مروري بر احوا ل چهلمين جشنواره تئاتر فجر
غروب در درياي غريب
بابك احمدي
جشنواره تئاتر فجر در دوره كنوني يكي از تجربههاي قابل بررسي خود را سپري ميكند؛ به اين معنا كه شايد اين نخستينبار در سالهاي اخير است كه برگزاركنندگان هرآينه خروج گروه تئاتري از جدول جشنواره را انتظار ميكشند. براي نمونه «در پي لغو اجراي نمايش «بيزمان» كه قرار بود ۲۱ بهمنماه آخرين اجرايش را در جشنواره تئاتر فجر روي صحنه ببرد، قائممقام دبير جشنواره گفت ممكن است باز هم اجراهاي ديگري را لغو كنيم.» اين خبر درست روزي روي خروجي خبرگزاريها قرار ميگيرد كه جشنواره حدودا سه روز تا پايان فرصت دارد. اگر به فرآيندي كه درخصوص انتخاب گروههاي حاضر در اين دوره طي شد هم بازگرديم، سيري نمايان ميشود كه حكايت از يك استراتژي مشخص دارد، براي رسيدن به نقطه كنوني؛ جايي كه جشنواره تئاتر فجر برگزار ميشود و نميشود.
بازخورد اندك رسانهاي جشنواره، اختصاص كمترين صفحات روزنامهها به برگزاري جشنواره تئاتر فجر چهلم در مقايسه با ادوار گذشته (كه اتفاقا آنها نيز همزمان با جشنواره فيلم برپا ميشدند)، همچنين افزايش آمار خبرهاي غيرتوليدي خبرگزاريها و در عوض واگذاري عرصه به انتشار خبرهاي ارسالي ستاد خبري جشنواره (كه از حيث خطاي نگارشي، اين دوره سرآمد است) بيميلي رسانهها به متن و حاشيه اين دوره را گواهي ميدهد. در سادهترين نمونه، همواره در ادوار گذشته باب بود كه يك يا دو روزنامه (موارد بيشتر هم وجود داشته) صفحات ويژه روزانهاي را به اجراها اختصاص ميدادند؛ امري كه در دوره كنوني به چشم نميخورد. اين رويكرد البته نميتواند به گسترش فضاي مجازي ارتباط داشته باشد، چراكه اساسا ثبت و ضبط مكتوب روايتهاي جشنواره توسط مطبوعات كاركردي فراتر از بازيهاي تبليغي- مصرفي مجازي پيدا ميكند.
روي ديگر سكه از رونق افتاده اين مراسم در آينه مطبوعات و خبرگزاريها، غياب پديدهاي است به نام «گفتوگو». جستوجوي ساده در آرشيو روزنامهها ظرف روزهاي اخير نشان ميدهد مطبوعات و خبرگزاريها كمترين ميزان گفتوگو با كارگردانان و حاضران در اين دوره را به ثبت رساندهاند؛ در مقابل، اعضاي رسمي حاضر در ستاد جشنواره، فعلا بيشترين ميزان اظهارنظر و گفتوگو را انجام دادهاند. انتشار يك جوابيه (با ادبيات تهاجمي)، همچنين مصاحبه عضو ستاد برگزاري جشنواره در فضاي مجازي و پاسخ به انتقاد گروههاي معترض به فرآيند مجهول انتخاب را بايد بين اين نمونهها زير ذرهبين گذاشت.
