وقتي تنها گاف محمدرضا حياتي، شعار تبليغاتي ميشود
لطفا شما ديگر به سفر قطر نكنيد!
جابر تواضعي
صعود تيم ملي فوتبال به جام جهاني 2022 قطر، يك شوخي نسبتا قديمي فضاي مجازي را دوباره زنده كرد. ماجرا از جايي شروع شد كه محمدرضا حياتي موقع خواندن يك خبر، عبارت «به قطر سفر كرد» را «به سفر قطر كرد» خواند. گاف ساده اين گوينده كه ميشود گفت به دليل سابقه چهلسالهاش به نماد گويندگي خبر براي همه ما تبديل شده، به سرعت فضاي مجازي را درنورديد.
از قرار معلوم و براساس شواهد و قراين هر وقت اسمي از قطر بيايد، اين گاف هنوز به اندازه يك لبخند ساده حلال
كار ميكند.
نشانهاش اينكه بعد از قطعي شدن حضور در جام جهاني، شهرداري تهران براي تبريك اين اتفاق به شهروندان در بيلبوردهاي تبليغاتي، از اين گاف با همان سر و شكل اصلياش (به سفر قطر كرديم) استفاده كرد و ايرانسل هم ظاهرا خيلي عادي و بدون آن گاف (به قطر سفر كنيد!) و البته با علامت سوال شيطنتآميزي كه ما را دقيقا به ياد آن مياندازد، از آن به عنوان شعار تبليغاتي كمكهزينه سفر به جام جهاني استفاده كرد.
ميشود پيشبيني كرد با توجه به جام جهاني پيش روي قطر، اين جمله آنقدر در تيترها و شعارهاي تبيلغاتي و موارد مشابه تكرار بشود كه كاركرد فرسايشي و معكوس پيدا كند و به عبارت واضحتر حال همه را به هم بزند.
حياتي نماد خشكي، عدم انعطاف و عصاقورتدادگي بود. براي همين خطاي ساده و پيشپاافتادهاش به گاف بزرگي تبديل شد كه هنوز ما را ميخنداند. در تمام اين چهل سال او را با كتوشلوار و اصلاحشده ديدهايم و هميشه از روي نوشته حرف زده. ما خبر را با او ميشناسيم و وقتي اداي خبر خواندن درميآوريم، ناخودآگاه زبان بدن بدون انعطاف و صداي خشك او را تقليد ميكنيم. حتي اگر اشتباهي داشته باشيم با سبك و سياق او ميگوييم: «ببخشيد...» اين سبك طنز هنوز هم كار ميكند و نمونهاش پيج «زودنيوز» است.
اين سبك و سياق، اين روش و منش، باعث شده انتظار همه از او در حد يك روبات باشد. در حالي كه جواد خياباني صرفا با گافهايش شناخته شده و همه بهرغم اعتراض، چارهاي جز كنار آمدن با آن نداريم. ضمن اينكه گافهاي او آنقدر زياد بوده كه هيچكدام مثل اين جمله حياتي برجسته نشدهاند.
با اين حال مدتي پيش حياتي به دليل حمايت از صداي يك خواننده لسآنجلسي در يك مصاحبه ساده براي هميشه ممنوعالكار شد. اين سرنوشت مردي بود كه عمري روي يك خط صاف حركت كرد و به خودش فرصت اشتباه نداد، اما با يك اشتباه ساده - واقعا ميشود گفت اشتباه؟!- دچار حادثهاي شد كه عمري از آن حذر ميكرد. كسي كه عمري آسه رفت و آسه آمد و آخرش هم گربه شاخش زد.