مرز بين قتلهاي عمد
و شبه عمد (2)
حميدرضا گودرزي
در نزاعي در جنوب كشور، باز هم زد و خورد شده و يك نفر كه مسووليت اجتماعي مهمي داشت سوار ماشين خودش شده و فردي از آن نزاعكنندگان را كه در حال زد و خورد با هم بودند زير گرفته كه فوت كرده است و به عنوان قتل عمد به قصاص محكوم شده بود . سرانجام آن پرونده را نميدانم اما هر چه باشد سيستم قضايي موضوع زير گرفتن فرد يا افراد با اتومبيل بهطور عمدي را (كه منتهي به مرگ شده باشد) عمدتا قتل عمدي ميداند . در اينگونه پروندهها سيستم كيفري در تحقيق مقدماتي يك نقض جدي را بايد برطرف كند: نقصي كه كمتر به آن توجه ميشود. روند تحقيقات در پروندههاي جنايي به شرح زير است: تحقيق از متهمان، تحقيق از مطلعان و گواهان، جلب نظر پزشكي قانوني براي تعيين علت اصلي مرگ، بازسازي صحنه حادثه، جلب نظر اداره تشخيص هويت و استماع شكايت اوليايدم... همه و همه انجام ميشود. اما... اما عموما موضوع به كارشناسان و متخصصان رشته تصادفات رانندگي ارجاع نميشود و نظريه يك تيم متشكل از خبرگان اين رشته را به اوراق پرونده اضافه نميكنند در حالي كه آنها ميتوانند نحوه برخورد ماشين با جسد، خط ترمز، وجود نقص فني در ماشين و تطبيق ادعاي متهم به قتل با صحنه واقعه را بررسي و اظهارنظر كنند كه آيا اظهارات متهم با صحنه جرم مطابقت دارد يا نه و اين كاري است كه عموما نميكنند و اظهارات متهم يا متهمان را كه نحوه برخورد با اتومبيل را شرح ميدهند كافي ميدانند در حالي كه كافي نيست.
مرز بين قتل عمد با شبه عمد
موتوسيكلت در حركت است كه اتومبيلي به آن برخورد ميكند، موتوسيكلت و سرنشين به درهاي واژگون و سقوط ميكنند كه باعث مرگ سرنشين ميشود آيا اين حركت قتل عمدي است؟ اما معمولا چنين نيست در بسياري از تصادفات حتي اتوبوسي با دهها سرنشين در دره واژگون شده و قضيه را فقط تصادف دانستهاند اما موتوسيكلت با اتومبيل در حال حركت جادهاي بكشبكش دارند، از هم سبقت ميگيرند، لج و لجبازي ميكنند و راننده اتومبيل عمدا به موتور ميزند كه او را پرتاب ميكند به داخل دره آيا مرگ راننده قتل عمدي نيست؟ هفته گذشته در روزنامه اعتماد گزارشي تحت عنوان «گردن گرفتن قتل و پرداخت 8 ميلياردي» چاپ شده بود. بستگان متهم به قتل ميگفتند شخصي كه به قصاص محكوم شده در زمان واقعه اصلا در صحنه نبوده، واقعه در جادهاي بيرون شهر بين موتور و ماشين رخ داده كه منتهي به مرگ يك نفر شده است اينكه ميگويند متهم در حال نوشتن كارتهاي عروسي بوده موضوعي است كه بايد ثابت شود اما به نكته ديگري اشاره شده كه جاي توجه دارد: طرف مقابل ميگويد اين شخص بوده كه به سمت موتور ما سنگ زده باعث شده حواسمون پرت بشه و با اين ماشين تصادف كنيم . يكي ديگر ميگويد يكي با سنگ ما رو زد و خورديم زمين و رفتيم زير ماشين و برخي گفتهاند وقتي مقتول با ماشين 206 برادرم تصادف كرد، ميافتد روي زمين كه او را ميرسانند بيمارستان اما از دست ميرود. پس ملاحظه بفرماييد موتور در حال حركت بوده به او سنگ زدهاند كه رفته زير ماشين و باعث مرگ يكي از سرنشينان موتور شده است. اگر سنگ زده باشند به موتور به هيچوجه يقين ايجاد نميشود كه كسي قصد قتل عمدي داشته است، اينكه با سنگ به طرف موتوسيكلت در حال حركت سنگ پرتاب كنند و بزنند و سرنشين موتور سقوط كرده سپس ماشيني به او برخورد كند يك ماجرايي است كه اصلا قابل پيشبيني نيست . در چند درصد موارد اگر به موتور سنگ بزنند سرنشين ميافتد كف جاده و ضمنا ماشين در حال حركت ديگري سر ميرسد و به او برخورد ميكند؟ در چند درصد موارد اگر به موتور سنگ بزنند سرنشين ميافتد كف جاده و ماشين به او برخورد ميكند و او حتما فوت ميكند؟ ملاحظه بفرماييد كه اين يك امر قطعي و مسلم و محتوم نيست، نميتوان گفت فعل انجام شده نوعا كشنده است، چون غالبا و قطعا به مرگ منجر نميشود و ممكن است اصلا هيچ صدمهاي حتي كوچكترين صدمهاي هم به طرف مقابل نخورد. بنده نميدانم جزييات پرونده چه بوده است شايد مطلبي كه از طرف بستگان متهم گفته شده تمام جزييات و مطالب پرونده نباشد اما اين تحليل فقط بر اساس يافتههاي فوق ابراز ميشود ...
نتيجهگيري:
قتلهاي شبه عمدي براي خود در قانون تعريفي دارند:
ماده 291 قانون مجازات اسلامي بند الف:
هرگاه مرتكب نسبت به مجني عليه قصد رفتاري را داشته لكن قصد جنايت واقع شده يا نظاير را نداشته باشند و از مواردي كه شمول تعريف جنايت عمدي ميگردد، نباشد...
مشكل از همين جا پيدا ميشود شخصي با ماشين از روي يك نفر عبور ميكند كه باعث مرگ او ميشود يا با سنگ به موتوسيكلت در حال حركت ميزند كه به ماشيني اصابت ميكند و سبب مرگ سرنشين موتور ميشود يا نظاير اينها ... در لبه اينچنين وقايع متاسفانه تفسير و تصور غلط جامعه و مردم ايستاده است آنها چنين وقايعي را قتل نميدانند و به همين خاطر ميگويند با ماشين به او زده اما ميگويند قتل عمدي نيست. فلاني كه قاتل نيست ماشين او در يك حادثه به كسي برخورد كرده يا فلاني كه قاتل نيست او به طرف موتوسيكلتي سنگ پرتاب كرده . در حالي كه از نظر تحليل قانوني چنين نيست فعل اگر نوعا و قانونا كشنده باشد عملي كه رخ داده قتل عمدي محسوب ميشود به شرط آنكه افعالي و اعمالي كه رخ داده عمدي باشد شخص بايد عمدا از روي شخصي با ماشين عبور كند و او را زير بگيرد والا از صبح تا عصر در تمام دنيا ماشينها افراد را زير ميگيرند اما عمدا از روي آنها رد نميشوند . مرز بين قتل عمدي و شبهعمدي به باريكي يك مو در بين رفتار شهروندان ايستاده و آنها را به سراشيب سقوط ميفرستد؛ سقوط در عمق چاه، چاهي به نام اتهام قتل عمد با حكمي به نام قصاص ...