يك تصوير پانوراما از پاسورهاي قهار ليگ برتر
يكي مرد جنگي به از صد هزار!
اميد مافي|گلها بيبهانه سنگرها را معطر نميكنند. هميشه پشت يك گلزن موفق يك پاسور كاربلد وجود دارد كه با پاسها و سانترهاي خود بار گلزني را از روي دوش مردان خط آتش برميدارد. هافبكهايي كه در قامت پليميكر يا وينگر لقمههاي آماده را در اختيار مهاجمان قرار ميدهند تا در پلك بههمزدني شكارچيان گوش به زنگ كار را تمام كنند و شور و شادي را به اردوگاه خودي بياورند. مرور عملكرد برترين پاسورهاي ليگ ميتواند دريچهاي رو به كوچه خوشبخت پيش روي فوتبالي كه گاهي زود جوانمرگ ميشود، قرار دهد.
مهدي ترابي؛ بيمهار!
وقتي وينگر قرمزها نود دقيقه مدافعان را جان به لب ميكند و با عبور از ديوارهاي دفاعي و پاسهاي آغشته به گل آرزوهاي رقيبان را بر باد ميدهد بايد هم در صدر جدول پاسورهاي ليگ قرار بگيرد و با زبان تيكتاكي براي سيمخاردارها لالايي بخواند.۶ پاس گل در شانزده هفته گرچه آمار چندان دلانگيزي نيست اما نشان ميدهد كه فانتزيست شماره ۹ كارش را خوب بلد است و ميتواند در كسري از ثانيه عيسي آلكثير مصدوم و مهدي عبدي را در آستانه گلزني قرار دهد. آهنگ تهاجمي پرسپوليس بدون مهدي ترابي هرگز كوك نميشود. او براي يحيي در روزهاي برزخي غنيمتي است.
مهدي مهديپور؛ هميشه پرچمدار
پسر زايندهرود فصل موفقي را در اردوي آبيها سپري ميكند و با پاسهاي تودر و سانترهاي مواج هرگاه كه اراده كند دروازه حريفان را به لرزه در ميآورد. او كه در اوج بداقبالي دچار كرونا شده و پشت ديوار تيم ملي مانده با چهار پاس گل پرچمدار پاسورهاي آبي در ليگ ملتهبي است كه هر هفته تب آن به چهل درجه ميرسد. مهديپور علاوه بر پاسوري امسال يك گل استثنايي هم زد و با شليك وحشتناك خود دل دروازهباني كه براي آسمان و زمين مرثيه ميخواند را حسابي سوزاند. حالا با وجود مهديپور جاي پاسورهاي قهاري چون علي كريمي در استقلال كمتر به چشم ميآيد. يكي مرد جنگي به از صد هزار.
سعيد صادقي؛ مهره مار قلعه
وينگر راست گلگهر كه از پديده به جمع سيرجانيها پيوسته در ۲۷ سالگي به يك پاسور تمامعيار بدل شده و توقعات اميرقلعه را در كارزار برآورده كرده است. پسر ساري تا اينجاي كار با چهار پاس گل توانسته به مهره مار تيمي كه بيشترين زيان را در نيمفصل اول ديد بدل شود. وقتي ژنرال كليد اعتماد خود را در مشت تفنگداري با ۱۸۰ سانتيمتر قد گذاشته لابد بايد در نيمفصل دوم نيز شاهد صاعقههاي سعيد صادقي در مخمل سبز باشيم. او يكتنه خوابهاي نقرهاي كويرنشينان را تعبير خواهد كرد.
دانيال اسماعيليفر؛ مانورهاي كشنده
بازيكني كه در دو پست دفاع راست و هافبك راست جواب داده و بارها به عصاي دست زردهاي سپاهان بدل شده با چهار پاس گل كاري كرده كه سيمخاردارهاي رقيب از مانور او با توپ چرمي بترسند. پسر ساروي كه از تراكتور به سپاهان رسيده در ۲۹ سالگي آنقدر آبديده هست كه كمربند مياني تيمش را محكم كند و پاسهاي ناب را براي مهاجماني كه بوي گل ميدهند بفرستد. اگر محرم نويدكيا بيشتر هواي مهره شماره ۱۱ خود را داشته باشد به حتم در نيمفصل دوم شاهد تولد دوباره پاسور خوشفكري خواهيم بود كه نشاني سنگرها را به خوبي از بر است. منتظر نمايشهاي چشمنواز دانيال در ادامه مسير باشيد و تا حد امكان پلك هم نزنيد.
محسن آذرباد؛ گرگ بارانديده
در فصلي كه مس رفسنجان با نتايج شگفتانگيز خود چشمان بسياري را از حدقه درآورده يك پاسور ۳۲ساله كه خوب بلد است توپ را در طول و عرض زمين به حركت درآورد و در وقت مقتضي زنگ درهاي چند قفله را به صدا درآورد به تنهايي بسياري از معادلات محمد ربيعي را حل كرده است. گرگ بارانديدهاي كه پيش از اين در ابومسلم، نفت، سياه جامگان و نساجي هنر خود را به رخ كشيده حالا با چهار پاس گل خود را در جدول بهترين پاسورهاي نيمفصل قرار داده است. آذرباد در روزهاي حساس در جلد ساحري موفق ظاهر ميشود و نابترين لقمهها را در اختيار گادوين منشا قرار ميدهد. مهاجمي با ده گل زده كه معترف است يك محسن آذرباد آماده ميتواند تكليف بسياري از مدعيان را در نود دقيقههاي شورانگيز يكسره كند.
اميد عاليشاه؛ آچار فرانسه
مردي كه در نيمفصل اول به آچار فرانسه يحيي در ميدان بدل شد و هر دقيقه و هر ثانيه در گوشهاي از مستطيل سبز حريفان را آزار داد يكي از پاسورهاي كاركشته ليگ نيز بود. اميد عاليشاه در فصلي كه با هنرنمايياش تنور سكوهاي پر از خالي را گرم كرد و بارها به چشمانتظاري نيمكت سرخ پايان داد با سه پاس گل، سه بار زمين را لرزاند و مهاجمان قرمزپوش را به فرشتههاي نجات روزهاي خاموش بدل كرد. مردي با سي سال سن كه از كوچههاي نمور شمال خود را به پايتخت رسانده، ميتواند در نفرينشدهترين ملاقاتها با دوندگي فراتر از انتظار و پاسهاي خطكشيشده شادكامي را در نهايت غمگيني براي ارتش سرخ كادو و در انتهاي ابرهاي ناشناس سُك سُك كند.
ميثم آقايي؛ آژير قرمز
برادر بزرگتر سجاد آقايي كه فوتبال را از زمينهاي اراك استارت زده حالا در خاستگاهش به پاسور خوشفكر و اثرگذار بدل شده است. بيدليل نيست كه رسول پاشا زبان به تحسين وي ميگشايد و معتقد است ميثم يكتنه پل بلندي كه از خط مياني به خط حمله رسيده را با نبوغ خود ساخته است. ميثم نيز با سه پاس گل يكي از مدعيان اصلي سياهه پاسورهاي برتر ليگي است كه هيچكس از پايان قصهاش خبر ندارد. وقتي شماره ۹۹ روزهاي خاكستري پارس جم را از ياد برده لابد ميتواند براي بدرقه مردان پيشاني حمله تيمش سنگ تمام بگذارد و آژير قرمز را در ورزشگاهها به صدا درآورد.