استعدادها كشف ميشود
جواد ماهر
دانشآموزان براي مراسم صبحگاه نوبت ميگيرند و برنامه اجرا ميكنند. شعر، سرود، نمايش، معرفي كتاب، قرآن، نوحه و هر چه دوست داشته باشند. من زنگ تفريح نام دانشآموز متقاضي را مينويسم و به او نوبت ميدهم. هر كس اين امكان را دارد كه در مراسم صبحگاه برنامهاي اجرا كند، حرفي بزند و ابراز وجود كند. من برنامه فردا را روي كاغذي مينويسم و به آن دسته از بچههاي شورا كه مسوول انتظامات صبحگاه روز بعدند ميدهم، تا ترتيب اجرا را بدهند. ما با اينكه ماهها از محرم گذشته هنوز گاهي سر صف نوحه گوش ميدهيم. برخي دانشآموزان از اين فرصت استفاده كردهاند و حالا ديگر خوب نوحه ميخوانند. برنامه معرفي كتابمان صدا كرد و نشر «سايان» با يك كارتن كتاب اهدايي به استقبال آمد. پيش آمده سر صف يك چشممان اشك بوده براي نوحه و يك چشم لبخند براي نمايش طنز. از پايه اول تا ششم سر صف اجرا ميكنند. برخي خجالتيها آمدهاند و جلوي صف خجالت را زير پا گذاشتهاند. تازگي به يكي از بچههاي منزوي كلاس پنجم كه اهل نقاشي است گفتهام با يك نقاشي، كارتون مورد علاقهاش را جلوي صف معرفي كند. دارد ميآيد و ميرود و فكر ميكند و كارمي كند تا آماده شود. قرار گذاشتهايم برنامه را اول سر كلاس اجرا كند. دهيار روستا پسرش را آورده بود مدرسه. صبحگاه را ديد و اجرا و مشاركت دانشآموزان را. با ذوق و شوق به من گفت: «چه كار خوبي ميكنيد بچهها را در كارها شريك ميكنيد. استعدادها كشف ميشود.»