• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۹ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5125 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۶ دي

دوسيه‌اي براي نيم‌فصل ليگ و حكايت‌هاي ناتمام

دندان‌قروچه در آفتاب‌گير!

اميد مافي

گرگ بود يا ميش؟ فلق بود يا شفق؟ ضجه بود يا شعف؟ هرچه بود ليگ به نيمه راه رسيد تا صداي دندان‌قروچه مدعياني كه براي پيشتازي به سيم آخر مي‌زنند به گوش برسد. تيم‌هاي حريص در نيمه اول ليگ، گوي سبقت را گرفتند و تيم‌هاي نگون‌بخت خنجر را بر كمرهاي‌شان لمس كردند و آخ هم نگفتند! حالا استقلال آن بالا ايستاده. اين يعني تحقق آرزوهاي ديرينه دوآتشه‌هايي كه ميان اين همه هياهو و در اين در هم و برهمي پرچم‌هاي لاجوردي را به رقص درآورده‌اند. آينده چه خواهد شد. هيچ‌كس نمي‌داند. آنچه مهم است شور و شوقي است كه در آفتاب‌گير زمستاني پهن شده است.

استقلال؛ غرنب غرنب توفان
تيمي كه از همان ايستگاه اول براي قهرماني در نيم فصل خيز برداشته بود پس از پانزده هفته به آرزوي خود و سينه‌چاكانش رسيد. يك ارتش متكي به نيروي هوايي و يك خط دفاعي صاف و صوف و بدون كمترين اشتباه، كاري كرد كه آبي‌ها با حداقل گل خورده بغض را در گلوي حريفان بنشانند. حالا توپچي‌هاي فرهاد مجيدي آن بالا ايستاده‌اند و به رستگاري در پايان ليگ مي‌انديشند. اين تيم با اين ستاره‌هاي روشن محال است فراموش و خاموش شود. از غرنب غرنب توفان مي‌توان فهميد.

پرسپوليس؛ چراغ خواب قرمز
شليك مهدي و زانو زدن كاكوها در آزادي آن‌هم در روز آخر سبب شد يحيي جنگ نايب‌قهرماني موقت را از سپاهان ببرد و بي‌هيچ چراغ‌خوابي كلبه درويشي سرخ‌ها را روشن كند. پرسپوليس حالا با ۳۲ امتياز مترصد فرصتي است تا آبي‌ها را زير بكشد و بيش از اين در جدول غريب نيفتد. قطب‌نما توي دست يحيي جايي جز قطب شادكامي را نشان نمي‌دهد.

 سپاهان؛ فاصله تا آرمانشهر
تيمي كه در برخي هفته‌ها اسير معادلات تاكتيكي حريفان شد و در بن‌بست گير كرد براي آنكه به سومين قشون پيشتاز جدول بدل شود ۲۹ امتياز به حساب خود واريز كرده. اين تيم اما هنوز تا آرمانشهر خود فاصله زيادي دارد. وقتي محرم نمي‌تواند اراكي‌ها را از سر راه بردارد معلوم است كه زاينده‌رود تا اطلاع ثانوي لبخند نخواهد زد و كلاغ‌ها در عالي‌قاپو چشم مي‌دوانند.

 آلومينيوم اراك؛ كولاك مرگبار
شگفتي‌ساز ليگ روي ابرهاي پنبه‌اي رژه رفت وقتي نفس حريفان پرادعا را گرفت و بسياري از مدعيان را به مسلخ رهنمون كرد. حالا رسول و بچه‌هايش با ۲۴ امتياز روي پله چهارم ليگ آرام گرفته‌اند. آيا آنها به قله‌هاي بلندتر مي‌انديشند؟ پس كي رقيبان از كولاك مرگبار زردها خلاص خواهند شد؟ دقيقا كي؟

 مس رفسنجان؛ رد پاي گرگ‌ها
همسايه ديوار به ديوار اراكي‌ها كه در هفته پانزدهم موفق نشد از پيكان سبقت بگيرد، حالا با يك امتياز كمتر از آلومينيوم‌سازان در رده پنجم جا گرفته. آنها با رهبري ربيعي جوان و آتش‌بازي گادوين منشا به عبور از ميدان مين در نيم‌فصل دوم فكر مي‌كنند. رد پاي گرگ‌ها بر برف كاملا عيان است. خوب نگاه كنيد.


 پيكان؛ تخت گاز
براي فيروزه‌اي‌هاي پايتخت جمع كردن ۲۲ امتياز و قرار گرفتن در جمع بالانشينان اتفاق كوچكي نيست. مجتبي حسيني لشكر مقتدري را مهيا كرده كه قادر است از نردبان ستاره‌ها بالا رود و از ارتشي فضايي رونمايي كند. بايد ديد پيكان در نيم‌فصل دوم نيز به تيك‌آف در ميانه كارزار مي‌انديشد و تخت گاز تا مقصد خواهد رفت يا نه؟

فولاد؛ عكس نكو روي نخل‌ها
مرد نكونام كه در خاكريز پانزدهم پشت دست داود سيد عباسي را داغ گذاشت، تيم بي‌روح و بي‌رمق ابتداي ليگ را حالا به سپاه منسجمي بدل كرده كه هيچ منتقدي با شك به آن نگاه نمي‌كند. اين خط و اين نشان. ساكنان فولاد آره نا در نيم‌فصل دوم چنان گرد و خاكي خواهند كرد كه رقيبان انگشت حيرت به دهان بگيرند. عكس نكو روي نخل‌ها اين را تصديق مي‌كند.

 گل‌گهر؛ حكايت ناتمام
قرباني بزرگ نيم‌فصل پس از آن پرونده پرطمطراق، اگر روي تيغ قدم نمي‌زد و امتيازات را بر باد رفته نظاره نمي‌كرد حالا لژنشين ليگ مثلا حرفه‌اي لقب داشت. با اين همه امير قلعه پس از تراژدي دست از جنگيدن نكشيد تا سيرجاني‌ها دوباره به قشون جان‌سخت و جاه‌طلبي كه با شكست غريبه‌اند بدل شوند. حكايت گل‌گهر هنوز تمام نشده است.

 نساجي؛ امان از خانه به دوشي
خانه به دوش ليگ هر هفته سر از يك چمنزار درآورد و با همه مصايب نتايج آبرومندانه‌اي گرفت تا ساكت الهامي بهار را در لباس زمستان براي قائم‌شهري‌ها كادو كند. آنها با ۲۰ امتياز در كمركش جدول جا گرفته‌اند و چشم به روزهاي ملتهب پيش رو دارند. اما امان از خانه به دوشي برادر.

نفت آبادان؛ يزله در اروند
تيم عليمنصور به يك‌باره از خواب زمستاني بيدار شد و با چند پيروزي خود را بالا كشيد تا آباداني‌ها بيرون از ورزشگاه تختي يزله بخوانند و از اينكه نفت از محدوده خطر گريخته شادمان شوند. منصوريان در هفته پانزدهم دست به كار بزرگي زد و رضاي آقاي گل را در حوالي پايتخت به مغموم‌ترين سكاندار ليگ بدل كرد. او مي‌خواهد در كنار اروند تولد دوباره خودش را جشن بگيرد. پيري و معركه‌گيري.

 ذوب‌آهن؛ مزد ترس گاندوها
پله يازدهم در شأن تيمي كه حرفه‌اي خرج مي‌كند و ترس را به دل راه نمي‌دهد نيست. مهدي تارتار كه در ابتداي راه براي مدعيان جام خط و نشان كشيده بود حالا فقط ۱۸ امتياز اندوخته دارد و گريزي ندارد جز آنكه از همين حالا نسخه‌اي براي گاندوها بپيچد. تيم سبزپوش ليگ نبايد گول ظاهر حريفان را بخورد. بي تعارف.


 هوادار؛ رختاويز چرك
تيمي كه براي نخستين سال وارد ليگ برتر شده حالا با ۱۴ امتياز كمي تا قسمتي ماندگاري خود را در ميانه جدول تضمين كرده است. هرچند فرجام رضا عنايتي به مويي بند است و او اگر در سكانس دوم ليگ طرحي نو در نيندازد بار سنگيني را روي دوش خود احساس خواهد كرد و به سمت پايين جدول گام برخواهد داشت. رختاويز پر از لباس‌هاي چرك است. نگاه كن سرمربي.

تراكتورسازي؛ بر باد رفته
 تيم سيزدهم ليگ در نيم فصل تراكتورسازي است. همان ارتش تسخيرناپذيري كه روزگاري براي قهرماني مي‌جنگيد حالا مزد در لاك فرو رفتن و محافظه‌كاري را دريافت كرده و مي‌رود تا در محدوده گرگ و ميش آژير قرمز را بشنود. اگر ناخداي غريبه سهندنشينان نجنبد و در يادگار توفان به راه نيندازد تراختور سر از دالان تشويش در خواهد آورد. آنها بايد به دنبال آرزوهاي بر باد رفته خود باشند.

 فجر سپاسي؛ زبان تيك‌تاك
تيم دوازده امتيازي ليگ كه در ايستگاه آخر نيم‌فصل قافيه را به ارتش سرخ باخت با زميني كه كم از باتلاق ندارد و با توپچي‌هاي ارزان‌قيمت ياراي مقابله با غول‌ها را نخواهد داشت. آنها بايد در نيم‌فصل دوم به نمايش‌هاي انتحاري بسنده كنند تا شايد بتوانند با زبان تيك‌تاكي براي مدعيان تا بن دندان مسلح لالايي بخوانند. جز اين اگر باشد هوا به قدر كافي پس خواهد بود.

 نفت مسجدسليمان؛ كابوس مچاله 
تيم دوم جدول از انتهاي ليگ با بي‌پولي دست و پنجه نرم مي‌كند و به هيچ‌وجه حال و روز مساعدي ندارد. نماينده خوزستان كه در هفته پانزدهم برابر آبي‌ها گلباران شد اگر قصد ماندن و نيفتادن دارد بايد در آستانه انزوا ترس را از ساق‌هاي مردانش دور كند و با شجاعت بيشتري به ملاقات حريفان رود. در غير اين‌صورت مسجدسليماني‌ها به يكي از كانديداهاي اصلي سقوط بدل خواهند شد و كابوس‌هاي مچاله را نظاره مي‌كنند.

 پديده مشهد؛ كيسه شن
فانوس به دست ليگ كاسه چه كنم چه كنم در دست گرفته و به سرانجام تلخ خود مي‌انديشد. آنها در نيم‌فصل ناك ‌ان شدند و هر هفته دستمال سفيد را بالا بردند. توپچي‌هاي توس براي آنكه طعم سقوط آزاد را نچشند حتما بايد با تغيير دكوراسيون و فراموشي عادات گس از پيله شوربختي خارج شوند. براي مشهد بد است كه نماينده‌اش به كيسه شن ليگ تبديل شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون