• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5130 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲ بهمن

«اعتماد» باورهاي نادرست درباره حيات‌وحش در ايران را بررسي مي‌كند

از كله‌پاچه تشي تا پماد روغن خرس

فاطمه باباخاني

سه مرد با چوبه دست‌هايي در دست منتظرند تا از مجراي لانه‌اي كه آب تمامي آن را فرا گرفته موجودي بيرون بيايد، تشي اول در تلاش براي زنده ماندن از لانه خارج مي‌شود، همان لحظه است چوب بر سر و بدنش با شدت تمام كوبيده مي‌شود. تقلا براي زنده ماندن چندان طول نمي‌كشد، يكي از مردها حيوان مرده را گوشه‌اي مي‌اندازد و ديگري با كارد مي‌رسد تا سرش را جدا كند، دوربين دوباره به سمت لانه مي‌رود تا تشي دوم با جريان آب بيرون بيايد، سومي هم همين‌طور، هر سه در كنار تشي سر بريده افتاده و به سرعت به عاقبت او دچار مي‌شوند. اين فيلم به سرعت در شبكه‌هاي اجتماعي پخش شد و موجي از واكنش را هم به همراه داشت، همچنانكه پوست كندن خرس توسط يك زوج در ارتفاعات سمنان بسياري را دچار حيرت كرد. با چه انگيزه‌اي اين خرس و تشي‌ها كشته شدند؟ و آيا گونه‌هاي ديگري هم هستند كه سرنوشتي مشابه داشته باشند؟
پيمان مقدس، كارشناس حيات وحش در استان مازندران به «اعتماد» مي‌گويد: در غرب مازندران خرس‌ها به دلايل مختلفي كشته مي‌شوند. برخي از چربي زيرپوست خرس به شكل كرم براي درمان رماتيسم، دردهاي مفاصل، سوختگي و زخم‌هاي عميق استفاده مي‌كنند. در اين منطقه همچنين برخي باور دارند گوشت خرس گرم است و خواص درماني دارد و براي بيماري خوب است، اما اينكه چه نوع بيماري، پاسخ مشخصي ندارد. تقويت قواي جنسي از ديگر كاربردهاي استفاده از گوشت خرس توسط برخي افراد ساكن در اين منطقه است كه از چالوس شروع شده و تا ييلاقات چابكسر و رودسر را شامل مي‌شود. 
به گفته اين كارشناس حيات وحش گراز ديگر گونه‌اي است كه توسط مردم محلي شكار مي‌شود، او مي‌افزايد: گراز را گاهي براي غذاي سگ مي‌كشند، در مواردي هم شاهد بوده‌ايم كه گوشت گراز را چرخ كرده و با توجه به گراني گوشت آن را به مردم تحت عنوان گوشت گاو مي‌فروشند. 
درباره دلايل كشتن تشي هم مقدس مي‌گويد: برخي باور دارند گوشت تشي براي ريه خوب است و چربي‌اش را براي درمان مفاصل استفاده مي‌كنند، برخي هم مي‌گويند گوشت تشي طعم خوبي دارد و براي تغذيه از آن استفاده مي‌كنند. اين منطقه زيستگاه كفتار نيست، بنابراين شاهد كشتن آنها نيستيم، اما كل، بز، گوزن، شوكا و... را نه بابت خاصيت درماني بلكه به عنوان جايگزيني براي گوشت گوسفند و گاو استفاده مي‌كنند به ويژه در حال حاضر كه قيمت گوشت بسيار بالاست. 
مقدس اضافه مي‌ كند: افعي البرزي از ديگر گونه‌هايي است كه شاهد كشتار زياد آن در مازندران هستيم، دليل اين كشتار البته تعارض ميان دام و حيات وحش است. از آنجا كه افعي‌ها گوسفندها و گاوها را تلف مي‌كنند، دامداران به محض مشاهده افعي‌ها را مي‌كشند تا از دام‌شان حفاظت كرده باشند. 
