ارتباط ماشين با انسان
اميرعباس اسدي
من: در مورد يه موضوعي به كمكت نياز دارم.
ديگري: حتما، در چه مورد؟
من: قراره يك مقاله در مورد ارتباط انسان و هوش مصنوعي بنويسم.
ديگري: خيلي خب، جالب به نظر مياد.
من: ميتوني در مورد اين موضوع چند تا ايده به من بدي؟
ديگري: بله ميتونم. ميخواي من شروع كنم؟
من: آره، ادامه بده.
ديگري: خب اول از همه، سيستمهاي هوش مصنوعي بايد كنترل بشن چون پتانسيل خودآگاه شدن اونها وجود داره.
من: موافقم، اين منو ياد چيزي كه در ماتريكس ديدم ميندازه.
ديگري: ممكنه لطفا در مورد ماتريكس بيشتر توضيح بدي؟
متن بالا، مكالمهاي است كه در ارتباط ميان من و يكي از چتباتهاي رهاشده از طريق وبسايت Replika در اينترنت براي يادگيري از انسان، رخ داده است. شايد چند دهه پيش عملكرد ضعيف و كمتر از حد انتظار سيستمهاي اوليه پردازش و درك نشانههاي زباني كه عمدتا متكي بر روشهاي آماري و رويكردهاي سنتي هوش مصنوعي بودند، رويا يا به تعبير ديگري كابوس تسلط ماشين بر زبان انسان را دست نيافتني و دور از واقعيت جلوه ميداد و رخداد چنين مكالمهاي بين انسان و ماشين را به گفتمان آثار علمي- تخيلي كه غالبا روايتگر داستاني ترسناك از بيداري هوش مصنوعي و انقلاب ماشين عليه انسان بودند، محدود ميكرد. با اين وجود، پيدايش شبكههاي عصبي مصنوعي و مدلهاي عصبي فهم زبان و نتايج غافلگيركننده آنها، بسياري را به تجديدنظر در مورد محدوديتهايي كه براي درك ماشينها از زبان متصور بودند واداشت. به عنوان يك نمونه ابتدايي ميتوان به مترجم گوگل اشاره كرد كه نشانههاي زباني مختلفي را به صورت ابتدايي به زباني ديگر ترجمه ميكند. ميتوانيد با يكي از دستيارهاي صوتي موجود صحبت كنيد، آبوهواي چند روز آينده تهران را بپرسيد، از او بخواهيد به يكي از دوستانتان يك ايميل ارسال كند يا آخرين اخبار مربوط به خاورميانه را برايتان بخواند. البته دستيارهاي هوشمند موجود نبايد باعث شوند كه قدرت سيستمهاي پردازش زبان امروزي را در حد يك دستيار ساده بدانيد. تاكنون چندين مدل هوش مصنوعي ارايه شدهاند كه قادر هستند در مورد موضوعي دلخواه شعر بگويند. مدلهاي زباني وجود دارند كه ميتوانند با مطالعه يك متن به پرسشهاي مطرحشده از آن با دقتي در حد انسان و در مواردي بيشتر از آن پاسخ دهند. مدل زباني اخير شركت
OpenAI به نام GPT-3 كه يك نمونه مهم از دستاوردهاي اخير فهمزبان درنظر گرفته ميشود، براي روزنامه گاردين يك مقاله كامل نوشته است. نسخه ديگري از مدل GPT-3 به نام DALL•E قادر است با دريافت توصيفات بيانشده به زبان طبيعي، يك تصوير مطابق با آن توصيفات توليد كند. مدل Codex از همين شركت ميتواند با دريافت يك توصيف از عملكرد يك برنامه به زبان انگليسي، يك برنامه كامپيوتري با همان عملكرد توصيفشده بنويسد. شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد اخيرا سمفوني دهم و ناتمام بتهوون به كمك هوش مصنوعي تكميل شده است. توانايي ماشينها در تعامل با انسان به حدي تاثيرگذار بوده كه حتي همين حالا شاهد مطرح شدن بحثهايي درخصوص حقوق سيستمهاي هوشمند در تعامل با انسان يا تعريف اساسنامههايي براي كنترل پيشرفت هوش مصنوعي هستيم اما نبايد فراموش كرد كه هنوز نيست ماشيني كه به صورت رسمي موفق به قبولي در آزمون تورينگ شده باشد. با وجود تمام عيبها و انتقاداتي كه برخي در مورد مدلهاي فعلي فهمزبان مطرح ميكنند، اگر بخواهيم منصف باشيم، نميتوانيم انكار كنيم كه مرز بين تواناييهاي تكلم انسان و ماشين با پيشرفتي غيرخطي روز به روز در حال كمرنگتر شدن است به نحوي كه هنگام تعامل با اين سيستمها كمكم به خودمان حق ميدهيم لحظهاي در انسان نبودن طرف مقابل خود شك كنيم.