سوال مهم با گسترش جنگ در اروپا
آيا سياست ميتواند از ورزش جدا شود؟
با انصراف سوئد و لهستان از حضور در پليآف انتخابي جام جهاني مقابل روسيه تاثير جنگ روسيه عليه اوكراين وارد مرحله تازهاي شد. كسي تصور نميكرد دو تيم ملي حاضر شوند قيد حضور در بزرگترين تورنمنت فوتبالي ملي را به خاطر مسائل سياسي بزنند. استعفاي رومن آبراموويچ مالك روس باشگاه چلسي از مديريت باشگاه از ترس اينكه مبادا دولت بريتانيا باشگاه را مصادره كند و همچنين دعوايي كه سر ميزباني جام جهاني واليبال كه شهريور سال آينده قرار بود در روسيه برگزار شود به اضافه تحريم يك باشگاه فوتبال روسي و گرفتن ميزباني ليگ قهرمانان اروپا از شهر سنپترزبورگ همه جزو حاشيههاي جنگي است كه در ظاهر ارتباطي با حوزه ورزش ندارد.
در اين چند روز و با بيشتر درگير شدن ورزش با جنگ روسيه عليه اوكراين اين سوال دوباره مطرح شده كه آيا سياست از ورزش جداست؟ موافقان و مخالفان سر اين موضوع مهم بحث ميكنند كه اگر سياست از ورزش جداست پس چرا چنين تصميماتي اتخاذ ميشود و اگر جدا نيست چرا نهادهاي بينالمللي ورزش روي اين شعار تاكيد ميكنند؟ موافقان هم معتقدند جدايي سياست از ورزش به معناي چشمپوشي روي جنايات يك كشور يا گروهي از آدمها نيست.
در سالهاي گذشته بارها و بارها نمونههاي مشابهي از تاثير حوزه سياست بر ورزش رخ داده كه شمردنش نياز به يك كتاب قطور دارد. از روزي كه تيم شوروي حاضر نشد در ورزشگاه ملي شيلي كه محل شكنجهگاه طرفداران آلنده رييسجمهور چپگراي اين كشور بود به ميدان برود تا همين اواخر كه تيمهاي عربستاني به دليل حمله به سفارت اين كشور در ايران ديگر حاضر نشدند به كشورمان سفر كنند و كنفدارسيون فوتبال آسيا نيز حق را به آنها داد صحنه ورزش پر بوده از تاثير حوزه سياست و مناسبات بينالمللي بر ورزش. تناقض هم در اين ميان كم نبوده. مثلا هيچوقت در مجامع بينالمللي ورزشي اسراييل با وجود اشغالگري، اعمال جنايتآميز و رفتار نژادپرستانه عليه مردم فلسطين حتي مورد تهديد واقع نشده. اينكه حد و مرز ورود سياست به ورزش كجاست و وقتي از جدايي سياست و ورزش حرف ميزنيم دقيقا چه منظوري داريم بحث مفصلي است كه در اين نوشته كوتاه نميگنجد. با اين حال نبايد فراموش كرد كه تاثيرگذاري همه حوزههاي زيستي بر يكديگر لاجرم و غير قابل انكار است. نميتوان تصور كرد حوزه ورزش به دليل شعارهاي قشنگي كه سر ميدهد يك حوزه ايزوله در دنياست كه از مسائل اجتماعي، اقتصادي يا سياسي تاثير نميپذيرد. امروز كه روسيه به اوكراين حمله كرده رفتار لهستان و سوئد كه قصد دارند از حضور مقابل تيم ملي اين كشور سر باز زنند منطقي است. مخصوصا اگر بدانيم فوتباليستهاي زيادي در كشور روسيه هستند كه حامي رييسجمهور جنگطلبشان هستند. در كشتي، جانبولات تديف كه بيش از دو دهه است سرمربيگري تيم ملي كشتي آزاد روسيه را برعهده دارد در پي جنگ نظامي روسها عليه اوكراين در فضاي مجازي به حمايت از پوتين پرداخت. او روي فيلمي كه از خودش در سالن كشتي به همراه شاگردانش و پلاكاردي از پوتين گرفته بود، نوشت: «قدرتمندترين تيم كشتي آزاد جهانيم و طرفدار رييسجمهور قدرتمند.» نكته جالب توجه در مورد تديف اين است كه او چند سال براي تيم ملي كشتي اوكراين كشتي گرفته بود!