روايت ايراندوست از سفر به هند، قهر چند بازيكن و انتقادات دشمنان
به من و اسكوچيچ ميگويند شانسي موفق شديد
از خوابگاهِ سوسكي به جام ملتها رفتيم و ديده شديم
علي ولياللهي
تيم ملي فوتبال زنان براي نخستينبار توانست حضور در جام ملتهاي آسيا را تجربه كند. مليپوشان بعد از تساوي برابر هند و دو شكست مقابل چين و چين تايپه به تهران بازگشتند. فضاي مثبت و اغلب احساسي پيرامون تيم زنان كه همه ميدانستند با چه مشكلاتي دست به گريبان است جاي خودش را به انتقادات تند و تيز داد. برخي بدون در نظر گرفتن شرايط تيم در چند سال گذشته از نتيجه نگرفتن بچهها گلايه و انتقاداتي را متوجه سرمربي تيم كردند. كمكم حاشيههاي قديمي در مورد برخي بازيكنان هم دوباره مطرح شد. با اين حال هنوز ديد جامعه به تيم فوتبال زنان و كاري كه شاگردان مريم ايراندوست انجام دادند، مثبت است. براي روايت آنچه بر تيم ملي فوتبال زنان در جام ملتهاي آسيا گذشت و بررسي حواشي و انتقادات با مريم ايراندوست سرمربي تيم ملي فوتبال زنان ايران گفتوگوي مفصلي را ترتيب داديم.
از شرايط تيم قبل از اعزام راضي بوديد؟
به نسبت راضي بودم. نسبت به آن چيزي كه در اين سالها در فوتبال بانوان اتفاق افتاده بود. نگاه، نگاه حمايتي بود و امكانات هم برابر بود. همهچيز خيلي خوب و منظم سر جاي خودش قرار گرفته بود جز بازي تداركاتي كه قبل از تورنمنت هم بارها گفتم بزرگترين چالش ماست. بيشترين ضربه را هم در جام ما از همين نداشتن بازي تداركاتي خورديم. اگر ما بازي تداركاتي خوب داشتيم شرايط در مسابقه با چين و چين تايپه به آن شكل پيش نميرفت.
چرا نتوانستيم بازي تداركاتي ترتيب دهيم؟
بزرگترين مشكل ما تشكيل نشدن تيم در سالهاي گذشته و حذف ما از رنكينگ بود. ما به ۱۴ يا ۱۶ كشور ايميل زديم و هشتاد درصد اين تيمها گفتند ما ميخواهيم با تيمي در رنكينگ بازي كنيم كه در رنكينگ بالاتر است. باقي تيمها هم به خاطر كرونا حاضر نشدند بيايند. يك بازي تداركاتي اروپايي هم داشتيم كه لغو شد. اميدواريم از اين مساله درس گرفته باشيم كه واقعا بدون برگزاري بازي دوستانه تيم نميتواند كاري كند. به هر حال ما بدون بازي دوستانه راهي هند شديم.
ميزباني هند چطور بود؟
ما در هتل بوديم و شرايط هتل عالي بود. اما من در مصاحبه با ايافسي هم گفتم وقتي كرونا هست و شرايط به شكلي است كه بازي به تعويق ميافتد بايد يك جور ديگر بازيها برگزار ميشد. اين شرايط نابرابري بود كه ما اول با هند بازي كنيم در حالي كه به هند يك روز قبل از بازي اعلام شده بود كه دو بازيكن كرونايي دارد. كرونا هم به شكلي است كه ۵ روز بعد مشخص ميشود. هم تيم هند و هم تيم ما از اين شرايط نابرابر متضرر شديم.
بازي پاياپايي با هند داشتيد و به تساوي رسيديد.
راستش من از صبح كه برگشتم چيزهايي شنيدم كه شاخ درآوردم. دوستان اصرار دارند صعود ما به مسابقات و تساوي با هند شانسي بوده! ولي در كل اينكه شما با ميزبان رقابتها در آن شرايط آبوهوايي با آن شكل بازي ميكنيد مهم است. بچهها واقعا با تلاش و غيرت بازي كردند. بچهها در روز اول توانستند انرژياي كه دارند را بگذارند و خرج كنند. شما ديديد تيم هند فشار آورد اما سه تا موقعيت ما هم خيلي خوب بود. مساوي نتيجهاي عادلانه بود و شانس در آن دخيل نبود؛ با توجه به اينكه ما قبلا به تيم هند باخته بوديم. اگر بخواهم تيمم را در مسابقات محك بزنم همان بازي با هند را در نظر ميگيرم، چون بعد از آن بچهها كمكم از لحاظ بدني و روحي - رواني و اتفاقاتي كه كرونا رقم زد در شرايط نابرابري قرار گرفتند.