حضور گروهها در بخش «بينالملل» يا به تعبيرِ مسوولان امسالِ جشنواره، بخش «ملل» همواره يك عامل مهم و مشوق خبرنگاران و مخاطبان براي مشاركت در فرآيند مدنظر بوده كه اين شاخصه نيز در دوره چهلم بيرونق است. به ضرس قاطع ميتوان مدعي شد هيچيك از گروههاي غيرايراني حاضر در جشنواره تئاتر، كيفيتي فراتر از گروههاي ايراني ندارند و هيچ پيشنهاد تازه يا چشمانداز خاصي براي هنرمندان تئاتر ايران به ارمغان نياوردهاند. عراق، افغانستان (پروژه مشترك)، ارمنستان، تاجيكستان، آذربايجان (نمايشي با محوريت شاهنامه)، بلغارستان، اهم كشورهاي اعلام در اين دوره را تشكيل ميدهند. به معناي ديگر، هيچ نشاني از اسامي معتبر تئاتر به چشم نميخورد. در مقابل كافي است به كارگاههاي آنلاين بيستويكمين «جشنواره تئاتر تجربه» كه توسط دانشجويان تئاتر برگزار ميشود نگاه كنيد. جايي كه اتفاقا كارگردانان شناختهشده تئاتر ايران را هم به تكاپو واداشته، از جمله ميتوان به حمايت علياصغر دشتي و اميررضا كوهستاني اشاره كرد كه در روزهاي اخير، هريك به نوبه خود تلاش كردند توجه دانشجويان و هنرجويان را به اين رويداد جلب كنند. براي نمونه ميتوان به برگزاري كارگاه «يوهانس» و «مونيكا» ديملينگ اشاره كرد. اين زوج هنرمند در زمينه هنرهاي اجرايي و ارتباط با فضاي ويژوئالآرت، ويديوآرت و عكاسي تخصص دارند. «ميلو راو» ديگر هنرمند حاضر در اين دوره جشنواره تجربه اين دوره است كه شهرت جهاني دارد. اكثر هنرمندان تئاتر در ايران و جهان او را با اجراي پروژه «اورستوس در موصل» عراق ميشناسند. در جلسه مذكور ابتدا لينك مستند جريان ساختوساز اجراي «اورستوس در موصل» دراختيار دانشجويان قرار گرفت و يك روز بعد نيز با حضور آزاده گنجه گفتوگويي با اين هنرمند انجام شد. درست وقتي كه جشنواره تئاتر فجر مشغول بيبرنامگيهايش بود. البته نگارش اين سطور برخلاف بعضي رويكردها ابدا به دنبال تمناي تغيير رويه در برگزاري تئاتر فجر نيست؛ اتفاقا برعكس، به نظر ميرسد اين رويداد آينه وضعيتي است در فرهنگ و هنر، خاصه تئاتر كه بايد به همين منوال پيش برود تا ما نمونهاي براي طرح مثال از افول عملكرد برنامهريزان غيرمتخصص در برابر جريانهاي غيردولتي متخصص دراختيار داشته باشيم.
در مقام مقايسه دو جشنواره كافي است نگاه كنيم كه ستاد خبري تئاتر فجر دو روز مانده به شروع برگزاري اين رويداد در خبري اعلام ميكند «طبق مصوبه جلسه فوقالعاده ستاد ملي مديريت كرونا مورخ ۲۸ آذرماه، ورود مستقيم و غيرمستقيم مسافران از هشت كشور آفريقايي و انگليس، فرانسه، نروژ و دانمارك به خاطر شيوع سويه جديد كرونا به مدت ۱۵ روز ممنوع شده بود و تصور ميشد كه اين شرايط بعد از مدت مقرر لغو شده و اين محدوديت تمديد نشود اما متاسفانه با افزايش تعداد مبتلايان به سويه جديد و بالا رفتن محدوديتها، همچنان اين مصوبه لازمالاجرا است و به همين دليل هم وزارت امور خارجه از صدور ويزا براي برگزاركنندگان كارگاه آموزشي روي فراتي ممانعت كرد. بنابر اين شرايط، كارگاه اين كارگردان فرانسوي با عنوان «جهان بدون مرز» در چهلمين جشنواره تئاتر فجر برگزار نخواهد شد. دبيرخانه جشنواره اميدوار است با بهبود شرايط كرونايي تئاتر كشور در موقعيت بهتري ميزبان اين هنرمند باشد. اين كارگاه قرار بود از سهشنبه (۱۹ بهمنماه) تا دوشنبه (۲۵ بهمنماه) ۱۴۰۰ برگزار شود.» پرونده به همين سادگي بسته شد. نوع برخورد به گونهاي است كه شما تصور ميكنيد فرد يا افرادي اصلا از انتشار خبرهاي «نشد»ها و «نميشود»ها در فضاي فرهنگ و هنر استقبال هم ميكنند.
از انصراف و لغو اجراي چند گروه به دليل ابتلاي بازيگر يا عواملشان به ويروس كه بگذريم، نمونه آخرين گلايه مطرحشده به خوبي بازگوكننده وضعيت عمومي حاكم بر جشنواره چهلم تئاتر فجر به نظر ميرسد. محمدهادي هاشمزاده كارگردان نمايشي به نام «استراليا» كه از شيراز براي شركت در جشنواره به تهران آمده، اوضاع گروه خود را اينگونه شرح ميدهد «دكور نمايش ما سنگين بود و بعد از اجرا تا ساعت ۲ نيمه شب مشغول جمع كردن آن بوديم اما متاسفانه ساعت ۱۰ صبح روز بعدش بايد اتاقهاي هتل را تحويل دهيم! در حالي كه بچهها بسيار خسته بودند. گروه ما تا ديروقت مشغول جمع كردن دكور و تحويل سالن بود، آيا اين امكان وجود نداشت كه حداقل بچهها يك روز استراحت كنند يا عصر دوشنبه هتل را تحويل دهند. يكي از نكات جالبي كه امسال با آن روبهرو شديم برخورد تبعيضآميزي بود كه جشنواره نسبت به گروههاي ايراني كه از شهرستان آمدهاند با گروههاي خارجي داشت. هر دو گروهها در يك هتل ساكن بودند اما غذاهاي گروههاي خارجي و حتي محلي كه براي سرو غذايشان در نظر گرفته شده بود كاملا از ما جدا بود. يا يكي ديگر از ناهماهنگيهايي كه وجود داشت اين بود كه گفتند تلويزيون تئاتر ايران قرار است فيلم نمايش را تهيه كند اما متاسفانه يكي از دوربينهايشان دير به اجرا رسيد و دوربين ديگر هم در ميانه اجرا باترياش تمام شد و تا تعويض باتري چند دقيقه از نمايش از دست رفت.»
