تلاش براي شفافيت در تصميمات را از مسائل كوچك شروع كنيم
ميثم ملكشاه
اهميت شفافيت به عنوان يكي از شاخصهاي مهم حكمراني در دنياي امروز بر كسي پوشيده نيست. همين اهميت و توافق بر آن موجب شده تا اين روزها بيش از هر زمان ديگري درباره شفافيت بخوانيم و بشنويم اما در عمل دستاوردي جز تشديد محرمانگي و امنيتيسازي حاصل نكنيم. در دهه اخير اغلب تلاشها در راستاي اين مطالبه ازجمله شفافيت آراي نمايندگان مجلس تقريبا با شكست مواجه شده است. شايد بتوان مدعي شد كه در اين عدم موفقيتها، سهم موافقان كمتر از مخالفان نيست. بيترديد يكي از شباهتهاي فكري نخبگان و مردم عادي در ايران، توافق بر اين مساله است كه بايد چالشها را در سطح كلان حل نمود. ما هميشه كوشيدهايم تا داستان معضلات را در بالاترين سطح روايت كنيم و البته در عمده موارد اين رويكرد با شكست مواجه شده است. اينبار اما نويسنده اين متن پيشنهاد ميكند شفافيت را از منظر ديگري پيگيري كنيم. نظريه موفقيتهاي كوچك بر اهميت تلاش براي خلق پيروزيهاي بزرگ از طريق نيل به موفقيتهاي كوچك تاكيد دارد. توافق بر مسائل كوچك راحتتر از مسائل و چالشها در سطح كلان است. درنتيجه نهتنها در طول زمان مجموعهاي از مسائل كوچك حل ميشود بلكه انباشتي از راهكارهاي كارآمد براي توافق و حل مساله خواهيم داشت.
اخراج يا عدم تمديد قرارداد محمد فاضلي يكي از اعضاي هياتعلمي دانشگاه شهيد بهشتي، چند روزي است كه به يكي از موضوعات مهم در فضاي رسانهاي تبديلشده و اين دانشگاه را ناچار كرده تا به انتقادها پاسخ دهد. دانشگاه شهيد بهشتي در جوابيه موضوع مدعي شده پرونده محمد فاضلي به علت عدم انجام تكاليف مقرر در مواد ۲۱، ۲۲ و ۱۱۴ آييننامه استخدامي اعضاي هياتعلمي، مورد تاييد هيات جذب قرار نگرفته است. رجوع به آييننامه يادشده نشان ميدهد كه ماده 21 مربوط به ميزان ساعت كاري اعضاي هياتعلمي، ماده 22 كيفيت وظايف و فعاليتها و ماده 114 نيز مربوط به نحوه تصدي پستهاي سازماني در نهادهاي دولتي توسط اعضاي پيماني هياتهاي علمي است. بيترديد اين موضوع كه محمد فاضلي به عنوان عضو هياتعلمي دانشگاه در كدام بخش از مسووليتهاي محوله قصور داشته، نميتواند موضوعي در سطح كلان و امنيتي تلقي شود. همچنين افكار عمومي و بخش مهمي از جامعه نخبگان و تشكلهاي علمي نسبت به اين موضوع واكنش داشتهاند؛ بنابراين ميتوان بر آن به عنوان يك مساله كوچك و قابلحل تمركز نمود و اين درخواست را از مسوولان امر داشت تا شفاف، دقيق، مستند و صادقانه، براي همه توضيح دهند كه ايشان مرتكب كدام قصور شده است. لطفا تصميمگيرندگان شفاف توضيح دهند كه معيارهاي سنجش كدام بوده، حداقلها براي پذيرش چه بوده و ايشان چه وضعيتي در اين سنجش داشتهاند. براي كمك به اين فرآيند شفافيت ميتوان به موضوعات و موارد زير اشاره نمود: آيا در هنگام قبول درخواست ايشان براي فعاليت به عنوان عضو هياتعلمي دانشگاه، رياست دانشگاه و كميته جذب از فعاليت ايشان در مركز بررسيهاي استراتژيك رياستجمهوري بياطلاع بودند يا با آن مخالفت نمودهاند؟ بررسيها نشان ميدهد دانشگاه و مسوولان آن و كميته جذب از اين موضوع مطلع بوده و هيچگاه مخالفت نكردهاند.