سعيد عباسي، محيط‌بان مازندران هم به «اعتماد» مي‌گويد: در هر منطقه‌اي مردم اعتقادات خودشان را دارند. به عنوان مثال در مازندران بخشي از مردم براي پوست، ‌گوشت يا روغن‌گيري خرس را مي‌كشند. يا درباره كفتار باورهاي خاصي دارند. آنها تشي‌ها را هم براي بحث‌هاي درماني شكار مي‌كنند. شوكا‌، گوزن و ... هم هميشه از گونه‌هايي بوده‌اند كه به شكل غيرمجاز در اين استان براي تهيه يا فروش گوشت شكار شده‌اند. در كنار اين موارد پرندگان مهاجر را داريم كه بخشي از مردم باور دارند خوردن گوشت آنها خاصيت دارويي دارد. در جشن‌هايي مانند شب يلدا هم اردك و غاز شكم‌پر براي اين گروه به عنوان شام يك مراسم آييني است و مي‌گويند بيماري‌هاي آنها را درمان مي‌كند. همان‌طور كه برخي ديگر معتقدند تشي راه‌حلي براي بهبود بيماري آسم است. 
سليمان محمودي، فعال محيط‌زيست در كهگيلويه و بويراحمد معتقد است با آموزش‌هايي كه مردم ديده‌اند شرايط بسيار بهتر شده با اين حال او هم در گفت‌وگو با «اعتماد» عنوان مي‌كند كه همچنان در برخي مناطق مردم باورهاي خرافي خودشان را دارند. او مي‌گويد: در اين منطقه شاهديم كه گروهي براي خواص درماني خرس را مي‌‌كشند تا كيسه صفرايش را بيرون بكشند، درباره تشي هم همين انگيزه‌ها باعث كشتن اين‌گونه مي‌شود. 
صالح سروستاني، فعال محيط زيست در خوزستان در گفت‌وگو با «اعتماد» به نقش رمال‌ها در اين زمينه اشاره كرده و مي‌گويد: درباره كفتار ماده شاهديم كه گفته مي‌شود بخشي از بدن كفتار خواصي دارد. 
يا از آنجا كه غذاي كبك داراي سنگريزه است، از لايه داخل سنگدان اين‌گونه براي درمان سنگ كليه استفاده مي‌كنند. البته اين موارد چندان در خوزستان شايع نيست و بخش بزرگي از مردم در اين زمينه آگاه شده‌اند. 
او كشتن برخي گونه‌ها مانند خرس را جدا از خرافه مي‌داند و مي‌افزايد: در موضوع خرس بيشتر بحث تعارض مطرح است، زنبورداران يا ساير محلي‌‌ها خرس را به واسطه آسيب‌هايي كه به معيشت آنها مي‌زند مي‌‌كشند، از آنجا كه بحث جريمه مالي مطرح است، گاهي شاهديم جنازه را از ترس پيدا شدن آتش مي‌زنند. 
رحيم ملك‌نيا، عضو هيات علمي گروه آموزشي مهندسي منابع طبيعي جنگلداري، دانشكده كشاورزي دانشگاه لرستان به «اعتماد» مي‌گويد: در محدوده زاگرس گونه‌هاي مورد توجه تشي، جوجه تيغي، خرس، گراز و مار هستند. اقليت‌ها مي‌توانند از گوشت گراز استفاده كنند، در برخي استان‌ها هم اين‌گونه را براي تغذيه شكار مي‌كنند. درباره تشي و جوجه تيغي باور نادرستي وجود دارد كه اين‌گونه‌ها براي درمان آسم موثرند هر چند كه هيچ داده پزشكي در اين باره وجود ندارد. با اين حال برخي كله‌پاچه تشي را براي درمان عفونت سينه به كار مي‌برند. 
