ارتشبد نصيري؛ دستگيري، شكنجه و سركوب مخالفان
محمود فاضلي
نعمتالله نصيري متولد 1289 در بخش سنگسر از توابع سمنان، در دوره تحصيل در دانشكده افسري هم دوره محمدرضا شاه پهلوي بود و در ابتدا فرماندهي همان گروهاني را برعهده داشت كه محمدرضا (كه آن زمان وليعهد بود) در آن خدمت ميكرد. در همين دوران نصيري توانست با شاه رفاقت و يكي از نزديكان او شود. شاه در 25 مرداد 1332 ماموريت بسيار مهمي به او ابلاغ كرد. ابتدا نصيري را با حكم نخستوزيري مخفيانه به سراغ زاهدي در مخفيگاهش در اختياريه فرستاد و سپس او را مامور كرد تا در راس گروهي عازم خانه دكتر مصدق شود تا فرمان عزل او از نخست وزيري را ابلاغ كند. نصيري از سرهنگ ممتاز فرمانده گارد حفاظت از منزل مصدق درخواست ملاقات حضوري با نخستوزير را كرد كه توسط سرهنگ ممتاز رد شد. سرهنگ ممتاز شخصاً فرمان شاه را نزد مصدق برد و او بعد از آگاه شدن از محتواي نامه دستور دستگيري نصيري و همراهان او را صادر كرد. مصدق بعد از ابلاغ فرمان شاه توسط نصيري، متوجه شد كودتايي عليه او و دولتش در حال شكلگيري است.
روز 25 مرداد 1332 هيات دولت بيانيهاي مبني بر دستگيري نصيري و خنثيكردن كودتا عليه دولت را قرائت كرد و شاه بعد از شنيدن اين خبر بهخارج از كشور گريخت. بعد از اينكه كودتا به پيروزي رسيد و شاه توانست به ايران برگردد نصيري و همراهانش از زندان آزاد و مورد تفقد شاه قرار گرفتند. نصيري كه فردي بيسواد و بيرحم ولي سخت وفادار به شاه بود، پس از كودتاي 28 مرداد 1332 به سرعت پلكان ترقي و پيشرفت را در مديريتهاي نظامي و امنيتي پشت سر گذاشت. در آذر 1339 به رياست شهرباني كل كشور منصوب و در سال 1341 درجه سپهبدي گرفت و در 1342 علاوه بر فرماندهي شهرباني كل كشور، فرماندار نظامي تهران شد و به عنوان فرماندار نظامي با خشونت تمام قيام 15 خرداد 1342 را سركوب كرد. با انتصاب نصيري و اقدامات او بود كه ساواك به يكي از مخوفترين و رعبانگيزترين دستگاههاي امنيتي جهان بدل شد. نصيري با معاونت وقت ساواك يعني فردوست بهطور كامل هماهنگ بود و هيچكاري را بدون اجازه و دستور شاه انجام نميداد. نصيري همراه با پرويز ثابتي توانست از ساواك دستگاهي بسازند كه تا سالها بعد بر تمام اركان كشور اثر گذاشت. حضور نصيري در ساواك آغاز دوره جديدي از اختناق در ايران بود. برخورد با گروههاي چريكي در دوره رياست نصيري به اوج رسيد. هنگامي كه نصيري در رياست ساواك قرار گرفت اين سازمان به سرعت گسترش پيدا كرد و بهويژه با توسعه همكاري و ارتباط با موساد سرويس اطلاعاتي اسراييل، به سركوب مخالفان پهلوي پرداخت. در طول دوران رياست نصيري بر ساواك، اين سازمان در شكنجه، بازجويي، ترور، قتل، پروندهسازي و محاكمه متهمان سياسي مشهور شد. نصيري 13 سال رياست سازمان ساواك را بر عهده داشت. در سال 1357 كه آتش خشم مردم انقلابي شعلهور شده بود و شاه احساس خطر ميكرد تصميم گرفته شد كه در كشور اصلاحاتي صورت بگيرد. طرح دستگيري رجال فاسد و بدنام بهويژه از آغاز نخستوزيري شريفامامي طرفداران بسياري در دولت پيدا كرده بود.در نخستين روز آغاز نخستوزيري ارتشبد ازهاري، بههمراه 14 نفر ديگر در نمايشي عوامفريبانه دستگير و زنداني شد. در 8 آبان 1357 اعلام جرمي در 13 مورد عليه نصيري تنظيم و در اختيار دادسراي تهران و دادسراي ديوان كيفي قرار گرفت. در 22 بهمن 1357 همزمان با پيروزي انقلاب در جريان حمله مردم به زندانها و پادگانها، نصيري كه بههمراه گروه ديگري از رجال رژيم پهلوي در پادگان جمشيديه زنداني بود، تلاش ميكرد در ميان جمعيت انبوهي كه اطراف پادگان حضور داشتند از دستگيري مجدد توسط انقلابيون جان سالم به در ببرد، اما شناسايي و دستگير شد. محاكمات سران رژيم (سپهبد مهدي رحيمي فرماندار نظامي تهران، سرلشكر رضا ناجي (اولين فرماندار نظامي اصفهان)، سرلشگر خسروداد فرمانده نيروي هوايي (فرمانده هوانيروز و متهم به هدايت مستقيم كشتار 17 شهريور 57 در تهران) و ارتشبد نصيري رييس سابق ساواك توسط خلخالي سه روز بعد از پيروزي انقلاب آغاز شد. محاكمه آنان همان روز در محل دبيرستان شماره 2 علوي در دادگاه انقلاب آغاز شد. نصيري، گنگ و بهتزده، به سئوالها با صدايي خفه پاسخ ميدهد. نصيري چنان خود را باخته بود كه بهگريه ميافتد. نصيري حاضر نيست توبه كند. ساعتي ديگر حكم نهايي متهمان خوانده ميشود.
پس از اعدام اولين گروه از مقامات رژيم پهلوي، نام آيتالله صادق خلخالي (1382-1305) به عنوان حاكم شرع دادگاههاي انقلاب اسلامي در ادبيات سياسي ايران مطرح شد. نصيري بههمراه فرماندهان نظامي پس از محاكمه در دادگاه انقلاب به اعدام محكوم و در 26 بهمن 1357 حكمش اجرا شد. گروهي اقدامات خلخالي را انقلابي و ضرورتي براي حفظ انقلاب نوپاي بهمن 1357 و گروهي ديگر محاكماتش را عجولانه خواندند.