هدفگذاري شما قبل از بازي با چين چه بود؟
هدفگذاري ما اين بود كه دفاع كنيم. براي دفاع كردن هم برنامه داديم به بچهها. سرمربي چين هم بعد از بازي گفت اصلا از تيمم در نيمه نخست راضي نبودم به خاطر اينكه اسير پرس تيم حريف شدند. در سي دقيقه اول بچهها توانستند خيلي خوب فشار را تحمل كنند و منظم دفاع كردند. در سي دقيقه بعدي به تيم فشار آمد و باعث شدند آن گلها را بخوريم.
برنامه شما براي بازي با تايپه چه بود؟ به قصد برد وارد زمين شديد؟
در بازي با هند انتقاد شد چرا تيم دفاعي بود. در بازي با تايپه با توجه به اينكه ما اگر ميبرديم به عنوان تيم دوم صعود ميكرديم و به فيليپين ميخورديم شرايط خيلي عالي ميشد. اگر ما مساوي ميگرفتيم سوم ميشديم و ميخورديم به ژاپن قهرمان دوره قبل و همان اتفاق بازي با چين براي ما رقم ميخورد. بنابراين تصميم گرفتيم در بازي با تايپه با توجه به اينكه شرايط آنها با ما تقريبا برابر بود براي برد بازي كنيم تا شانس صعود به عنوان تيم دوم را داشته باشيم. با اين حال نبود چهار بازيكن به خاطر كرونا به تيم لطمه زد. نبود چهار بازيكن در فوتبال زنان كه همهچيز نوپا و مبتدي است هم از نظر جسمي و ذهني تاثير ميگذارد. بازيكنان جايگزين هم در شرايط سخت قرار نگرفته بودند كه بتوانند در شرايط غيرعادي تصميمات درست بگيرند. همه اينها دست به دست هم داد و آن گل دقيقه چهار هم شيرازه تيم را پاشاند. ما هرچه با بچهها حرف زديم تاثيري نداشت.
به نظر بزرگترين مشكل تيم ضعف بدني بازيكنان بود. درست است؟
اتفاقا بزرگترين تجربه ما از اين جام تغيير رويكرد بازيكنان است. ما از دكتر نوشادي در اين هشت ماه كنار تيم استفاده كرديم. ما از صفر به هشتاد رسيديم. ولي فشار زياد بود و بچهها هم در شرايطي بودند كه هيچوقت اين فشار را تحمل نكرده بودند. حتي در ليگ هم مربيان بدنساز اگر فشار بيشتر وارد ميكردند بچهها طاقت نميآوردند. همين بچهها در جام ملتها بعد از بازي با چين ديدند كه بلافاصله بعد از سوت، مربي تمام بازيكنان را برد پشت دروازه و تمرينات سرعتي به آنها داد. وقتي اينها را از نزديك ديدند و فهميدند بازيكن بايد فشار را تحمل كند تا بدنش آماده شود درس بزرگي گرفتند. بازيكنان فهميدند بايد تمريناتي كه منظم و اصولي براي آنها طراحي شده پي بگيرند و با جديت انجام دهند.
با نتيجه نگرفتن تيم حاشيههاي قديمي دوباره مطرح شد. اولين مورد بحث قهر كردن زهرا خواجوي گلر يك تيم بود.
