«غربتي‌ها» با فرامرز پيلارام
گالري ويستا در حالي ميزبان نمايشگاه مجسمه‌هاي سفالين علي اعتباري است كه همزمان عصر جمعه ۶ اسفندماه، در سومين دور برنامه «يك گالري، يك هنرمند، يك اثر، يك جمعه» اثري از فرامرز پيلارام به نمايش درآمد. به گزارش ايسنا، علي اعتباري در حالي مجسمه‌هاي سفالين خود را تا ۱۶ اسفندماه در گالري ويستا به تماشا دارد كه براي معرفي آن، اين متن منتشر شده است: «مجموعه «غربتي‌ها» كه سري رو به بالا دارند و طرح لبخندي كامل نشده بر لب‌هاي آنان جاري است و نگاه خيره خود را به روبروي‌شان دوخته‌اند، جهان بيرون را، جهاني بيهوده و بي‌معنا مي‌انگارند. تازگي «بي‌معنايي» در مجموعه پيش رو، بيش از هرچيزي از فرم تجسمي صورت‌ها مايه مي‌گيرد تا ترتيبات چيدماني اثر. جنبه تازه ديگر اين مجموعه، حركت علي اعتبار از توده‌گرايي به تك‌گرايي است، چرا كه اين‌بار خبري از انبوه مجسمه‌هاي چيدماني نيست كه در هارموني هماهنگ با مجسمه‌هاي مركزي قرار داشتند. او از سويي با تكيه بر نوعي هوشمندي غريزي، آثارش را به جنبه مواجهه‌اي و تعاملي آغشته مي‌سازد و مخاطب را از پس عمل نواختن به نزديكي با اثر دعوت مي‌كند. از سوي ديگر علي اعتبار مجدد به سمت واكاوي لايه‌هاي تجربه زيسته‌اش بازمي‌گردد.» همچنين عصر ۶ اسفندماه علاقه‌مندان به آثار پيشگامان هنر مدرن ايران چهار ساعت فرصت داشتند از يك اثر فرامرز پيلارام ديدن كنند. بهنام كامراني، استاد دانشگاه و هنرمند تصويري در معرفي اين هنرمند و اثر به نمايش درآمده نوشته است: «فرامرز پيلارام (۱۳62-۱۳15) از هنرمندان مدرن و پيشرو محسوب مي‌شود كه عرصه خطاطي را با جلوه‌هاي هنر مدرن به هم مي‌آميزد. او از هنرمندان مكتب سقاخانه و گروه پيشرو «آزاد» بود، آثارش به بي‌ينال ونيز راه پيدا كرد و به كلكسيون موزه متروپوليتن و موزه هنر مدرن نيويورك و موزه‌هاي داخلي راه يافت. نقاشي حاضر اثري متفاوت از پيلارام است. نشانه‌هاي مطالعات پيلارام روي مهرها و خطوط ايراني در اين اثر به شكلي مدرن متبلور شده است. تركيب‌بندي جسورانه و رنگ‌هاي سياه و سفيد، تصويري نئومينماليستي را به دست مي‌دهد. از دور شبيه نقاشي‌هاي هايكوست، آني و معلق. شكلي منحني و كـرجي مانند كه انگـار طبيعتي بر آن سوار شده است. اما اين طبيعت از خط‌نگاره‌هايي شكل يافته كه به دقت و با صرف وقت كـنار هم چيده شده. وردي است بر كشتي نجات، غباري است معلق بر ماهي، سياه. ظرفي است كه از آن زيبايي سر ريز شده است.»