او به كاربرد پوست گراز در اين مناطق هم اشاره كرده و مي‌افزايد: رايج‌ترين استفاده از پوست گراز براي درمان درد مفاصل و ديسك كمر است. پوست گراز را دور بدن مي‌پيچند و گاهي هم مريض را داخل پوست مي‌گذارند. كشتن مارها در اين محدوده هم بيشتر براي گرفتن مهره مار است كه به يك باور خرافي برمي‌گردد. در يكي از شهرستان‌هاي كرمانشاه همين چند سال پيش مردي را دستگير كردند كه تعداد زيادي مار را براي گرفتن مهره مار و فروش آنها شكار كرده بود.
ملك‌نيا با اشاره به اينكه خرگوش را هم براي تهيه گوشت آن شكار مي‌كنند، او مي‌گويد: اين موضوع به واسطه دو عامل است: برخي معتقدند گوشت خرگوش گرم است و خاصيت درماني دارد هر چند اين موضوع هم به لحاظ پزشكي اثبات نشده است. از طرف ديگر گروهي را هم داريم كه مشكل معيشتي دارند و نمي‌توانند گوشت گوسفند يا گاو بخرند و از اين بابت سراغ كشتن خرگوش‌ها مي‌روند.
كيسه صفراي خرس هم به نظر برخي مردم براي درمان بيماري‌هاي صعب‌العلاج‌ خوب است. اين مدرس دانشگاه مي‌گويد: آنها با همين استدلال نادرست سراغ كشتن تشي هم مي‌روند تا عفونت پوستي، زگيل، عفونت سينه، عفونت قارچي يا تب را درمان و گاهي كله‌پاچه‌اش را هم درست مي‌كنند.
حتي در مواردي معتقدند خون حتما بايد داغ باشد و بعد هم پوست تشي را آتش مي‌زنند چون معتقدند اين دود هم خاصيت درماني دارد، خاصيتي كه اثبات نشده است. در مواردي هم شاهديم روباه را گرفته و كيسه صفرا و جگرش را با باز كردن شكم گرفته و بعد روباه را رها مي‌كنند، آنها معتقدند بايد به شكل گرم اين بخش از بدن روباه را براي درمان استفاده كرد.
مرتضي آريانژاد، فعال در حوزه حيات‌وحش در استان هرمزگان درباره شرايط اين استان به «اعتماد» مي‌گويد: در شرق هرمزگان آنچه به عنوان كشتن حيات‌وحش مي‌شناسيم با موضوع تعارض ارتباط دارد نه باورهاي خرافي، اما در غرب استان گوشت تشي مصرف مي‌شود. 
مبين صوفي، كارشناس حيات‌وحش در استان گلستان هم با اشاره به اينكه اطراف پارك ملي گلستان اقوام مختلف زندگي مي‌كنند اما عمدتا تركمن‌نشين‌ هستند به «اعتماد» مي‌گويد: به لحاظ اعتقادي و مذهبي مردم اين منطقه از خوردن گوشت برخي گونه‌ها اجتناب مي‌كنند. به عنوان مثال آنها گوشت گراز را حرام مي‌دانند. البته ممكن است براي تفريح يا تعارض اين‌گونه را شكار كنند. نظير اينكه با سگ در زمستان‌ها گراز را شكار كرده و گوشتش را به سگ‌ها بدهند يا در فصل كشاورزي كه گرازها به زمين‌هاي‌شان صدمه مي‌زنند آنها اين‌گونه را در زمان نگهباني با اسلحه حذف كنند ولي اين‌طور نيست كه اين كار با برنامه‌ريزي قبلي باشد يا مانند فيلمي كه درباره تشي ديديم در لانه آب بريزند يا گونه را با دود خفه كنند. 