يك روز قبل از تورنمنت بلاروس زهرا خواجوي در تمرين گفت تمريناتم خيلي پرفشار بوده و باعث پارگي عضله همسترينگم شده. ما ايشان را اعزام كرديم چون گلر يك تيم بود. ما رفتيم بلاروس و برگشتيم و پزشكان تيم ايشان را آماده كردند. در تورنمنت ازبكستان هر دو بازي زهرا را فيكس گذاشتم حتي با اينكه در بازي دوم ميخواستم زهره را امتحان كنم اما چون ميدانستم از لحاظ روحي - رواني زهرا در شرايط خاصي قرار دارد منصرف شدم. بعد از بازگشت، مريم يكتايي كه از دو ماه قبل گفته بود تمريناتم را آغاز كردهام اعلام كرد، ميتواند به تيم اضافه شود. ما به او گفته بوديم بايد تيم داشته باشد. اين بازيكن هم با بشيكتاش تركيه قرارداد امضا كرد و گفت من تيم دارم و فيلم تمريناتش را براي من فرستاد كه من هم گفتم اين بازيكن دعوت شود. دعوت فدراسيون از اين بازيكن طول كشيد و بعد از بازگشت از ازبكستان كارهاي مريم يكتايي درست شد كه اين بازيكن بتواند دعوت شود. اما بعد از اينكه اسم مريم در ليست رفت متوجه شدم خواجوي به سرپرست زنگ زده و گفته چون مريم يكتايي دعوت شده من به اردو نميآيم. من پاسخ دادم دليل نميشود. مريم يكتايي هم حق دارد به تيم ملي كشورش بيايد. او لژيونر است و نبايد نديده گرفته شود. بايد همه بيايند در اردو تمرين كنند. بهترين نفرات بازي ميكنند. حتي به سرپرست هم گفتم به خواجوي بگويد تو گلر يك تيم هستي كه البته شايد كار درستي نبود حرفي كه زدم. با اين حال ايشان روي حرف خودش ايستاد و گفت من به يك شرط به اردو ميآيم و آن اينكه مريم يكتايي بيايد به اردو و بعد خط بخورد! با اين حال من باز هم اسمش را براي اردوي بعد دادم و ايشان نخواست بيايد. خودتان هم ديديد كه در انتخاب دروازهبان بحث شايستگي را در نظر گرفتيم و در نهايت زهره گلر يك تيم شد. درحاليكه ما تا آن روز اصلا قرار نبود ايشان را گلر يك تيم كنيم.
برخي ميگويند اختلافاتي ميان شما با برخي سرمربيان تيمهاي ليگ برتري وجود دارد و افسانه چترنور و شبنم بهشت هم به خاطر اينكه از آنها دعوت نشده بود، نيامدند.
نميدانم از كجا بحث اختلاف مطرح شده. خدا را شكر من با هيچكدام از مربيان ليگ اختلاف نداشتم. نه براي اردوها نه براي برگزاري ليگ. قبل از اعزام به ازبكستان افسانه چترنور مشكل شكمي پيدا كرد. يك كيست داخل شكم او باعث شد اين بچه درد زيادي بكشد. كميته پزشكي گفت اين كيست خطرناك است و ممكن است در پرواز افسانه دچار مشكل شود و گفتند نبايد اعزام شود. من با او صحبت كردم و گفتم بالاخره اتفاقي است كه افتاده و او هم پذيرفت. در ليست بعدي من اسم او را رد نكردم تا اينكه چالش بعدي پيش آمد. شبنم بهشت با وجود دعوت شدن گفت چون دوستم دعوت نشده من نميآيم. به سرپرست تيم گفتم به او بگويد بيايد و ما شماره هفت افسانه را به تو ميدهيم. ايشان نپذيرفت و نيامد. ايشان در يكي از چهار بازي تداركاتي كاپيتان تيم بود و من او را فيكس بازي ميدادم. فدراسيون هم سرمايهگذاري كرده بود روي ايشان و ميتوانست كمك كند. با اين حال شبنم نيامد و ما با چالش بزرگي مواجه شديم. قبل از مرحله اول، هم گلر يك ما نيامدو هم يكي از بازيكنان اصلي. اين براي تيم زنان كه با كمبود بازيكن شاخص مواجه است واقعا شرايط سختي رقم ميزند. با اين حال خدا را شكر بازيكناني كه جايگزين شدند، توانستند عملكرد به مراتب بهتري نشان بدهند و تيم صعود كند.
برخي مدعي شدند زهرا قنبري هم به خاطر درگيري با سارا قمي به تيم نيامد.
نه اصلا. من فكر ميكنم در مورد زهرا قنبري اشتباه شد. زهرا در ليگ گذشته دچار مشكل زانو شد و در اردوهاي اول ايشان را نداشتيم و دو هفته قبل از اعزام اصلي اضافه شد و خيلي هم بيشتر از چيزي كه بايد تلاش كرد. در هر دو بازي با اردن و بنگلادش در نيمه دوم از ايشان استفاده كرديم. در مرحله بعد ايشان دچار مشكلات شخصي شد كه در نهايت به من گفتم به خاطر مشكلات خانوادگي نميتوانم همراه تيم باشم. من به او گفتم هر زمان فكر كردي مشكلات حل شده به من بگو دعوتت كنم كه ايشان گفت چشم خانم حتما. ما هيچ مشكلي با زهرا نداشتيم. ايشان بسيار بازيكن با اخلاقي است.
