• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5161 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۹ اسفند

خيره به تلويزيون

منوچهر محمد شميراني

دلم گرفته است
دلم گرفته است 
به ايوان مي‌روم و انگشتانم را
بر پوست كشيده شب مي‌كشم
چراغ‌هاي رابطه تاريكند
چراغ‌هاي رابطه تاريكند
 (فروغ فرخزاد)  
آشنايي و ارتباط بين دو نفر، آغاز يك خط و روشن شدن چراغ يك رابطه است؛ خط ربط و برقراري رابطه بين اعضاي يك خانواده، اعضاي فاميل، دوستان، همكاران، همسايه‌ها، هم‌محله‌اي‌ها، هم‌شهري‌ها، هم‌وطن‌ها و حتي تمامي‌ انسان‌هايي كه روي اين كره خاكي زندگي مي‌كنند.
خط ربطي به طول كره‌زمين
«خط ربط» بين انسان‌ها، در روزگاران گذشته ساده‌تر و محدودتر و كوتاه‌تر بود، ولي در اين سال‌ها، اين خط آنچنان وسيع و گسترده شده كه به جرات مي‌توان گفت: خط ربطي به طول كره‌زمين ايجادشده است و انسان‌ها مي‌توانند در كسري از ثانيه، سفري مجازي به هر جاي دنيا داشته باشند و با عزيزان و دوستان خود ارتباط برقرار كنند.اين بخش ماجرا، قسمت خوب و دلپذير گسترش ارتباطات در دنياي امروزه است كه جذابيت فراواني هم دارد. اقوام و دوستان، به سادگي و راحتي براي هم مي‌نويسند، همديگر را مي‌بينند. از احوال يكديگر باخبر مي‌شوند و ديدارهاي‌شان، تازه مي‌شود هر چند، مجازي و از راه دور.
نمي‌داند دل تنها، ميان جمع هم تنهاست
مرا افكنده در تنگي كه نام ديگرش  درياست
 (فاضل  نظري) 
بايد گفت سكه توسعه ارتباطات و به ويژه گسترش جوامع نوين در جهان امروز، روي ديگري هم دارد؛ احساس تنهايي انسان‌ها، تنهايي روحي و عاطفي بشر در ميان انبوه آدم‌هاي اطرافش. اين مشكل، در شهرهاي بزرگ و به ويژه كلان‌شهرها بيشتر خود را نشان مي‌دهد. در حالي كه فرد، در كنار اعضاي خانواده‌اش يا در ميان دوستان و همكاران و همشهريانش زندگي مي‌كند، مي‌خورد و مي‌خوابد، مي‌رود و مي‌آيد ولي از وجود يك حفره، يك زخم در درونش به‌شدت رنج مي‌برد. با وجودي كه در ميان جمع زندگي مي‌كند ولي هيچ شادي و لذتي، در وجودش احساس نمي‌كند، هيچ شوق و ذوقي براي روشن كردن چراغ يك رابطه يا عمق بخشيدن به رابطه‌اش با ديگران ندارد. زندگي‌اش بيشتر در سطح مي‌گذرد و هيچ آتشي در وجودش شعله‌ور نمي‌شود.
غلبه تكنولوژي بر زندگي  انسان
اين حكايت، حكايت بسياري از انسان‌هاي امروز است. اين حكايت، حكايت غلبه تكنولوژي و وسايل ارتباط جمعي بر زندگي مردم است. زندگي مردمي‌كه تا يك قرن پيش، ساده زندگي مي‌كردند؛ رابطه‌هاي‌شان، عمق داشت و جان. حس گرم زندگي داشت و بوي مهر و محبت. ولي با پيشرفت تكنولوژي و گسترش سريع رسانه‌هاي گروهي، كمتر مي‌توان نشاني از چنين مردمي‌ پيدا كرد.در اين سال‌ها، بيشتر مردم عجول شده‌اند و كم‌حوصله. كمتر پيش مي‌آيد با فراغت كامل، دور هم جمع شوند، گل بگويند و گل بشنوند. ارتباطات فاميلي گسترده هم تبديل به ارتباطات محدود و كوتاه و از سر اجبار شده است.شايد به همين دليل باشد كه خيلي از ما، با وجود زندگي در شهرهاي بزرگ، كار كردن در ادارات و سازمان‌هاي بزرگ، سكونت در برج‌هاي بزرگ و بلند، باز هم احساس تنهايي و دلتنگي مي‌كنيم و همچنان، به دنبال روشن كردن چراغ يك رابطه واقعي -و نه مجازي- هستيم. بهتر است بگوييم مشكل امروز بشر، از زماني آغاز شد كه به قول كارشناسان وسايل ارتباط جمعي، «تلويزيون» جاي خود را در خانه‌ها و خانواده‌ها باز كرد و اعضاي يك خانواده، به جاي اينكه چهره به چهره و رودررو، بنشينند و با يكديگر صحبت كنند همگي به نقطه‌اي  به نام «تلويزيون» خيره شدند!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون