انتظار معقول از ...
محمدحسين بنياسدي
سفر ابراهيم رييسي، رييسجمهور به روسيه بهرغم حاشيههاي تشريفاتي در ملاقات با ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه را بايد به فال نيك گرفت و گامي ديگر در جهت تقويت روابط با روسيه شمرد، زيرا نفس سفر و گفتوگو با ديگر كشورها طبعا اثر مثبت در روابط دوجانبه خواهد داشت. ايران و روسيه در گذشته به خاطر همسايه بودن، با جنگ، درگيري، دخالت نظامي و حوادث تلخ و شيرين مواجه بودهاند. جنگهاي زمان فتحعلي شاه (تركمانچاي و گلستان) اشغال تبريز و اعدام مجاهدين آن هم در روز عاشورا، تشويق و حمايت از فرقه دموكرات و جمهوري مهاباد، اشغال ايران بعد از جنگ جهاني دوم، حمايت از حزب وابسته توده و تامين تسليحاتي عراق در جنگ تحميلي و غيره، اوراق تاريخ دوجانبه و خاطره تاريخي مردم ايران را دچار تيرگي و بدبيني كرده است. بيگمان روسها نيز از تاثير حوادث گذشته بر خاطره و افكار عمومي ايرانيان واقف و آگاه هستند و در حد امكان سعي در تلطيف آن دارند، اما با محدوديتهايي مواجهند كه خود را ملزم به رعايت آن ميكنند. ما نيز بايد بدون تاثير از حوادث تلخ گذشته با در نظرگرفتن واقعيتهاي موجود، انتظارات خود را از روسيه تعريف كنيم. روشن است كه در حال حاضر روسيه در حوزه نظامي يك ابرقدرت و در حوزه انرژي نيز فعلا ابرقدرت است و دست بالايي دارد اما در حوزه اقتصادي و تجاري يك قدرت منطقهاي در حد كشوري مانند ايتالياست و در حوزه تكنولوژي حتي نيازمند به كشورهاي اروپايي و امريكاست. بهرغم ضعف روسيه در حوزه تكنولوژيكي و محدوديتهاي تجاري و اقتصادي، اين كشور براي ايران مهم و قابل توجه است و ميطلبد كه تعامل با اين كشور را افزايش و ارتقا داد. دو كشور موارد بسيار زيادي براي همكاري در حوزه مبادلات دوجانبه، منطقهاي و جهاني دارند، اما همزمان دچار محدوديت و ملاحظاتي نيز هستند. روسها نه توانايي برآوردن كردن انتظارات حداكثري مورد نظر ايران را دارند و نه تمايلي به آن، لذا ما بايد انتظارات خود را معقول و واقعبينانه كنيم.
به نظر ميرسد روسيه با تجربه چند قرن سابقه مذاكرات ديپلماتيك در اروپا و آسيا، متناسب با جايگاه ايران براي كشورمان جامهاي دوخته و به همان اندازه براي آن اهميت قائل است و حاضر نيست وراي آن عمل كند يا به خاطر ايران ديگر منافع خود را در منطقه و جهان به خطر اندازد. روسيه مايل به تحمل ايراني بدون قدرت هستهاي و دردسر براي خود است و دور بودن ايران از غرب را فرصت خوبي براي خود ميداند. روسيه به تمايل و گرايش مردم ايران به غرب واقف است و روابط خود با ايران را داراي ماهيت استراتژيك نميداند، ايران نيز بايد به دور از احساسات و كينه و كدورتهاي گذشته و بر مبناي واقعيتها روابط متوازن و متناسب را نه تنها با روسها بلكه با ساير قطبهاي جهاني به ويژه اروپا و امريكا تعريف و پيگيري كند. در روابط دوجانبه بايد از گذشتههاي تيره و تلخ گذر، از حساسيتهاي بيجا حذر و بر امكانات دو كشور براي حال و آينده نظر كرد و از فرضيه توهمزاي «ديو و دلبر» و همچنين روسوفيل بودن اجتناب كرد. در روابط دوجانبه نبايد گذشته را فراموش كرد اما همزمان نبايد آن را محور مذاكرات فعلي قرار داد بلكه بايد رابطه را با در نظر گرفتن واقعيات حال و احتمالات آينده پايهگذاري كرد، با همه ملاحظات پيش برد و سطح انتظار را در حد فرشته نجات بالا نبرد و رشته مناسبات را آنچنان نكشيد كه منجر به گسستن شود. پايههاي همكاري دوجانبه در حوزههاي اقتصادي، تجاري، صنعتي و تكنولوژيكي ايران و روسيه ضعيف است، اقتصاد روسيه آسيبپذير و در حوزه تكنولوژيكي عقب افتاده و نيازمند به غرب است. روسيه در حوزه منطقهاي نيز در برخي موارد با ايران تعامل مشترك ندارد. روسيه در حوزه جهاني به ويژه در سازمان ملل ميتواند تكيهگاهي براي ايران باشد ولي اين تكيهگاه هميشگي، پيوسته، مستحكم، مستدام و پايدار نيست. تاكيد ايران بر نگاه به شرق در صورتي موفقيتآميز است كه به عنوان يك سياست و تاكتيك در جهت جلبتوجه رقباي جهاني موثر واقع شود، اين امر مستلزم داشتن روابط متوازن با ديگر قدرتها و قطبهاي جهاني مانند اروپا، امريكا و چين است. نگاه به شرق در زمان جنگ سرد و جهان دوقطبي، كارآمد بود و خريدار داشت همانگونه كه هند از آن به خوبي استفاده كرد ولي اكنون كارآمدي سابق را ندارد.سفر ابراهيم رييسي به روسيه يك ويژگي قابل توجه داشت، در اين سفر ولاديمير پوتين جايگاه ايران در سياست خارجي روسيه را ترسيم كرد كه اين خود دستاوردي مثبت براي ايران جهت فرشته نجات فرض كردن روسها و در نهايت واقعگرا كردن جناح روسوفيل در كشورمان است. تفكر روسيهدوستي و روسيهستيزي هيچ كدام در جهت منافع كشورمان نيست، ما بايد روابط متوازن با روسيه و ديگر قطبهاي منطقهاي و جهاني داشته باشيم. روابط دوجانبه با روسيه بهرغم فراز و نشيبهاي آن طي چند قرن گذشته و به ويژه تحولات معاصر و با داشتن مخالفان و موانع و ملاحظات بايد مورد پايش و پيگيري بسيار قرار گيرد و پيوسته بر غناي آن افزوده و از وابستگي به آن پرهيز شود. تشريفات سفر نيز بيگمان دچار ضعفهايي بود كه يا بر اثر عدم هماهنگي تشريفات دو كشور يا بعضا با قصور و تعمدهايي مواجه بود و اين تصور را ايجاد كرد كه پوتين، آقاي رييسي را هم رديف خود نميداند. اطلاعات كاملي از نحوه برخورد و استقبال پوتين با رييس كشورمان در دست نيست، لذا تشريفات رياستجمهوري كشورمان ملزم به ارايه توضيحات لازم و روشنسازي آن است.