خبرگزاري مهر در گزارش روزشمار برپايي جشنواره مينويسد «روز سهشنبه ۱۹ بهمن به عنوان سومين روز چهلمين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر نيز روز متفاوتي نسبت به ۲ روز ابتدايي جشنواره نبود و سالنهاي ميزبان اجراهاي جشنواره حال و هواي يكساني داشتند. مجموعه تئاتر شهر به عنوان ميزبان اصلي جشنواره تئاتر فجر تفاوتي با روزهاي تعطيل خود نداشت و سكوت و آرامش عجيبي بر آن حكمفرما بود كه به دور از حال و هواي يك جشنواره بينالمللي تئاتر است.»
بهطور خلاصه بايد گفت اوضاع به گونهاي است كه اثبات از كار افتادگي جشنواره ادله چنداني نياز ندارد و اكثر فعالان تئاتري به اين موضوع واقفند، تنها ميماند اشاره به اين نكته كه چه عاملي موجبات اين از كار افتادگي بيرونقشده را پديد ميآورد. من پاسخ را لابهلاي صحبتهاي همين هنرمند اهل شيراز و همچنين اظهارات دبير جشنواره در نشست رسانهاي جستوجو ميكنم. هاشمزاده جايي در ميانه صحبتهايش ميگويد: «براي اولينبار در عمرم بود كه متوجه شدم قبل از اجرا در جشنواره بايد پوستر و بروشور نمايش را براي بازبيني ارايه دهيم كه پوستر نمايش تاييد نشد در حالي كه همين پوستر پارسال در دوره سيونهم نامزد دريافت جايزه شده بود و امسال آن را رد كردند.»
همين عامل، يعني فشار غيرمتعارف به آثار در زمينه مميزي در نشست رسانهاي جشنواره هم مطرح شد كه پاسخ حسين مسافرآستانه به آن نشان داد دوره كنوني را بايد متفاوتتر از قبل مطالعه كرد. «قانون اين است كه تمام آثاري كه مجوز اجرا گرفته و روي صحنه رفتهاند، براي اجراي مجدد در سالني ديگر بايد مجوز مجدد بگيرد. جشنواره هم از اين قضيه مستثني نيست.» معني گفته اين است كه تمام نمايشهاي حاضر در جشنواره تئاتر فجر بهرغم آنكه پيش از اين در سالنهاي سطح كشور بهصورت عمومي روي صحنه رفتهاند، يعني مجوز داشتهاند، براي حضور در جشنواره بايد مجوز روي مجوز بگذارند! يعني
دو بار بازبيني با نگاه مميزي. دبير جشنواره سپس در تاييد اين نظر ادامه ميدهد: «همه آثاري كه قبلا به صحنه رفته بودند براي اجرا در جشنواره بايد دوباره مجوز بگيرند اما اين كار را ما تقبل و پروسه دريافت مجوز را طي كرديم. هيچ كاري نبوده كه به دليل عدم دريافت مجوز آن را رد كرده باشيم؛ اگر هم نكاتي بوده با اعلام به گروهها سعي كرديم آن را حل كنيم.» و اين بخش از گفتههاي او كه ميگويد «اين كار را ما تقبل كرديم» به اين معنا است كه قرار بوده جايي يا نهادي غير از سيستم آشنا به تئاتر و هنرهاي نمايشي مسووليت بازبيني! مجدد را برعهده داشته باشد كه دبيرخانه جشنواره اعلام كرده اين مسووليت را هم خودمان برعهده ميگيريم. اين شد كه حالا اگر به سالنها و محوطههاي برگزاري جشنواره تئاتر فجر سري بزنيد احساس ميكنيد در غروبِ درياي غريب گرفتار آمدهايد.