كارشناسان حياتوحش و گردشگري از تبعات گردشگري بيضابطه در جزيره شيدور ميگويند
پناهگاه حياتوحشي
كه محيطبان ندارد
فاطمه باباخاني
خواهرخوانده و برادرخوانده خواندن و سایر نامگذاریها بر اساس مشابهتهای دو شهر یا منطقه میان ایران و یک کشور دیگر گرچه ترفندی براي جذب گردشگران است، اما در اغلب موارد به واسطه بيضابطه بودن و آماده نبودن مقصد يا رضايت گردشگر را تامين نميكند يا به تخريب آن منجر ميشود. جزيره «شيدور» كه عنوان مالديو ايراني را به خود گرفته نمونهاي از نامگذاريهايي است كه نه تنها كمكي به حفاظت اين جزيره نكرده بلكه عاملي براي تخريبش شده است. بلايي كه پيشتر بر سر جزاير زيبا و بينظيري چون هرمز و قشم آمده است! بهطوري كه به تازگي اداره كل حفاظت محيطزيست هرمزگان با نامهاي حضور گردشگر در آن را ممنوع كرد؛ راهكاري كه به نظر نميرسد بتواند در درازمدت موفق باشد.شيدور چه مولفههايي دارد كه آن را از ساير مناطق متفاوت ميكند؟ عبدالرضا كوهپايه، راهنماي گردشگري و فعال محيط زيست در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: در سواحل شمالي درياي عمان تا خليج فارس ما چند كانون مهم زادآوري پرندگان را داريم. در استان هرمزگان دو جزيره شيدور و بني فارور، در استان بوشهر مجموعه جزاير نخيلو و در برخي مناطق خوزستان. او با اشاره به اينكه شيدور يك جزيره 98 هكتاري زيبا، با پوشش گياهي بوتهاي و خالي از سكنه است كه جاي دنجي براي پرندهها به حساب ميآيد، ميافزايد: اين جزيره آنچنان مهم است كه در فهرست تالابهاي بين المللي كنوانسيون رامسر قرار گرفته و در سال 1354 به عنوان پناهگاه حياتوحش ثبت شده است. شيدور به تنهايي 98 هكتار است ولي 870 هكتار اطراف جزيره به عنوان پناهگاه حياتوحش در نظر گرفته ميشود، چون براي حفظ منطقه حياتي و مهم قلمداد ميشود. كوهپايه ميگويد: شيدور در ايران به بهشت پرندهها شناخته شده بهطوري كه در تقسيمبنديهاي محيطزيستي به آن important bird area ميگويند. پرندهها اواسط بهار براي تخمگذاري به اين جزيره آمده و تا اواخر تير ميروند. چهار گونه شاخص از خانواده پرستوهاي دريايي شامل: كاكلي كوچك و بزرگ، گونه سفيد و پشت دودي براي لانهگزيني و زادآوري به آنجا مهاجرت ميكنند.
او عدد جمعيت زادآور را بيش از 82 هزار فرد برآورد كرده و ميافزايد: وقتي ما 98 هكتار را با 82 هزار پرنده تصور كنيم، ميفهميم چه غوغايي در اين جزيره برپاست. اين پرندهها كيلومترها مهاجرت و به اميد زادآوري در جاي امن و آرام به شيدور ميرسند، اما در آنجا با فاجعهاي به اسم تورگرداني بيضابطه و بيقاعده مواجه ميشوند.
كوهپايه در ادامه به گزارشي كه سال 2020 WWF (صندوق جهاني حياتوحش) داده بود، اشاره كرده و ميگويد: بر اساس اين گزارش از سال 1970 تا 2016 قريب به 68 درصد جمعيت انواع گونههاي زنده در دنيا از بين رفته است كه بخش اعظم آن به توسعه ناپايدار برميگردد. اتفاقي كه در شيدور در حال افتادن است، از همين جنس است. فارغ از پرستوهاي دريايي اين جزيره يكي از كانونهاي زادآوري لاكپشتهاي پوزه عقابي و پشت سبز است. ما در دنيا هفت گونه لاكپشت دريايي داريم كه هر هفت گونه در معرض خطر انقراض هستند و متاسفانه مكانهايي كه زادآوري ميكنند تا بچه لاكپشتها به دنيا بيايند با چالشهاي جدي مواجه است. لاكپشتهاي دريايي يكي از موفقترين گونهها هستند كه در تكامل 200 ميليون سال توانستند ثابت بمانند ولي نابود كردن سواحل توسط انسانها آنقدر مناطق زادآوري را كوچك كرده كه فرصتي براي تخمگذاري و به دنيا آمدن و بزرگ شدن ندارند. در حال حاضر تنها دو گونه از اين لاكپشتها به سواحل شيدور ميآيند، به عنوان مثال بيش از 100 لاكپشت پوزه عقابي تخم ميگذارند و شاهد حضور لاكپشت سبز هم هستيم. البته آمارها درباره شيدور هنوز بسيار ضعيف است، زيرا با اينكه پناهگاه حياتوحش است اما محيطبان ندارد و حتي پاسگاهي در اطراف جزيزه (در سرزمين اصلي) مانند نخيلو، بندر مقام يا بنادر كوچك ديگر هم نداريم. ما بارها گفتهايم حاضريم هزينههاي يك هميار محيطبان را تقبل كنيم ولي هنوز با اين درخواست موافقت نشده است و عملا سازمان محيط زيست و دولت، امكان جذب و استخدام محيطبان مطابق استانداردهاي بينالمللي و متناسب وسعت مناطق تحت حفاظت را فراهم نكردهاند.
روي گزينههاي جايگزين تمركز كنيم
بيتوجهي به شرايط ويژه در شيدور در حدي بود كه چند سال پيش چند گربه در جزيره مشاهده شدند. اين فعال محيط زيست درباره تبعات حضور اينگونه در شيدور ميافزايد: اين جزيره پستي و بلندي ندارد و بعد به يكباره ميبينيد يا توسط گردشگران يا ديگران چند گربه فرال در آن پيدا ميشود. حضور اين گربهها قتلعام جوجهها را به همراه داشت تا اينكه آقايان فرشاد اسكندري و احسان حكيمي دو كارشناس حياتوحش با مساعدت و همراهي آقاي ميثم قاسمي از اداره كل محيط زيست استان هرمزگان امسال اين گربهها را زندهگيري كردند. در چنين وضعيتي كه جزيره در مقابل هر عامل چنين آسيبپذير است، آژانسهاي گردشگري تور براي شيدور طراحي و اين اشتياق را بين افراد ايجاد ميكردند كه بايد مالديو ايران را ببينند. او ادامه ميدهد: جايي نيست كه گردشگر باشد و ما شاهد زباله نباشيم. علاوه بر زباله، تخريب مرجانها از ديگر تبعات حضور گردشگر است. فضولات انساني در جزيرهاي كه بارش در آن كم است و خاك قدرت پالايش خود را ندارد هم تبعات جدي براي پرندهها و لاكپشتها به همراه دارد. اواخر زمستان لاكپشتها به شيدور ميآيند كه همزمان با حضور گردشگران است و همين موضوع اختلالاتي ايجاد ميكند. به گفته كوهپايه، ايران متعهد است 11 درصد از خاك اين سرزمين را حفاظت كند.
او ميگويد: در همين راستا ميتوانيم جلوي ورود گردشگران به شيدور را بگيريم و طي يك فرآيند تلاش كنيم مردم محلي خودشان از اين جزيره حفاظت كنند. نخستين كار هم استخدام دو محيطيار محلي است كه با مستقر شدن در بنادر نخيلو و مقام جلوي ورود گردشگران را بگيرند، از طريق حفاظت از جزيره كسب درآمدي داشته باشند، ضمن اينكه از برنامههاي سرشماري هم ميتوان به عنوان فرصتي براي آموزش مردم محلي استفاده كرد.
اين راهنماي گردشگري معتقد است قابليتهاي گردشگري بسيار مناسبتري براي مردمان آن منطقه وجود دارد، او ميافزايد: جزيرههاي لاوان، كيش، هندورابي از جمله اين پتاسيلها هستند. در لاوان و هندورابي براي توسعه گردشگري پايدار كاري انجام نشده است، گرچه ما در بخشي از هندورابي هم حضور لاكپشتها را داريم با اين حال ميتوانيم بخشي از آن را حفاظت كرده و در ساير بخشها حضور گردشگران را با مديريت جوامع محلي به عنوان اصليترين ذينفعان داشته باشيم. بنادر مقام و نخيلو نيز ميتوانند از مقاصد اصلي پرندهنگري معرفي شوند كه پتانسيلهاي بالايي براي رونق توريسم با رعايت پروتكلهاي گردشگري مسوولانه دارند. علاوه بر اينها سواحل بين بنادر آفتاب تا پارسيان از زيباترين سواحل ايران به حساب ميآيند، با دهها جاذبه كم نظير از ساحل مكسر گرفته تا تبن كه ميتوانند با برنامهريزي درست، سرمايهگذاري و توسعه گردشگري دهها برابر شيدور جوامع محلي را منتفع و از آن بهشت كوچك نيز حفاظت كرد.
ممنوعيت باعث سفر نكردن مردم نميشود
فرشاد اسكندري، كارشناس حياتوحش هم در اين باره به «اعتماد» ميگويد: بازديدي كه ما به تازگي از شيدور داشتيم همزمان با نامهاي بود كه محيطزيست منتشر و در آن اعلام كرده بود ورود گردشگران به اين جزيره ممنوع است. شيدور يكي از زيستگاههاي مهم تخمگذاري لاكپشتها و جوجهآوري پرندههاست و به شدت آلوده است. اين آلودگي هم بابت زباله است، هم ردپاي انساني و هم تخريب كه مجموع آنها امنيت اين جزيره را به خطر مياندازد. او با اشاره به اينكه در دنيا براي گردشگري در يك منطقه «ظرفيت برد» تعريف شده و به اين شكل آن را ضابطهمند ميكنند، ميافزايد: بر اساس اين ظرفيت مشخص ميشود چه تعداد گردشگر در يك روز، ماه يا سال ميتوانند از منطقهاي بازديد داشته باشند در غير اينصورت محيط توان پالايش خود را پيدا نكرده و روند تخريب را طي ميكند. اسكندري گرچه با ممنوع كردن موافق نيست اما آن را در شرايطي كه ضابطهاي وجود نداشته و بهرهبرداري به شرط حفاظت رعايت نميشود، لازم ميداند و ميافزايد: بايد اين ضابطهها تعريف شده و مردم محلي نيز به كار گرفته شود. علاوه بر اين با توجه به شرايط خاص شيدور در ماههايي از سال بايد اين ممنوعيت وجود داشته و شبماني نيز در آن محدود شود. علاوه بر اينها ما نميتوانيم شاهد ورود گردشگران به همه نقاط اين جزيره باشيم. او در اين باره كه چه كسي قرار است اين ضابطه را بنويسد و نظارت كند،ميگويد: در وهله اول شيدور پناهگاه حياتوحش و جزو مناطق سازمان حفاظت محيطزيست بوده بنابراين متولي آن هم همين سازمان است. در حال حاضر اداره كل حفاظت محيطزيست هرمزگان طرح مديريت زيستبومي شيدور را تدوين كرده و قصد پيادهسازي آن را دارد با اين حال بايد ابتدا مردم به اين نتيجه برسند آنجا را حفاظت كنند. گردشگراني كه به شيدور ميروند اغلب مهمانان جامعه محلي هستند و آنها بايد اين ضرورت را حس كنند كه ناظر فعاليت توريستها باشند. ممنوعيت باعث نميشود مردم به شيدور سفر نكنند اما چنانچه محليها متقاعد شوند، ميتوانند توريسم پايدار و مسوولانه را در آنجا اجرايي كنند.
او پرستوهاي دريايي، اگرت ساحلي، عقاب ماهيگير را جزو گونههاي شاخص پرنده در اين جزيره ميداند و عنوان ميكند: شيدور زيستگاه مناسبي براي لاكپشتها هم هست. متاسفانه سواحل ماسهاي كه گردشگران براي كمپ و شبماني انتخاب ميكنند همان محلي است كه لاكپشتها هم به آنجا ميآيند و همين موضوع چالشي اساسي براي حياتوحش اين منطقه است. گرچه زمان ورود لاكپشتها و گردشگران يكي نيست ولي آلودگي ناشي از توريسم غيرمسوولانه در نهايت گريبان اينگونهها را گرفته و براي آنها مشكلساز ميشود.