طالبان هر روز بر حجم فشار بر مردم افغانستان ميافزايد
زندانهاي هرات مملو از كودكان و نظاميان سابق
صدها تن از كارمندان دولت پيشين افغانستان و شماري از كودكان زير سن قانوني به اتهامهاي مختلف در زندان طالبان در هرات زندانياند.
روز دوشنبه ۷ فوريه، الكيس كرافورد، خبرنگار اسكاينيوز كه اجازه يافت از اين زندان بازديد كند، در گزارشي گفت كه همه سلولهاي زندان از زندانيان پر شده است و در هر سلول حدود ۴۰ نفر روي زمين و تختهاي دوطبقه دراز كشيدهاند. شماري از سلولهاي زندان طالبان در هرات، پر از كودكاني است كه به اتهام سرقت زنداني شدهاند.
خبرنگار اسكاينيوز هنگام بازديد از زندان طالبان در هرات، قدم به قدم با محافظان رييس زندان همراهي ميشد و به او اجازه داده نشد از همه بخشهاي زندان ديدن كند.
زندان طالبان در هرات را محمد نبي خليل، يكي از فرماندهان اين گروه كه تا پيش از به قدرت رسيدن طالبان، مسووليت يك زندان مخفي را به عهده داشت، اداره ميكند.
زندانيان در زندان طالبان در هرات، به اسكاينيوز گفتند كه بدون هيچگونه مدرك يا طي شدن مراحل قضايي، در زندان حبس شدهاند و مشخص هم نيست كه تا چه زماني در زندان ميمانند. يكي از زندانيان كه مجروح است و در يك سلول با شمار ديگري از مردان نگهداري ميشود، گفت: «بسياري از زندانيان، كارمندان دولت پيشين افغانستان هستند.» او افزود: «ما بدون هيچ مدرك و هيچ محاكمهاي، به اين زندان منتقل شدهايم. هيچ نميدانيم چه زماني از اينجا خارج خواهيم شد.» شماري از سلولهاي زندان طالبان در هرات، پر از كودكاني است كه به اتهام سرقت، به زندان انداخته شدند. يكي از كودكان گفت، او هنگام دزديدن يك دوچرخه به دام طالبان افتاد و اكنون هفتههاست كه در حبس به سر ميبرد. خبرنگار اسكاينيوز ميگويد: رييس زندان طالبان كه در جريان صحبت او با زندانيان حضور داشت، به مترجم او دستور داد كه سخنان زندانيان را ترجمه نكند. هر چند پس از فروپاشي دولت پيشين افغانستان و مسلط شدن طالبان بر كشور، رهبري طالبان با صدور فرمان عفو عمومي، به همه نظاميان و كاركنان دولت پيشين اطمينان داد كه جانشان در خطر نيست و ميتوانند آزادانه زندگي كنند، اكنون زندانهاي طالبان از نظاميان و كاركنان دولت پيشين پر شده و فرمان عفو عمومي نيز عملي نشده است.
در گزارش اسكاينيوز آمده است كه متوقف شدن رسانههاي آزاد و اعمال سانسور شديد بر خبرنگاران در افغانستان، باعث شده است كه بسياري از رويدادها، از جمله بازداشت، شكنجه و ناپديد شدن كارمندان دولت پيشين افغانستان و فعالان حقوق بشر، از چشم مردم پنهان بماند. طالبان به ندرت اجازه ميدهند كه رسانهها به جزييات مسائل امنيتي، جرايم و نهادهاي امنيتي دسترسي داشته باشند. گزارشهاي اخير فدراسيون بينالمللي روزنامهنگاران و گزارشگران بدون مرز حاكي از آن است كه اداره اطلاعات طالبان، مديران رسانهها و خبرنگاران را مستقيم تهديد ميكنند و به آنان توصيه ميكنند كه چه مطالبي را منتشر و از انتشار چه مطالبي پرهيز كنند. اين فشار و خفقان باعث شده است كه رسانههايي كه هنوز در افغانستان فعال هستند، بيشتر باب ميل طالبان فعاليت كنند. به گزارش «اعتماد»، هفته گذشته آنتونيو گوترش، دبيركل سازمان ملل متحد نيز در گزارشي درباره وضعيت افغانستان اعلام كرد كه نيروهاي طالبان بيش از 100 نفر از كارمندان يا نظاميهاي دولت پيشين افغانستان را بازداشت، شكنجه و به قتل رساندهاند. ساعاتي پس از انتشار گزارش گوترش، مقامهاي متعدد حكومت خودخوانده طالبان با رد اين اخبار ادعا كردند كه اگر فردي از نظاميان سابق كشته شده در جريان انتقام شخصي بوده و ارتباطي به نيروهاي دولتي نداشته است.