آيا محمد فاضلي بدون موافقت مسوولان دانشگاه به فعاليت در مركز بررسيهاي استراتژيك رياستجمهوري و وزارت نيرو مشغول بود؟ بررسيها نشان ميدهد كه در طول ساليان اخير مسوولان اين نهادها بهصورت رسمي با روساي دانشگاه شهيد بهشتي براي كسب موافقت دانشگاه مكاتبه داشتهاند. همچنين فعاليت وي در وزارت نيرو مورد موافقت هياتامناي دانشگاه شهيد بهشتي قرارگرفته و بر اين اساس حكم ماموريت براي ايشان صادرشده است. دانشگاه هيچگاه از فعاليت ايشان در بيرون از دانشگاه ابراز نارضايتي ننموده و هيچگونه مستندي در اين باره وجود ندارد. محمد فاضلي براي تبديل وضعيت و برمبناي شاخصها چه امتيازي را كسب كرده است؟ اطلاعات واصله حكايت از آن دارد كه امتياز پرونده ايشان بيش از دو برابر امتياز لازم براي تبديل وضعيت است. آيا وي در طول ساليان خدمت در انجام امور آموزشي و پژوهشي قصور داشته؟ بررسيها نشان ميدهد كه به شهادت مسوولان دانشكده وي در حوزه آموزشي و پژوهشي در زمره بهترينها قرار داشت. اميدوارم رسانهها، انديشمندان و نهادهاي علمي بهدوراز هرگونه هياهو و جوسازي سياسي يا رسانهاي، از مسوولان دانشگاه شهيد بهشتي و وزارت علوم درخواست نمايند تا به اين پرسشها بهصورت دقيق، شفاف و البته مستند پاسخ دهند. اتخاذ چنين رويههايي و استمرار آن ميتواند مبنايي براي توافق ميان صاحبان قدرت و نخبگان علمي و دانشگاهي ايجاد نمايد. مذاكره، ارتباط مستمر و شكلگيري مجموعهاي از توافقات و راهكارها براي تداوم و گسترش ارتباط ميان اين دو بخش، قسمت مهمي از راه توسعه ايران است. ميتوان پيمودن اين راه را از همين امروز شروع كرد. چالشي كه در رابطه با نخبگاني همچون محمد فاضلي و چند نفر ديگر شروعشده ميتواند منجر به يك موفقيت شود؛ البته اگر ارادهاي براي توسعه و حل مسائل در سطح سياسي وجود داشته باشد. ميتوان براي اين رويكرد و رويه، پيامدهاي مطلوب ديگري را نيز در نظر گرفت. تلاش براي روايتهاي كلان از چالشها منجر به سياسي شدن تمامي موضوعات و رخدادها ميشود. بيترديد بخشي از سياستزدگي امور در ايران حاصل اين نگرش است. اين در حالي است كه در بسياري از موارد و موضوعات، مرور دقيق آنچه رخداده نشان ميدهد موضوع بيش از آنكه سياسي باشد، به روابط ميان افراد و رقابتطلبي برخي از افراد ناسالم بازميگردد. بدينترتيب سياستزدايي از امور را بايد در زمره كمك به فرآيند شفافيت دانست. ظاهراروايت محمد فاضلي هم به اين نگرش نزديكتر است. وي معتقد است «دولت سيزدهم يا وزير علوم به دنبال اين مساله نيستند كه بخواهند وي را از دانشگاه اخراج كنند.» به باور او، «در درون دانشگاه گروههايي وجود دارند كه به هر وسيلهاي مانع از اجراي امور استخدامي شدهاند.» پس طرح مساله به عنوان يك موضوع صنفي بهجاي سياسي كردن آن ميتواند گامي موثر از سوي نهادهاي علمي و جامعه نخبگان محسوب شود.