از تفنگهاي در خانه مانده تا دز سوم تزريق نشده
ابراهيم عمران
جهان مجازي و اتمسفر بالاي آن براي كاربران ايراني؛ در هفته با «توافق خوب» و زمزمههاي موقت يا دايمي بودن آن آغاز شد. توافقي كه دنبالكنندگان و دنبال شوندگان؛ ديگر برايشان توفيري ندارد؛ عراقچي امضا كند يا باقري. ظريف اعلامش كند يا اميرعبداللهيان. فقط به قول كاربري كه نوشته بود: صبح بيتحريم؛ اينبار تيترش با شما. در تحولي ديگر در اين دنياي پر رمز و راز، هشدار پليس توجهها را جلب كرد كه بخشي از قتل غيرعمد به خاطر تفنگهايي است كه در خانهها وجود دارد. اينجا اما دوباره بحث توافق مورد نظر كاربران قرار گرفته كه از قول «رابرت مالي» نوشتند بايد شركتهاي امريكايي راه سرمايهگذاري گستردهشان باز شود تا بحث تضمين براي برجام؛ از طرف اين شركتها به واسطه فشار بر دولت امريكا؛ اجرايي شود. از بحث برجام كه خارج شدند كاربران؛ رسيدند به بحث «تستهاي كرونا» و مثبت شدن برخي و گشتن آنها در شهر و روستا. كاربري نوشته بود كه اين تستها گويا فقط براي اعلام آمار روزانه است و بس. چه كه آمار دادن گويا براي برخي مهمتر است از اصل موضوع! در همين گيرودار خبر رسيد كه عضو كمسيون صنايع و معادن مجلس، گفته سال آينده آنقدر فشار تورم و افزايش قيمت بر مردم زياد ميشود كه بحث بورس يادشان ميرود! كاربري كه خواست از اين خبر وحشت نكند نوشت شگفتانگيزترين كارها خواب صبح و بعدازظهر و شب است! كاربري ديگر با اعلام اينكه در انفجاري در چين ميموني توله سگي را نجات داد؛ نوشت چرا ما انسانها براي هم مثل اين حيوان فداكاري نميكنيم! به بحث هميشگي واكسن كه رسيديم خبر آمد كه بيشتر از بيست درصد؛ دز سوم را نزدند چه كه عموما براي دز سوم واكسن داخلي موجود است و رغبت هم كم. كاربري ادامه داد كه در اورژانس به او گفته شد تنها زندگي نكند كه تنهايي بد است! ديگري ادامه داد همه مشغول يادگيري زبان هستند تا از كشور بروند؛ سر آخر او ميماند و بيسكوييت ساقه طلايياش!ديگري در شش و بش نامگذاري اسم براي گربهاش بود كه متوجه شد طلاق توافقي نبايد به آساني انجام شود! در گيرودار موافقت و مخالفت با اين بحث يكي نوشت با حذف ارز ترجيحي قيمت گوشت و مرغ و روغن حداكثر دوبرابر ميشود! و از قول مسوولي ادامه داد كه در همين حد افزايش براي مردم قابل تحمل است! ديگري از تجمع بيماران كليوي در اسلامشهر و رباطكريم گفت . كاربري بيخبر از اين بحثها نوشت پوتين براي نماز رييسجمهور ايران ده دقيقه منتظر ماند! از طرفي وزير كشور گفته تعريف از مجردي آن است كه زني همسرش فوت شده باشد يا مطلقه باشد يا بدسرپرست؛ ديگري گفته با اين تعاريف، اعلام شد كه چهار ميليون نفر در اين جرگه ميگنجند. كامنتگذاري بيتوجه به اين بحث، نوشت براي لاغري مراجعه كرده بود به پزشك و به او گفته بود كه ريزهخوار است و در جواب پزشك، ريزهخواري را اينگونه معرفي كرده بود: پنج عصر، تافتون با يك كاسه ارده شيره و يك مشت گردو و صد گرم پنير ليقوان و خيار و گوجه! اينجا كه رسيد تور مجازي اين هفته؛ از دوبي خبر آمد كه به كمك حسگرها و آيينه جادويي بيدست زدن به محصول و رفتن به اتاق پرو؛ لباس خريدن مهيا شده است. كاربري نوشت راستي از جشنواره فيلم فجر، مطلبي نميبيند در اين فضا؛ ديگري در جواب گفت: فاتحه رو فرستادي براي تقي ساچمهاي! در فكر اين بودم كه چگونه پايان برم اين يادداشت را كه شعري نمايان شد در صفحه و براي اينكه متهم به استفاده از رانت نشود، شاعر روزنامهنگار پيشكسوتش، بيآنكه سراينده شعر معرفي شود، ميخوانيم: نبض زمان چه عجولانه ميزند/ و ما گرد اين بام چه تند ميگرديم/ سفر ميكنيم/ بالا پايين/ با قرار بيقرار/ با اختيار بياختيار/زمين اما سفره گستردهاي است/ از تنقلات بيشمار/ ديروزش به امروز/ امروزش به فردا/ فرداهاي بيانتها/ خوابهاي طلايي/ زندگيهاي رويايي/اميدها و آرزوها