خاطرات جان سيمپسون از افغانستان:
غذا كمياب، فقر در حال شيوع و ترس حكمفرماست
از سال ۱۹۸۰ كه در مورد افغانستان گزارش دادهام، شاهد وحشت بيشماري بودهام: از خوف مردم از هليكوپترهاي آتشبار روسي، پليس مخفي رييسجمهور نجيبالله و جنگسالاراني كه بدون توجه به زندگي شهروندان عادي در نبردهاي شومشان جنگيدند تا كشيكچيان مذهبي طالبان كه مدارس دخترانه را منفجر كردند و مردم را به دليل نقض اندك قوانين عقدهمندانهشان كتك ميزدند. اما در مقايسه با آنچه در سفر اخير خود ديدم، هيچ خوفي را تا هنوز مشاهده نكرده بودم؛ ترسي كه در دلهاي اكثريت مردم افغانستان رخنه كرده، [قحطي و] گرسنگي است.
هنگامي كه طالبان در ماه آگوست ۲۰۲۱، قدرت را قبضه كردند، قدرتهاي غربي ۱۰ ميليارد دلار از داراييهاي مالي افغانستان را بلوكه و مجموعهاي از تحريمها را اعمال كردند. هدف اين بود كه اطمينان حاصل شود كه اين گروه به شيوههاي واپسگرايانهاش باز نميگردد. اما نتيجه آن فروپاشي اقتصاد شكننده افغانستان بود. [تا جايي كه] بانك مركزي از فعاليت باز مانده است و دولت نميتواند دستمزدها را پرداخت كند.
۹۷ درصد مردم در حال افتادن به زير خط فقر هستند. آناني كه روزگاري زندگي مرفه داشتند، اكنون با نان و آب زندگيشان را ميگذرانند. يك نگهبان سابق امنيتي به نام نور به من و يكي از كارمندان بيبيسي گفت: «شبها از نگراني نميتوانم بخوابم.»
او قبلا ۵۰۰ دلار در ماه درآمد داشت؛ [براي يك انسان معمولي، اين مقدار پول] معاش خوبي است. اكنون او با كار شاقه و سود ناچيزي كه از خريد پرتقال به صورت عمده و فروش آن به صورت جزيي به دست ميآورد، زندگياش را ميگذراند. او و خانواده پنج نفرهاش مجبور شدهاند به چند كلبه نمناك در محلههاي فقيرنشين كابل نقل مكان كنند. خوشبختانه، صاحبخانهاش انسان دانستهاي است. اگر صاحبخانهاش در مطالبه كرايه خانه (اجارهبها) بر او فشار وارد كند، خانواده نور بيسرپناه خواهند شد.تحريمهاي اقتصادي وضع شده بر افغانستان يحتمل بر نحوه رفتار اعضاي طالبان تاثير بگذارد. اين گروه مطمئنا با افراطگرايان سالهاي 2001 - 1996 كه تلويزيونها را از تيرها [پايهها]ي برق به دار ميآويختند و براي يافتن عكس موجودات زنده خانهها را تلاشي ميكردند، متفاوتتر به نظر ميرسند.