پس دعوا سر كاپيتاني نبوده؟
اصلا. اصلا قمي كاپيتان نبود. كاپيتان ما طاهرخاني است. اين در گذشته اتفاق افتاده بود. در سال فكر ميكنم ۲۰۱۸ در يكي از مسابقات قمي و قنبري سر بازوبند كاپيتاني بحث ميكنند كه آن را كادر فني قبلي بايد توضيح بدهد.
يكي از انتقاداتي كه از شما شده اين است كه زياد از فدراسيون تعريف ميكنيد درحاليكه دادن امكانات برابر وظيفه فدراسيون است.
من سالهاست در فوتبال و با فدراسيونهاي مختلف كار كردم. من در مراسم بدرقه باز كردم اين مساله را كه منظورم از امكانات برابر چيست. در سال ۹۰ يا ۹۱ در اردوهاي جوانان ما در يك خوابگاه سوسكي بوديم. ما رنگ هتل را نميديديم. هتل آكادمي فقط براي پسرها بود. ما حتي زمين براي تمرين نداشتيم چون زمينها مال تيمهاي نوجوانان و جوانان پسران بود. ما دو روز در خوابگاه مانديم و آنجا تمرين كششي زديم تا زمين به ما برسد. آخرش هم زمين چمن مصنوعي به ما ميرسيد. فوتبال زنان ما از دل روزهايي به آسيا رسيد كه امكانات برابر نداشته. خانم مريم آزمون سرمربي تيم جوانان در روز اول وقتي دكتر خادم رفتند سر تمرين به ايشان گفتند تو را به خدا لااقل لباس يكدست به ما بدهيد. من كه نبودم ولي گويا در آن مقطع تيم حتي لباس يكدست نداشته. الان باز هم ميگويم اين فدراسيون پسرخاله من نيست. من يك آدم مطالبهگر هستم و اگر چيزي بخواهد اينور، آنور باشد ميگويم همانطوركه روز بازي ايران و عراق در مورد نحوه بليتفروشي به زنان اعتراض كردم. باكي از اين داستانها ندارم. فدراسيون آقاي عزيزي خادم و خانم موسوي امكانات برابر به ما دادند. شما كي ديده بوديد زمين اصلي تمرين بزرگسالان مردان را بدهند به ما؟ الان ما هرروز در آن تمرين ميكنيم. حتي قديم توپهايي كه به ما ميدادند توپ اصلي نبود. در مورد پرواز هم در همين تورنمنت كه رفتيم فقط تيم ما و استراليا پرواز اختصاصي داشتند. حتي ژاپن قهرمان دوره قبل هم با پرواز عمومي و اكونوميك آمد.
ديگر انتقادي كه به شما وارد شده اين است كه با دادن قول صعود انتظارات را از تيم برديد بالا؟
من قول صعود از گروه دادم. من هميشه در مصاحبههايم دو جور حرف زدم و گفتم اگر احساسي بخواهم حرف بزنم، ميگويم صعود ميكنيم و اگر منطقي بخواهم تحليل كنم، ميگويم سخت است. كسي كه بخواهد انتقاد كند و دشمن است طبيعي است كه چنين انتقاداتي را مطرح كند. هدف ما از گرفتن تيم ديده شدن تيم زنان بود. اگر من هيجانات را بالا بردم هنوز هم پاي حرفهايم هستم. به خاطر اينكه ما چيز ديگري را به دست آورديم. ما ديده شديم. اصلا از اين بابت پشيمان نيستم. خوشحالم كه دختران ايران براي يكبار ديده شدند و همه انتقادات را هم با جان و دل ميخرم.
و انتقاد سوم اينكه شما در كادر فني از اقوام و آشناهايتان استفاده كردي. مثلا آقاي جمايلي كه يك انزليچي است را به كادر اضافه كرديد.
خدا را شكر آقاي جمايلي نه فك و فاميل من است نه جزو اطرافيانم. ما آقاي بشرزاد را به عنوان مربي دروازهبان اعلام كرديم. ايشان يك ماه با ما كار كردند و رفتند ايتاليا. آنهم در زماني كه ما بايد گلر انتخاب ميكرديم و زماني هم نداشتيم. طبيعتا ما رفتيم مربي را انتخاب كرديم كه روي او شناخت داشتيم و به فدراسيون هم معرفي كرديم. من از شما ميپرسم. آيا امير جمايلي با توجه به اينكه گلر يك ما دم اعزام نيامد، توانست زهره كودايي را يك دروازهبان موفق كند يا خير؟ زهره قبلا هم در تيمهاي ملي بود اما آيا اين عملكرد را داشت؟ من فكر ميكنم كادرفني كه انتخاب كرديم بهترين بود. در همه ردهها مشاور مرد وجود داشته. براي من هم بحث اعتماد خيلي مهم بود. من با توجه به شناختي كه از پدرم داشتم و دوره زماني كمي كه داشتيم از ايشان كمك گرفتم. بهترين كادر را داشتيم و بهترين نتيجه را هم گرفتيم كه صعود به جام ملتها بود. اما همانطوركه گفتم دشمنان ميتوانند حرف بزنند. سالها حرف زدند اما مريم ايراندوست و كادرش كار بزرگي انجام دادند و صعود كردند به جام ملتها و در اين جام دختران ايران ديده شدند فارغ از هر نتيجهاي.
دستاورد ما از حضور در جام ملتها چه بود؟
از لحاظ فني دو تا موضوع رقم خورد. يكي بحث قواي جسماني. بازيكنان فهميدند بايد شرايط سخت و تمرينات سنگينتري را تحمل كنند و حرفهايتر زندگي كنند تا آمادهتر شوند. ما هم ديديم كه پس ميشود اين فشار را آورد و دختران كشورهاي ديگر با اين شرايط بدني كار ميكنند. فهميديم اگر دكتر نوشادي معلم بدنسازي را تشريح ميكند و ميگويد تا اين سطح ميتوان فشار آورد حرف درستي است و ما بايد كار كنيم. در بعد فني ما سعي كرديم بازي از دروازهبان و بازي روي زمين را كار كنيم. ما بايد سعي كنيم روي تاكتيك و مهارتهاي فردي بچهها كار كنيم، چون الان ديدند و پذيرفتند كه در چه سطحي هستند و براي ارتقاي اين تلاش ميكنند.
جرقههايي از بازيكنان در زمين ديده شد. كارهاي تركيبي جالب. تكلهاي حرفهاي. چه كنيم اين جرقهها شعلهور شوند.
بازي تداركاتي و حضور در تورنمنتهاي بينالمللي. چهار مهر و زماني كه ما از مرحله اول صعود كرديم به دفتر آقاي كامرانيفر رفتم و گفتم من در آبان دو تا بازي تداركاتي ميخواهم و در آذر دو تا. در ديماه هم يكي. با اين ۵ بازي ما ميتوانيم در جام ملتها موفق باشيم. ولي الان براي اينكه در يك سال آينده كه مسابقات مقدماتي برگزار ميشود دوباره به چه كنم چه كنم نيفتيم بايد كنار اردوهاي آمادهسازي ما هر دو ماه يك بار بازي بينالمللي داشته باشيم. اگر نباشد صعود به جام ملتها هم به خاطرهها ميپيوندد.
همكاري با فدراسيون را ادامه ميدهيد؟
ما انشاءالله از دو هفته ديگر كار را شروع ميكنيم چون قرارداد داريم. فدراسيون هم از بدو ورود به ايران استقبال خوبي از تيم داشت و اين حمايت ادامه دارد. با دستاورد و تجربه اين هشتماه و دو تورنمنتي كه در آن شركت كرديم طبيعتا براي بهتر شدن ادامه ميدهيم. اما ميخواهم بگويم لطفا بياييم جنبههاي مثبت كار را هم ببينيم. اينكه تيم ايران براي اولينبار صعود ميكند. ۵ تا به بنگلادش ميزنيم و اردن را با آن همه تدارك حذف ميكنيم. فوتبال ما رو به رشد است. يادمان نرود ما از رنكينگ خارج شده بوديم و فوتبال بانواني نداشتيم. ما در هشت ماه به اينجا رسيديم. اينكه مدام به نقاط منفي نگاه كنيم خوب نيست. اينكه بگويند شانسي رفتيم جام ملتها خوب نيست. يك روز همين بازيكنان آنقدر دلسرد ميشوند كه هيچ فايدهاي براي هيچكس ندارد.
اينكه ميگويند شانسي مختص شما نيست. الان به سرمربي تيم ملي مردان هم همين انتقاد را وارد ميكنند.
(با خنده) بله! بنده خدا اسكوچيچ بدون باخت صعود كرده به جام جهاني ميآيند ميگويند كار بازيكنان بوده. ميگويند شانسي بوده. من و اسكوچيچ خدا را شكر خيلي خوششانس هستيم و بايد اسممان جزو مربيان خوششانس فيفا اعلام شود.