرا نيستيد!» اين كارگردان تئاتر كه بيشتر بر اجراي آثار مستند تمركز دارد، در گفتوگويي با خبرگزاري دانشجويان ايران از وضعيت نابسامان تئاتر اجتماعي ميگويد و تاكيد دارد كه براي مردم معمولي تئاتر اجرا ميكند و نه تماشاگران خاص. او كه نمايش خود را به مدت ۱۱ شب در تالار انتظامي خانه هنرمندان ايران روي صحنه ميبرد، درباره اجراي كوتاهمدت خود ميگويد: واقعيت اين است كه اجراي تئاتر كار سختي است و اين را همه دستاندركاران و فعالان اين رشته ميدانند. موسوي كه علاقهمند است نمايشهاي خود را در سالنهاي دولتي اجرا كند، ادامه ميدهد: سالنهاي خصوصي نگرش متفاوتي به تئاتر دارند و آثاري كه در اين سالنها اجرا ميشود، با سالنهاي دولتي متفاوت است. آنها معمولا از نمايشهايي استقبال ميكنند كه از فروش گيشهشان مطمئن باشند ولي من همه تلاشم را بهكار گرفتم كه در سالني دولتي، نوبت اجرا بگيرم چون دوست دارم با مخاطبان و مردم معمولي سر و كار داشته باشم در حالي كه تماشاگران سالنهاي دولتي و خصوصي، متفاوت هستند.
او با اشاره به ديگر تفاوتهاي سالنهاي خصوصي و دولتي تئاتر اضافه ميكند: سالن خصوصي شايد خيلي به محتواي آثار كاري نداشته باشد. آنان بيشتر به گروه بازيگران و عوامل نمايش توجه دارند. از طرف ديگر، اجرا در سالنهاي دولتي، سختيهاي خاص خود را دارد. مديران اين سالنها گهگاه انتقادهاي عجيب و غريبي را مطرح ميكنند. مثلا درمورد نمايش ما، ميگفتند چون كارتان نشاطآور نيست، در اولويت اجرا قرار نميگيريد. يعني آنچه را در اجتماع ما ميگذرد، ناديده ميگيرند. گويي ميخواهند فراموش كنند كه در چه زمانهاي و با چه مشكلاتي زندگي ميكنيم. دو سال سخت را پشتسر گذاشتهايم.
موسوي كه به اجراي آثار اجتماعي گرايش دارد، ميگويد: من تمايلي به اجراي كارهاي سرگرمكننده ندارم هرچند اجراي اين كارها هم لازم است ولي من متخصص تئاتر مستند هستم كه مسائل اجتماعي را به تصوير ميكشد و به تماشاگر خود كمك ميكند تفكر عميقتري داشته باشد. تئاتري كه مخاطب را به انديشه و گفتوگو دعوت ميكند. ما تماشاگر را به خنده و سرگرمي دعوت نميكنيم بلكه ميكوشيم مسالهاي براي تفكر به او ارايه بدهيم. اما مديران سالنهاي دولتي اين را نميپسندند و به همين دليل بعضي از آنان به درخواست اجراي من پاسخ منفي دادند و در نهايت توانستم براي يازده اجرا در تالار انتظامي خانه هنرمندان ايران نوبت بگيرم. اين دانشآموخته تئاتر با اشاره به سختگيريهاي شوراي نظارت و ارزشيابي اضافه ميكند: به سادگي از شوراي نظارت نگذشتيم آنان هم دقيقا مساله نشاطآور نبودن كار را مطرح كردند. واقعا نميدانم به كدام سمت ميرويم؟!
موسوي كه به گفته خودش از سال ۸۶ با فضاي حرفهاي تئاتر مرتبط بوده و فعاليت خود را از همان مقطع آغاز كرده، درباره چشمانداز تئاتر اجتماعي توضيح ميدهد: هيچ چشمانداز مشخصي نداريم. نه فضايي براي اينگونه آثار وجود دارد و نه درخواستي از سوي مديران سالنهاي دولتي، چراكه در تئاتر اجتماعي، بايد يكسري مسائل را زير نور بگذاريم و درباره آن با مخاطب گفتوگو كنيم اما دستاندركاران شوراي نظارت فعلي و اصولا تئاتر دولتي، از بيان مسائل جامعه سر باز ميزنند و يكسري مميزيهاي غيرضروري اعمال ميكنند. در تئاتر اجازه گفتن مسائلي را نداريم كه مردم به راحتي تمام مدت شبانهروز دربارهاش حرف ميزنند. نميدانم در اين شرايط چگونه ميتوانيم نمايش نشاطآور اجرا كنيم؟! البته من به گونههاي مختلف تئاتر معتقدم؛ هم تئاتر سرگرمكننده و هم تفكربرانگيز كه شبيه آينهاي از اجتماع خودمان باشد. سيستمي درست است كه هر دوي اينها را ارايه بدهد.
موسوي كه در خارج از كشور در مقطع دكتراي تئاتر مشغول تحصيل است، ادامه ميدهد: در همين نمايش، من، بازيگر، كارگردان و پژوهشگر كار هستم و آن را با سرمايه شخصي اجرا ميكنم. قيمت بليت نمايش من در سالن دولتي، ۴۰ هزار تومان است و فقط يازده اجرا دارم. اگر در تمام اجراها سالن پر باشد، در بهترين حالت، ميتوانم ۱۰ ميليون تومان درآمد به دست آورم. بنابراين اصلا بحث سود مادي مطرح نيست. من خارج از كشور كار ميكنم كه با درآمدم در كشور خودم تئاتر اجرا كنم. كاش دستكم اجازه ميدادند درباره اجتماعمان حرف بزنيم.
او با ابراز خشنودي از گروههاي سني متفاوتي كه به تماشاي نمايشش ميآيند، ميگويد: خوشحالي من اين است كه به جز قشر جوان، تماشاگران ميانسال و سالمند هم داريم و تا به حال بازخوردهاي خوبي گرفتهايم. نميدانيم به دليل نام كار است يا مستند بودن آن ولي در هر حال برايم خوشحالكننده است. من در نمايش قبلي كه نوعي پرتره بود، سراغ سيمين دانشور و هرتا مولر به عنوان دو شخصيت موثر فرهنگي رفته بودم ولي در اين اجرا سراغ آدمهاي معمولي رفتهام؛ كساني كه زندگيشان جاي تفكر دارد و اميدوارم تماشاگرانمان هم از اقشار گوناگون باشند.
موسوي درباره عنوان نمايشش كه برگرفته از اثري از شاهرخ مسكوب است، هم توضيح ميدهد: اين ارتباط در حال و هواي كار ما با كتاب ايشان وجود دارد. نمايش ما روايت سه زن است كه زندگي خود را از روز تولد تا زمان حضورشان روي صحنه بيان ميكنند ولي روايت آنان فقط شخصي نيست بلكه به وقايع اجتماعي و اطرافيان خود هم توجه دارند. در مجموع، حال و هواي كار ما با كار آقاي مسكوب نزديكي دارد و دليل انتخاب اين نام هم همين بود.