در حال حاضر، هيچ پليس مذهبياي در خيابانها گشت نميزند و ديدباني نميكند. مدارس دخترانه هنوز فعاليت دارند، هرچند تنها نصف دانشآموزان در [كلاسهاي] آنها شركت ميكنند؛ زيرا مردم ميترسند كه دخترانشان در آينده به دليل تحصيل مجازات شوند. قتلهاي انتقامجويانه صورت گرفته است و بسياري از كساني كه براي نيروهاي غربي كار ميكردند، هنوز در سايهها زندگي ميكنند. به اين ترتيب، درندهخويي كامل زمان گذشته برنگشته است. سخت است كه بفهميم اين امر تا چه حد ناشي از اقدامات غرب است. آنچه مسلم است، اين است كه تحريمها رنج كمرشكني را متحمل كرده است. ما در يك روستاي متروك در حوالي شهر هرات، جايي كه خشكسالي چهار سال گذشته، به خصوص، تاثيرات ويرانگري را گذاشته است، براي فيلمبرداري رفتهايم. دكتر قادر عظيمي از برنامه جهاني غذا (WFP) از كابل براي نظارت بر توزيع آرد و روغن به اين روستا سفر كرده است. او ميگويد: «احساس وحشتناكي براي مردمم دارم. بسيار غمانگيز است كه ميبينم آنان تا اين حد وابسته و مستاصل هستند.»
قادر، يكي از اعضاي گروه كوچكي از مقامات ارشد كمككنندهگان است كه قرار است افغانستان را سر پا نگه دارد. ديگر اعضاي اين گروه عبارتند از: فيونا مك شيهي از سازمان نجات كودكان (Save the Children)، شلي تاكرال از WFP و ويكي آكن از كميته نجات بينالمللي؛ زنان قوي، باتجربه و خوش بياني كه بهطور خصوصي به شما اظهار ميكنند كه در رابطه با فاجعهاي كه در افغانستان جريان دارد، چه احساسي دارند.
من در تلاش گفتن چيزي به مردم بودم كه نميخواستند بشنوند، اينكه بريتانيا، ايالات متحده و ديگر شركايشان، افغانستان را به حال خودش گذاشته تا با گرسنگي و افراطگرايي كنار بيايد. مردي نوشته بود كه هميشه كتابهاي مرا با علاقهمندي ميخواند؛ اما [اخيرا] مقالهام آنقدر او را رنجانده كه ديگر به آن كتابها اهميت نميدهد.
مشقت همگاني در افغانستان
بر اساس يافتههاي يك نظرسنجي تازه انجام شده، ۹۴ در صد شهروندان افغانستان وضعيت زندگيشان را به اندازه ضعيف ارزيابي ميكنند كه رنج تلقي ميشود. اين نظرسنجي كه توسط گالوپ (Gallup) انجام شده، نشان ميدهد رنجي كه افغانها در حال حاضر متحمل ميشوند، نه تنها يك ركورد بالا براي اين كشور است، بلكه بالاترين ركوردي است كه گالوپ براي هر كشوري ديگر از سال ۲۰۰۵ به اين سو شاهد آن بوده است. بر اساس نتايج اين نظرسنجي، رنجي كه شهروندان افغانستان با آن مواجهند، شامل زنان و مردان ميشود، اما زنان اندكي بيشتر از مردان در رنج به سر ميبرند. يافتههاي اين نظرسنجي نشان ميدهد از جمله افرادي كه در اين نظرسنجي اشتراك كردهاند، ۹۶ درصد زنان و ۹۲ درصد مردان وضعيت زندگيشان را به گونهاي ارزيابي كردهاند كه نشاندهنده رنج است. اين نخستينبار است كه زنان بيشتر از مردان در رده رنج قرار گرفتهاند. بر اساس يافتههاي اين نظرسنجي، از هر چهار افغان، سه نفر آنها، ۷۵ درصد، قادر به تهيه غذاي مورد نياز خانوادههاي خود نيستند. اين سطح ناتواني مشابه وضعيت سال ۲۰۱۹ است، اما تفاوت ميان زنان و مردان وجود دارد. در سال گذشته، ۸۲ درصد زنان و ۶۹ درصد مردان براي تهيه غذا با مشكل مواجه بودند.
بر بنياد يافتههاي اين نظرسنجي، از ميان هر ۱۰ افغان، تقريبا 6 نفر آن، ۵۸ درصد، قادر نيستند تا سرپناه مناسبي براي خانوادهشان فراهم كنند. اين وضعيت مشابه سال ۲۰۰۸ ميلادي است. اما بيشتر زنان، ۶۲ درصد، نسبت به مردان، ۵۵ درصد، براي تامين سرپناه مناسب براي خانوادهشان تلاش كردند.