ادامه از صفحه اول
خانه عالم
روحاني اعزامي ديگر نماينده همان مرجع تقليد تلقي ميشد. همه خانههاي مردم ده خانه او بود. هر شب در خانه يكي از اهالي به افتخار او مهماني ميدادند، البته همه مردم ده كه نميآمدند. معمولا بيست، سي نفري مهمان ميشدند. معمولا خانه كدخدا، يا كسي كه وضعيت مالي بهتر يا خانه بزرگتري داشت، محل استقرار روحاني ميشد، گاهي هم از همان روستا، دختري را به عقد او در ميآوردند و داماد روستا ميشد. ديگر هر سال ميآمد و نماينده روستا در بيت مرجع تقليد ميشد. در پايان ماه محرم يا رمضان هم، مردم ده علاوه بر مبلغي كه تهيه ميشد و به ايشان داده ميشد، نخود و لوبيا و ماش و عدس و آرد و كشك و كره و روغن خوب و تخممرغ و مرغ زنده و گاه گوسفندي هم به او ميدادند، ميبايست وانت باري فراهم شود تا روحاني را به قم برساند.
روحاني اعزامي معمولا اهل منطقه بود، با زبان و فرهنگ مردم آشنا بود، مردم او را از خود ميدانستند و احساس صميميت ميكردند.
اكنون طبق اطلاع من -اميدوارم دقيق نباشد- بدون مشورت با مردم روستا، بدون نقش فعال آنان، روحاني به روستا اعزام ميشود. گاهي با زبان مردم و نيز زبان فرهنگ مردم به مصداق: «وما أرْسلْنا مِن رسُولٍ إِلا بِلِسانِ قوْمِهِ لِيُبيِّن لهُمْ» (سوره ابراهيم، آيه ۴)
هيچ پيامبري را به سوي مردمي نفرستاديم مگر آنكه به زبان همان مردم بود تا حقايق را براي مردم تبيين كند. پيداست مراد از « لسان قوم» زبان آشناي فرهنگ مردم است تا بتواند روشنگر باشد.
مردم وقتي روحاني را از خود ندانستند، درِ خانههاي آنها بسته ميماند، روحاني بيخانه و بيشام و ناهار ميماند. بايست برايش خانه عالم درست كرد. جريان طبيعي سنت اجتماعي-روستايي با كاركرد بسيار موفق و تاريخياش را بر هم زدهايم، نه تنها ميبايست مبالغ قابل توجهي بر بودجه تحميل شود، نه تنها روحاني اعزامي از روز اول به عنوان روحاني كه دولت فرستاده تلقي ميشود، بلكه نتيجه تبليغ و ترويج ديني و اخلاقي لازم را هم اين شيوه به بار نميآورد! پيامبر اسلام برخي سنتهاي جاهلي را هم امضا كرد. اين سنت دعوت از روحاني براي روستا كه مدلل و پسنديده بود. سنتهاي خوب را از ياد نبريم و زنده نگه داريم!
در باب بازگشايي مدارس
از وزراي محترمي كه دستور به بازگشايي مدارس دادهاند درخواست ميشود قبل از هر اقدامي ابتدا تستهاي مورد نياز براي غربالگري را تهيه و در اختيار مراكز آموزشي بگذارند.
با توجه به برودت هوا در اين فصل و سرما تا جايي كه در روزهاي گذشته نيمي از كشور در برف و كولاك و يخبندان بودهاند، امكان باز كردن پنجره و كاپشن پوشيدن در كلاس (طبق نظر سرپرست دفتر سلامت و تندرستي وزارت آموزشوپرورش) نيز وجود ندارد. براي تهويه كلاسها چه راهكاري انديشيده شده است؟
آخرين نكته؛ چه كسي مسووليت ابتلا يا خداي نكرده مرگ احتمالي ناشي از اين تصميم خواهد بود؟ هر چند كه پس از وقوع هر اتفاقي ديگر اين حرفها دير خواهد بود.