• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۹ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5124 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲۵ دي

اثر آلودگي هوا بر حيات پرندگان

نه گذشته و نه حال تعدادي مشخص بودند و لذا ما شواهد و قرايني نداريم كه تعداد را بفهميم ولي سعي مي‌كنم در زير دو سطر يك موضوع مهم را يادآوري كنم و آن اينكه بنده از ابتداي تولد، تا به حال كه نمي‌دانم چند سال دارم، پنج خانه عوض كرده‌ام. از جنوب شهر تهران، خيابان خراسان كوچه انجمن، خيابان خراسان كوچه ياورخان، خيابان خراسان كوچه تنكابني، خيابان اميريه كوچه تاج ،خيابان اميريه،  خيابان پاسداران گلستان پنجم در تمام اين خانه‌ها من يك درخت خرمالو مهمانم بود. اينها به من ميوه خوش‌رنگ پاييزانه مي‌دادند و من دلخور بودم كه وقتي مي‌رسيدند، همه‌شان تا حدود 60 درصد نوك‌خورده بودند. همه‌شان ابتدا درخت‌هاي خرمالوي همسايه هم، همه نوك مي‌خوردند و گنجشك‌ها با هم سروصدا مي‌كردند، من دلم مي‌سوخت و دوستم مي‌گفت صاحبخانه كيف مي‌كنه، سفره را پهن كرده و اينقدر سر سفره‌اش نشسته‌اند. به مرور اين جنگ‌ها كم و كمتر شدند به طوري كه امسال بر سر سفره خيابان پاسداران هيچ خرمالوي رسيده‌اي نوك نخورد. هيچ، هيچ به نظر شما چرا؟
و اما سوال بعدي، آيا پرندگان از آلودگي هوا مي‌گريزند؟ مثلا پرندگان از هواي آلوده گريزانند؟
سال‌هاي سال پيش كه در انگلستان دكتراي پرنده‌شناسي مي‌خواندم، هر هفته دانشجويان دكترا از هر رشته‌اي، درس خود را به صورت سخنراني و در سالن بزرگ دانشگاه ارائه مي‌دادند. آن روز يكي از دانشجويان هم در مورد پرندگان و رفتار آنها در شهرها، كنفرانس مي‌داد. اين جوان چندي بعد از دفاع موفق از تز دكتراي پرنده‌شناسي خويش، هنگام دويدن نقش زمين شد و جان سپرد. پدر وي پزشك بود و علت مرگ فرزندش را كلسترول بالا ذكر كرد. او دريافت پرندگاني كه در شهرهاي شلوغ زاد و ولد مي‌كنند براي رسانيدن صداي خود به جفت خود كه شروع عمليات جفت‌يابي و جفت‌گيري مي‌باشد، با صداي بلندتري نغمه و آواز مي‌خوانند. شايد در شلوغاي شهرها، صداي پرنده بايد قوي‌تر باشد تا به گوش حيوان ماده برسد.
يكي از هم‌دانشگاهي‌هاي بنده در دانشگاه ويلز انگلستان وسيله‌اي را ساخت از خانه‌هاي كوچك پلاستيكي و تعدادي پشه را داخل اين خانه‌ها قرار داد. اين خانه‌ها كه هر كدام به اندازه يك قوطي كبريت بودند با يكديگر تداخل مي‌كردند و جابه‌جا مي‌شدند. در يك قوطي افشانه (اسپري) حشره‌كش قرار دادند و ما به وضوح ديديم كه پشه‌‌ها از يك قوطي كه حاوي اين افشانه بود احتراز مي‌كردند و وارد آن قوطي نمي‌شدند اين مساله دو مطلب را اثبات كرد. اول اينكه پشه‌ها داراي حافظه و ياد بودند و آن خانه را مي‌شناختند و دوم آنكه آنها از سم و محيط نامناسب و مسموم فراري بودند. اگر پشه‌ها كه مغزي به اندازه يك سر سوزن دارند خاطره و ياد دارند و از محيط نامناسب گريزان هستند، پرندگان كه مغز و چشم‌هاي‌شان هزاران برابر پشه‌ها مي‌باشد، از چنين استعداد‌هايي عاري هستند؟ پرندگان به طور قطع داراي استعداد‌هاي فراواني هستند كه آنها را نسبت به شناسايي محيط، توانا مي‌سازد. آنها آلودگي محيط را درك مي‌كنند و از محيط‌هاي مسموم، به مناطق پاك و بدون آلايندگي مي‌گريزند. محيط‌هاي آلوده و ناپاك، همان‌طور كه انسان‌ها را معذب مي‌كند، پرندگان را هم فراري مي‌دهد. اجازه مي‌خواهم يك موضوع بسيار مهم را توضيح دهم. آنچه ما را مشمئز مي‌كند و موجب ناراحتي و عذاب ما مي‌شود، الزاما موجب عذاب، ناراحتي يا مرگ موجودات ديگر نمي‌شود. درست برعكس ممكن است براي آنان به فرموده سعدي جان ممد حيات و مفرح ذات آنان باشد. اجازه بدهيد مثالي بزنيم. چندي قبل در تالاب بين‌المللي انزلي بر قايقي سوار بوديم. يك گاو كه جسدش به اندازه يك فيل باد كرده بود و بر آب سوار بود از كنار ما مي‌گذشت. قايقران ما گفت: استاد وضع تالاب را مي‌بينيد به چه وضعي افتاده؟ اگر اين همان مرداب بود بهتر نبود؟ ايشان فرمودند: اين آلودگي را مي‌بينيد؟ عرض كردم، اين لاشه از نظر من و شما آلودگي است. ذره‌ذره اين 300 كيلو به مصرف ماهي‌ها مي‌رسد و براي من و شما غذا توليد مي‌كند! از نظر من و شما آلودگي است و مشمئزكننده ولي براي تالاب و براي موجودات تالاب، نعمت است. كدام براي تالاب و براي ما بهتر است؟ اينكه در زمين دفن كنيم و ظرف چند هفته بپوسد و از بين برود  يا اينكه در آب تجزيه شود و به تغذيه ماهي‌ها برسد؟ بنابراين به نفع همه خواهد بود كه اين گاو در آب به مصرف ماهي‌ها برسد! هر چند به نظر شما مشمئزكننده باشد. كودها هم ما را مشمئز مي‌كنند ولي به ما غذا مي‌دهند و ما آن غذا را با ميل و رغبت ميل مي‌كنيم. طبيعت زيبا، عجيب و دوست‌داشتني است. خيلي خيلي عجيب.
راستي چرا در باغ‌ها و پارك‌هاي سعدآباد و نياوران ديگر طوطي نيست؟ سوال عجيبي است، زيرا اتفاقا تنها جاهايي كه طوطي در تهران يافت مي‌شود همين پارك‌هايي هستند كه نام برديد؟ بنده آنها را تعقيب كرده‌ام .در پارك‌شهر تهران و قبل از آن از باغ طوطي در شهرري كه بيش از صد سال است كه طوطي در آن زندگي كرده  و مي‌كند. باز هم چندجمله معترضه: جمعيت حيات‌وحش يك شهر دايناميك يا متحرك و ناپايدار است و ثابت نيست. مجموعه پرندگان و پستانداران يك شهر دائما در حال تغيير است. پرندگاني به آن وارد مي‌گردند و پرندگاني نيز خارج مي‌شوند. ورودي‌ها با خروجي‌ها به هيچ وجه برابر نيستند. ممكن است ده گونه وارد شوند و سه گونه خارج و يا بالعكس سه گونه وارد و ده گونه خارج شوند.
در زمان كودكي من عمارت مرتفعي در تهران داراي لانه حاجي لك‌لك بود و چه زيبا بودند. بهاران به تهران مي‌آمدند و اكنون تهران بزرگ عاري از حاجي‌ لك‌لك‌هاست. در تهران قمري نداشتيم. در خراسان فراوان بودند. به آنها «موسي كوتفي» مي‌گفتيم. الان جايي نيست كه صداي آواز آنها را در تهران نشنويم. بلبل خرما در تهران وجود نداشت و اكنون فراوانند. از خوزستان آمده‌اند و خوب جاگير و پاگير شده‌اند و در حال ازدياد جمعيت و نيز گسترش قلمرو خويشند و در استان البرز و زنجان نيز ديده شده‌اند و در حال فتح آن قلمروها مي‌باشند. طوطي‌هاي فعلي تهران عبارتند از: طوطي ملنگو يا ملنگ، شاه طوطي و طوطي طوق صورتي. ما آنها را از شهرري تا پارك شهر، تا باغ نياوران، كاخ سعد‌آباد و هر جا كه درختان چند فراهم شده‌اند تعقيب كرده‌ايم. جمعيت‌هاي خوبي در اين باغ‌ها وجود دارند و ديگر هر كه را طاوس خواهد، نبايد جور هندوستان بكشد.
پرندگان با افزايش تعداد خود و گسترش قلمرو خويش، شانس بقاي خود را افزايش مي‌دهند. اگر مثلا بر اثر يك سانحه يا عارضه طبيعي يا غيره جمعيت ايراني تمساح پوزه كوتاه ايراني از بين برود جمعيت هندي اين گونه جانوري به زندگي ادامه مي‌دهند و ادامه نسل را ميسر مي‌كنند. جانوراني كه مثل دايناسورها به فكر اين مهم نبوده‌اند. شصت ميليون سال قبل راه‌شان را از ما جدا كرده‌اند و هنوز هم جدا هستند. تا ابد. تا ابد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون