• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5144 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۸ بهمن

روايت پيكار زنان در دل جنگي مردانه

مصطفي محمودي

دسته دختران را مي‌توان فيلمي مهم در دسته فيلم‌هاي دفاع مقدس دانست: منير قيدي كارگردان اين اثر و يكي از نويسندگان فيلمنامه اين فيلم است كه روايتگر داستان پنج زن است در دل دفاعي مردانه، دفاع از خاك وطن. هركدام از اين زنان با انگيزه‌هاي متفاوتي وارد اين كارزار شده‌اند و تلاش مي‌كنند موثر باشند حتي اگر به قيمت جان‌شان تمام شود. نكته مثبت اينجاست كه انگيزه‌هاي اين زنان ساده است و به دليل پرداخت مناسب، به راحتي براي بيننده قابل باور و درك است: خانم كمالي دو فرزندش را از دست داده، آن‌هم به جانگدازترين شكل ممكن. براي يك زن در مقام مادر، فرزندان او در حمله هوايي لشكر بعث مقابل چشمان مادر در اتومبيل سوخته‌اند. سيمين دختركي است كه برادرانش به جنگ رفته‌اند و او با روحيات خود قصد دارد ثابت كند زني قوي است نه ضعيف و ترسو. وجيهه سال‌هاست از اعمال گذشته خود توبه كرده و در اين راه حتي اسم خود را هم تغيير داده، او شوهر مشروبخوارش را رها كرده تا خود به رهايي برسد. آذر دختربچه‌اي كه همه خانواده‌اش شهيد شده‌اند و فرشته كه به خاطر پيدا كردن نامزدش حميد كه شهيد شده و او خبر ندارد، در شهر مانده و مقاومت مي‌كند. اين پنج زن به‌رغم كينه فراواني كه در دل دارند به خاطر محافظت از خاك و خون در شهر مانده‌اند تا مقاومت كنند اما ذات جنگ مردانه است و طبيعتا زن بودن براي‌شان يك نكته منفي است، همه از آنها انتظار دارند در پشت جبهه خدمات پشتيباني انجام دهند اما اين پنج نفر با شجاعت و شهامت به دل خطر مي‌زنند جايي كه پسرك داوطلب از آن فرار مي‌كند براي آنها هدف اصلي است و در نهايت همچون مادري كه فرزندي را تربيت مي‌كند به پسرك مي‌آموزند كه شجاع باشد و وطن‌پرست. ماجراهاي داستان حتي اگر ساختگي باشد در نظر بيننده حتي جنگ نديده طبيعي است و قابل باور و چون انگيزه‌هاي اين زنان هم باورپذير است بيننده با آنها حس همذات‌پنداري دارد و تا پايان فيلم نگران سرنوشت‌شان است. نقطه‌عطف فيلمنامه هم به درستي كار شده است آنجايي كه تصميم مي‌گيرند به دژ بروند و تسليحات به رزمندگان برسانند و حوادثي كه براي‌شان پيش مي‌آيد. پايان فيلم هم منطقي است و دور از باور نيست. نمي‌توان منكر صداگذاري خوب فيلم و افكت‌هاي درست و دقيق فيلم شد اما كارگرداني اثر در مقابل اين امتيازات بالا به نظرم جاي بحث دارد. بازي بازيگران به دو دسته خيلي خوب و خيلي بد تقسيم مي‌شود: پانته‌آ پناهي‌ها و حسين سليماني بسيار خوب بازي مي‌كنند، يك بازي بيروني با حركات درست بدن و صورت. كنترل فن بيان و ميميك چهره پناهي‌ها هم بدون نقص است البته اگر از ياد نبريم كه او اصولا استاد نقش‌هاي كوتاه و نيمه‌بلند اينچنيني است و بازي او در اين فيلم، بي‌شباهت به نقش‌آفريني‌اش در فيلم نفس نرگس آبيار در نقش مادربزرگ كه برايش سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول را به ارمغان آورد نيست، حسين سليماني هم نقش يك پسربچه ترسويي كه تصميم مي‌گيرد در زندگي فقط به فكر خودش نباشد را هم خوب از آب درآورده و در اين نقش شيرين و دلپذير است. فرشته حسيني و هدي زين‌العابدين اما بسيار معمولي‌اند، نه خوب و نه بد. در واقع بسيار متوسط كه مي‌توان گفت بازي‌شان كمكي به كاراكتر سيمين و فرشته نكرده است. اما نيكي كريمي با تجربه ساليان دراز بازيگري، كماكان فن بيان ضعيف دارد و صورت خشكي كه هيچ حسي را انتقال نمي‌دهد و در برخي سكانس‌ها از جمله سكانس رويايي‌اش با همسرش، فراموش مي‌كند قرار است نقش يك زن جنوبي را بازي كند و فارسي بدون لهجه صحبت مي‌كند! سكانس‌هاي كابوس شبانه‌اش هم از اين قاعده مستثني نيست و او كه قرار است نقش اصلي را در فيلم داشته ‌باشد تاثير چنداني روي بيننده نمي‌گذارد.
به هر روي ساخت آثار دفاع مقدس در سينماي ايران الزامي است اگرچه بسيار دشوار است. نمايش رشادت و از خودگذشتگي بسياري از مردم عادي براي نسلي كه نه جنگ را ديده نه لمس كرده الزامي است و در اين ميان نمايش يك چهره واقعي به دور از اغراق‌هاي معمول اغلب فيلم‌هاي دفاع مقدس شايد مهم‌ترين ويژگي فيلم باشد و در اين ميان نبايد فراموش كرد كه دو جوان در پايان به خط مقدم مي‌روند، جواناني كه هميشه آينده مملكت در گرو تلاش آنهاست حتي اگر يكي از اين دو موهاي خود را از روسري بيرون بگذارد و ديگري هدف مشخصي نداشته ‌باشد، جواناني كه در صورت داشتن انگيزه در هر زماني ايران را سربلند و جاويد نگه خواهند داشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون