خاطرات سفر و حضر (166)
اسماعيل كهرم
سالهاي پيش مقالهاي خواندم كه من را تحت تاثير قرار داد و اين مقاله در مورد توطئه در رسم نقشه عالم بود. يعني استعمارگران قديم مركز جهان را آن طور كه ميل داشتند، ترسيم كردهاند. طريقه ترسيم مركز عالم در نحوه تفكر ما جهانيان تاثير داشت و دارد. تمام توجه به غرب معطوف شده، اشخاص تحصيلكرده براي كسب علم به غرب ميروند و اغلب مهاجرتها از ناحيه ما به طرف غرب است در حالي كه شرق و جنوب شرقي آسيا فرهنگ غني و روشهاي زندگي قديمي، جاافتاده و مطلوبي دارند كه ريشه در اعصار و قرون دارند و فراگيري اين روشها و باورها براي جوانان ما نيز ميتواند مفيد باشد. از نظر فرهنگي نيز قرابت و شباهت ما مثلا با هنديها، پاكستانيها، بنگلادشيها، مالزياييها، فيليپينيها و... بيش از اروپاييها است. متاسفانه با نگاهي عميق متوجه ميشويم كه در تمام مناطق زندگي ما، مردم راغب به رفتن به مناطق اروپايي هستند. غربيها كار خود را با مطالعه انجام دادهاند كه در شرق و شرق دور هم جوانان به فكر رفتن به غرب هستند. ولي اين مقبوليت و محبوبيت كه غرب كسب كرده در نتيجه تبليغ و پروپاگانداست؟ خير. جمله عيبش تو بگفتي هنرش نيز بگو. پدرم 70 سال قبل به امريكا رفت. وقتي برگشت يك مهماني گرفتيم و فاميل آمدند. پدرم صحبت كرد و گفت اسلامي كه ما از آن دم ميزنيم در غرب اجرا ميشود. دايي بزرگ من برآشفت كه «آنها نحس و نجس و خدانشناس و...» هستند و شما بعد از يك سال از آنها طرفداري ميكنيد؟ سالها بعد من به غرب رفتم و صحت گفتار پدرم را ديدم و حس كردم. دروغ كمتر شنيدم، بدقولي كمتر ديدم، احترام بيشتر ديدم، جاذبههاي جهان غرب قطعا بيش از دافعه آن است، انسانيت و رئوفت اگر وجود نداشت، تبليغ تنها نميتوانست غرب را اين قدر محبوب كند. اگر...