نژادپرستي چطور وارد بسكتبال ايران شد؟
عصبانيت رستمپور و واكنش سرد از آزمون
علي ولياللهي
اولينبار مهران شاهينطبع سرمربي سابق تيم ملي بسكتبال كه اين تيم را به المپيك رساند در تيرماه نسبت به رواج نژادپرستي در بسكتبال هشدار داد. در آن مقطع برخي رسانهها از حضور دو بازيكن دومليتي يعني مايك رستمپور و آرون گراميپور در تيم ملي انتقاد ميكردند و لفظ «دورگه» را براي نامگذاريشان به كار ميبردند. شاهينطبع در اين رابطه گفت: «در هيچ كجاي دنيا بحث دو رگه مطرح نيست و اين كلمه نهايت تبعيض نژادي است. يكسري بازيكن ايراني خارج از كشور هستند و ما نام دو رگه روي آنها نميگذاريم.» برخي رسانهها چنين القا ميكردند كه اين بازيكنان نسبت به پرچم ايران تعصب ندارند و جاي جوانان ايراني را گرفتهاند. بعد از جدايي شاهينطبع و آمدن مصطفي هاشمي اين دو بازيكن ديگر به تيم ملي دعوت نشدند و برخي رسانهها تيتر زدند: «خط قرمز هاشمي روي دورگههاي بسكتبال». بعد از شكست ايران مقابل قزاقستان در پنجره دوم انتخابي جام جهاني با نتيجه ۶۹ بر ۷۳، مايك رستمپور كه مشخص است همچنان از كنار گذاشته شدن از تيم ملي دلخور است، نتيجه بازي را استوري كرد و زيرش نوشت: Lol. استوري رستمپور با واكنش گسترده همان رسانههايي كه او را در تيم ملي اضافه ميخواندند همراه شد. اينبار البته بسيار تندتر. خبرگزاري ايسنا نوشت: «مايك رستمپور در واكنشي عجيب و تاسف برانگيز استوري را در صفحه شخصي خود منتشر كرد تا نشان دهد كه هيچ تعصبي نسبت به تيم ملي ايران ندارد. ايراني كه تيم ملي بسكتبال آن به واسطه چشمان بسته سرمربي سابق به روي جوانان با استعدادش در سوپر ليگ، بازيچه و محل اعتباريابي براي افرادي شد كه حتي به گفته خودشان، در خواب هم نميديدند به تيم ملي ايران برسند.» ايسنا در ادامه نوشت: «كارشناسان بسكتبال ايران در مصاحبههاي خود اعلام كردند كه وقتي يك بازيكن دورگه سطح فني بالايي ندارد، نبايد به تيم ملي دعوت شود و بهتر است از جوانان اين مرز و بوم استفاده شود كه در همه حال پاي پرچم خود ايستادهاند.» همچنين تابناك، فارس، طرفداري و بسياري از رسانههاي ديگر با اظهاراتي اينچنيني يا بازنشر گزارش ايسنا به استوري رستمپور واكنش نشان دادند. تاكيد روي بيتعصب بودن، بيكيفيت بودن و دورگه بودن مايك رستمپور در اين گزارشها او را برآشفت و اين بازيكن بسكتبال در صفحه شخصياش نوشت: «پس از تحمل چند سال نژادپرستي از طرف بازيكنان، مربيان، داوران، رسانههاي خبري، آدمهاي به اصطلاح كارشناس هنوز هم به شخصيت من حمله ميكنيد. از باند بازيتان خجالت بكشيد! از تيمي در خانه خود باختيد با بازيكناني كه همهتان آرزوي داشتن آنها را در اين سالها داشتيد كه جاي مرا يا ديگر بازيكنان خارج از كشور را بگيرند. اين بازي را باختيد با مربياني كه خودتان آرزوي آمدن آنها را داشتيد. اين بازيكناني كه شما آرزوي رفتن به جام جهاني و المپيك رفتنشان را داشتيد. من در بازي قزاقستان نبودم. ولي وقتي من براي تيم ملي ايران با افتخار و با عرق ملي بازي ميكردم، توانستيم به جام جهاني و المپيك دعوت شويم. وقتي من در ايران بازي ميكردم توانستيم دو جام قهرماني را تصاحب كنيم. اي نژادپرستان وفاداري من به ايرانزمين و مردم پر افتخار ايران را نميتوانيد و قادر نيستيد زير سوال ببريد. تنها آدمهاي كمخرد و نادان به حرفهاي شما باور دارند.»
در بين كامنتهاي پست مايك رستمپور كامنت سردار آزمون هم ديده شد. ستارهاي كه در مقطعي شايع شد مورد برخي بيمهريها و برخي تنگنظريهاي قوميتي قرار گرفته است. آزمون براي رستمپور نوشت: «عزيزم كاري با اين جور آدمها نداشته باش. اينقدر قوي باش كه راجع بهشون اصلا حرفي نزني. تو بيشك بهتريني.»