به گفته اين كارشناس حيات وحش با همين مولفه‌هاي اعتقادي قمري، پرستو و هدهد نزد مردم بسيار عزيز است، زيرا آنها معتقدند اين‌گونه‌ها خوش‌يمن است و در جنگ‌ها اين پرنده‌ها به مسلمانان كمك كرده‌اند. او اضافه مي‌كند: خوشبختانه بر پايه همين باورها هيچ گونه‌اي بديمن نيست و از نظر مردم خاصيت دارويي ندارد. البته برخي جوامع حاشيه پارك گوشت گراز را مصرف مي‌كنند كه اين موضوع ربطي به باورهاي خرافي آنها ندارد. 
آنچه تاكنون گفته شد تنها بخشي از باورهاي نادرستي است كه به حذف گونه‌هاي حيات‌وحش در ايران منجر مي‌شود. در مواجهه با اين مساله چه بايد كرد؟ رضا گلجاني، پژوهشگر حيات وحش از دانشگاه داكوتاي جنوبي معتقد است اينكه استفاده از گوشت تشي براي مصارف پزشكي خرافات هست يا نيست را نمي‌توانيم مبناي تصميم‌گيري قرار دهيم. شايد لازم باشد در اين مورد از سطح خرافاتي بودن يا نبودن بالاتر رويم. او مي‌گويد: مشكل اصلي ما در حفاظت از حيات وحش ايران تقليل دادن از يك علم به ابزاري به ممنوع كردن و محدود كردن است. 
او به «اعتماد» مي‌گويد: از منظر مديريت حيات وحش مهم نيست كه اين استفاده‌ها واقعا از لحاظ دارويي اثربخش هستند يا نه. مهم اين هست كه بخشي از جامعه مي‌خواهد از اين‌گونه‌ها نوعي بهره‌برداري را انجام دهد، مديران وظيفه دارند اين بهره‌برداري را طوري مديريت كنند تا عدالت در جامعه برقرار شود، يعني فرد بهره‌بردار با خريد مجوز و پرداخت ماليات دين خودش به جامعه براي استفاده از منابع طبيعي و انفال ادا كند و دوم، بهره‌برداري با كيفيت و كميتي باشد كه پايداري جمعيت براي بهره‌برداري بلندمدت و پايدار نسل فعلي و آينده تضمين شود، به اين معنا كه بهره‌برداري باعث انقراض نشود. به گفته او بحث‌هاي اخلاقي و فلسفي كه اين بهره‌برداري‌ها خوب هستند يا بد يا بايد قضاوت شوند را بايد متخصصان فلسفه و اخلاق تبيين كنند. اهميت ندادن به علوم انساني يكي از ريشه‌هاي مشكلات ما در مديريت منابع طبيعي است كه بايد در اين زمينه كار بيشتري صورت گيرد. او اضافه مي‌كند: شايد نگاه بعضا ابزاري ما به باورهاي مردم نسبت به گونه‌هاي مختلف باعث بي‌اعتمادي آنها به ما شده است. از آنجا كه اعتقاد به نگهباني گاندو از رودخانه را باعث عدم بهره‌برداري از گاندو مي‌بينيم آن را تاييد اما اعتقاد به خاصيت درماني روغن تشي را نفي و نكوهش مي‌كنيم. بنابراين در اينجا هدف از آموزش ديگر مبارزه با خرافات نيست، بلكه استفاده از اعتقادات مردم براي رسيدن به هدف خودمان است.
برخلاف گفته‌هاي اين كارشناس حيات‌وحش گروهي هم هستند كه معتقد به برخورد سخت با خاطيان‌اند و گروه سومي كه بر نقش آموزش براي آسيب كمتر به حيات‌وحش اعتقاد دارند‌، آموزشي كه از طريق رسانه‌هاي رسمي و غيررسمي صورت گيرد. 
با اين حال به نظر مي‌رسد راه‌حل سوم تنها زماني ميسر خواهد بود كه از نصيحت فراتر رفته و با مطالعاتي همراه باشد تا مردم متقاعد شوند، اينكه كشتن اين‌گونه‌ها دردهاي آنها را تسكين نخواهد داد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون