• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5130 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲ بهمن

واكاوي مناقشه سفر به روسيه

حسين مسعودنيا

سفر آقاي رييسي به مسكو بدون ترديد نقطه عطفي در تاريخ سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و همين‌ طور در سياست خارجي دولت سيزدهم است. اهميت اين سفر دلايل متعددي دارد كه از مهم‌ترين آنها مي‌توان به دلايل ذيل اشاره كرد: 1- گفتمان ضدغربي انقلاب اسلامي و سپس جمهوري اسلامي ايران، 2- بي‌اعتمادي بسياري از ايرانيان به‌ويژه نخبگان سياسي ايران پس‌از امضاي برجام و خروج امريكا از آن، 3- ناتواني اروپا براي مقابله با فشارهاي امريكا پس‌از خروج از برجام، 4- تاكيد بر سياست شرق‌گرايي از سوي برخي از مسوولان دستگاه ديپلماسي ايران به‌ويژه در دولت سيزدهم و تاكيد اين دولت بر تحول در سياست خارجي ايران بر اساس گسترش روابط با همسايگان و اردوگاه شرق به‌ويژه چين و روسيه. مجموع اين عوامل سبب شده است تا سفر رييس‌جمهور به روسيه و تلاش براي فراهم‌سازي مقدمات انعقاد يك قرارداد بلندمدت بسان قرارداد با چين از اولويت‌هاي اين سفر مطرح شود. اما همزمان با اين تحول همانند بسياري ديگر از مسائل كليدي كشور، اين‌ موضوع نيز به محل منازعه سياسي ميان نخبگان سياسي همراه با رسانه‌هاي وابسته به آنها تبديل شده است. نخبگان سياسي و رسانه‌هاي حامي دولت از اين رويداد تمجيد و تعريف بسيار مي‌كنند حال آنكه جناح رقيب دولت و رسانه‌هاي وابسته به آن از اعتماد بيش ‌از اندازه به روسيه و چين انتقاد و با شك ‌و ترديد به نتايج همكاري گسترده با اين دو كشور مي‌نگرند. مهم‌ترين استدلال منتقدان دولت متكي بر دلايل ذيل است: 1- تعارض رويكرد به شرق با محوريت روسيه و چين با شعار نه شرقي نه غربي جمهوري اسلامي ايران، 2- ذهنيت منفي تاريخي ايرانيان به عملكرد همسايه شمالي از قرن 19 ميلادي تاكنون، 3- نگاه ابزاري روسيه به خاورميانه به‌طور اعم و ايران به‌طور اخص و استفاده از كارت خاورميانه و ايران براي چانه‌زني با غرب در مسائل بين‌المللي. به عنوان مثال موضوع تاخير در تحويل سامانه‌هاي موشكي اس - 300 از سوي روسيه به ايران، تاخير در تكميل نيروگاه هسته‌اي بوشهر و موضوع سوخت آن، نحوه عملكرد نماينده روسيه در مذاكرات برجام و مهم‌تر از همه سكوت روسيه در قبال حملات اسراييل به پايگاه‌هاي ايران در سوريه، 4- تلاش همزمان روسيه براي نزديكي به رقباي منطقه‌اي ايران در خليج‌فارس و اعلام آمادگي براي تقويت بنيه دفاعي آنان، 5- ناتواني روسيه در برآورده ساختن نيازهاي اقتصادي، صنعتي و مالي ايران، 6- سطح پايين تكنولوژي روسي در مقايسه با تكنولوژي غرب به‌خصوص در حوزه نظامي و صنعتي، 7- چرايي انتخاب زمان دعوت از رييس‌جمهور براي سفر به روسيه در اوج مناقشات روسيه با غرب بر سر مساله اوكراين، بدون ترديد نكات مطرح ‌شده از سوي هر دو گروه سياسي تاكيد بر واقعيت‌هايي است كه قابل كتمان نيست چرا كه دولت سيزدهم پس ‌از تجربه تلخ برجام درصدد تحول در رويكرد سياست خارجي ايران برآمده و گسترش روابط با كشورهاي منطقه و قدرت‌هاي تاثيرگذار اردوگاه شرق يكي از مهم‌ترين راهكارهاي دولت است اما از سوي ديگر منتقدان دولت هم با توجه به تجربه تاريخي ايرانيان از عملكرد روسيه در قبال ايران، حق دارند كه نگران باشند كه اين ‌بار نيز روسيه از كارت ايران براي چانه‌زني با غرب به‌ويژه در موضوع اوكراين و مساله شرق اروپا استفاده كند. اما صرف‌نظر از اين مناقشات نگارنده درصدد پاسخگويي به دو سوال است: اول اينكه ريشه‌اي مناقشات در كجاست؟ و دوم اينكه راه‌حل چيست؟ به ‌نظر مي‌رسد ريشه‌هاي اين منازعه در چند نكته است اولاً پس‌از گذشت بيش ‌از چهار دهه از حيات جمهوري اسلامي ايران رهبران و نخبگان سياسي حاكم بر ايران هنوز نتوانسته‌اند در خصوص مفاهيم كليدي در حوزه اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و سياست به‌ويژه سياست خارجي به اجماع برسند. شايد يكي از مهم‌ترين اين موضوعات مساله ماهيت سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و كليدواژه اصلي آن يعني منافع ملي باشد حال آنكه نخستين گام براي نيل به اهداف در سياست خارجي يك كشور تعريف منافع ملي و تبيين راهكارها جهت نيل به آن است. ثانيا گروه‌هاي سياسي فعال در صحنه سياست ايران رفتار خود را با يكديگر براساس بازي با حاصل جمع صفر تنظيم كرده و سبب شده تا عرصه سياست و اجتماع ايران به كانون منازعه جناح‌ها تبديل شود. چنين رفتاري مبتني بر مچ‌گيري سياسي سبب بروز خسارات جبران‌ناپذيري براي ملت ايران طي چهار دهه گذشته شده است. ثالثا در ايران دولت‌ها به‌ جاي اينكه مكمل و هم‌افزاي يكديگر باشند هر كدام پس ‌از رسيدن به قدرت سياست‌هاي دولت قبل را به‌ طور كامل رد و درصدد تبيين استراتژي جديد برآمده‌اند و متاسفانه اين مهم به عرصه سياست خارجي نيز كشيده شده است رابعا ما ايرانيان به تعبيري ملتي ناتاريخي هستيم و كمتر از تجربيات تاريخي خود آگاه هستيم يا حتي استفاده مي‌كنيم و دائم درحال آزمون و خطاها هستيم. لذا به‌ نظر مي‌رسد چنين فاكتورهايي سبب شده تا سفر رييس‌جمهور به روسيه به‌ جاي نقد و بررسي علمي به موضوعي براي مچ‌گيري سياسي گروه‌هاي سياسي از هم تبديل شود اما به‌نظر مي‌رسد اكنون هنگام آن رسيده است كه مسوولان جمهوري اسلامي ايران و به‌ويژه كارگزاران سياست خارجي چند نكته را مدنظر قرار بدهند: 1- براي يك‌بار هم كه شده آنان منافع ملي را تعريف و راهكارهاي نيل به آن مشخص شده تا اين موضوع به مناقشه سياسي و مچ‌گيري سياسي جناح‌هاي سياسي از يكديگر تبديل نشود. 2- در تعريف منافع ملي آنچه بايد مدنظر قرار بگيرد اصل هزينه و عايدي و نتايج آن براي ملت باشد نه پيروزي جناحي. 3- گروه‌هاي سياسي بايد اين مهم را بپذيرند كه اختلاف‌ سليقه در داخل يك نظام سياسي امري طبيعي است لذا آنها بايد در عين پذيرش تكثر، اختلافات را به حداقل رسانده و در خصوص مسائل كليدي به‌ويژه در حوزه اقتصاد، سياست، اجتماع و فرهنگ به اجماع رسيده و اين مهم را مدنظر قرار بدهند كه در تعريف منافع ملي و تامين آن، منافع ملي بر منافع جناحي تقدم داشته و حيات هر يك از جناح‌هاي سياسي در حيات رقيب است نه در تخريب و نابودي رقيب. 5- در عرصه سياست خارجي كارگزاران ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران صرف‌نظر از تعلق و وابستگي جناحي آنها بايد ضمن اولويت دادن به منافع ملي اين مهم را مدنظر قرار بدهند كه در جهان بين‌الملل امروز آنچه حاكم است چندجانبه‌گرايي است و در چنين فضايي آنچه در سياست خارجي مهم است تعريف تامين منافع ملي و راهكار نيل به آن است نه قرار دادن تمام تخم‌مرغ‌ها در يك سبد بلكه بهره‌گيري از فرصت‌ها با حفظ آرمان‌ها براي رسيدن به اهداف مهم است چرا كه تجربه تاريخي براي ايرانيان به‌كرات ثابت كرده كه قرار دادن تمام تخم‌مرغ‌ها در يك سبد در حوزه سياست خارجي اشتباه است. اگر با چنين بينشي سفر رييس‌جمهور به روسيه بازخواني شود و از آن به عنوان فرصتي براي استفاده در مذاكرات وين استفاده گردد بايد به فال نيك گرفته شود اما اگر بناست اين سفر مقدمه‌اي براي نگاه به روسيه به عنوان يك شريك راهبردي در نظر گرفته شود خطاست چرا كه تجربه تاريخي بيانگر موضوعي جز اين است مگر اينكه يا دولتمردان روسيه تغيير كرده باشند يا اينكه مسوولان جمهوري اسلامي ايران توان آن را داشته باشند كه در صورت خطاي روسيه با اين دولت مقابله كنند كه هر دو فرض محال است كما اينكه در مورد چين چنين اتفاقي افتاد و اين كشور پس ‌از توافق با ايران بر سر يك قرارداد درازمدت و راهبردي اقدام به انعقاد توافقنامه‌هاي مشابه با رقباي ما در منطقه كرد و مهم‌تر از همه اينكه حاضر به تحويل فناوري توليد موشك‌هاي بالستيك به عربستان شد. لذا با توجه به چنين پيشينه‌اي به اميد روزي كه براي مسوولان سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران منافع ملي و نه جناحي اولويت باشد و از تجربيات تاريخي به ‌نحو شايسته در ريل‌گذاري سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران استفاده شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون