«جنگ» فرجامي ناخوشايند
شهراد شاهرخي طهراني
متاسفانه شاهد اقدامات ضدبشري «پوتين» رييس جمهور روسيه و هجوم جنايتكارانه او به كشور اوكراين هستيم و ميبينيم كه مردم جامعه اوكراين گرفتار بحران و آسيبهاي ناشي از بلندپروازيهاي نافرجام پوتين شدهاند كه ميخواهد به عصر تزاري روسيه بازگردد و كشورگشايي كرده و آتش به دامان جامعه جهاني كشاند و (شايد هم به دنبال جنگ جهاني سوم باشد) كه البته نافرجام خواهد ماند. لذا وقتي جنگ در يك جامعه از جهان صورت پذيرد، تنها مردمان آن سامان هستند كه گرفتار فقر و مهاجرت و آسيبهاي روحي و جسمي و جدي ناشي از جنگ خواهند شد. اصولا جنگ و پيامدهاي ناشي از آن را اگر بخواهيم مورد برسي و تحليل قرار دهيم، بايد گفت كه جز ويراني نتيجهاي نخواهد داد، چراكه جنگ و خشونت در جامعه جهاني باعث ميشود كه انسانها مدتها بلكه سالها از پيشرفتهاي علمي، فرهنگي و اجتماعي عقب مانده و سالها طول بكشد تا مردم آسيب ديده از جنگ، خود را بازيابند و به بازسازي ويراني جامعه و كشورشان بپردازند... جنگ، جدال، خشونت، اينها همگي از برتريجوييهاي حاكمان زمان است كه به هيچ صراطي مستقيم نيستند و تنها به منافع خود ميانديشند؛ در واقع تعصبات قوميتي و نژادي، مذهبي، عقيدتي و سياسي و زيادهخواهيهاي سران و قدرتها در جهان باعث ميشود كه خشونت در دنيا ريشه دوانده و آتش جهل و تعصب و خودخواهي دودمان بشر و جامعه جهاني را بسوزاند، همانگونه كه تاريخ، عاقبت قدرتطلبان جهان را نشان داده تا درس عبرتي براي همگان باشد. آيا ميدانيد كه جنگ و خونريزي چه اثرات سويي در روح و روان انسان در جامعه خواهد گذاشت؟ آيا ميدانيد جنگ و خشونت باعث ميشود كه انسان، ديگر آن آدم سابق نباشد و همواره در كابوس وحشت و فرار و آشوب روحي و رواني زندگي كرده و دچار بيماريهاي رواني شده و مشكل بتوان او را درمان كرد؟ آيا ميدانيد «جنگ» چهها بر سر فرهنگ و هويت و روح يك جامعه و ملت خواهد آورد؟ آيا ميدانيد؟ آري، «جنگ» حيات آدمي را نابود ميكند و انسانها قرباني سياستهاي كثيف و شيطاني سران و حاكمان زمان خويش ميگردند و باعث ميشود كه روح و روان يك جامعه تا مدتها و شايد قرنها درگير اين كابوس وحشتناك شود و بازسازي اين روح به همين سادگي انجام نخواهد شد، زيرا وقتي انسانها شاهد كشتار خانواده و هموطنانشان و نيز شاهد ويراني و آتش گرفتن هويت و جامعه و مملكت و فرهنگشان ميباشند، ديگر سخت ميشود به بازسازي آن ارزشها پرداخت و ديگر نميتوان جان از دست رفته عزيزانشان را بازگردانند؛ اينها همان آسيبهايي است كه بر روح يك ملت وارد ميگردد. در حقيقت تاثيرات جنگ نه تنها يك جامعه يا يك ملت را تحت تاثير و آسيب قرار ميدهد بلكه جهان را هم در بر خواهد گرفت و آتشي كه بر دامان يك جامعه در جهان افتد، دنيا را هم بيحادثه نخواهد گذاشت، چراكه بيتفاوتي نسبت به ويراني يك جامعه و كشور بر اثر جنگ، باعث ميشود كه اين آتش ويرانگر در همه جاي دنيا شعلهور شده و فاتحه جهان را بخواند.
لذا اين قدرتنماييهايي كه از جانب رييسجمهور خود محور روسيه ميبينيم، بازي خطرناك و تجاوز آشكاري است كه حتي جامعه جهاني را تهديد خواهد كرد و ممكن است به زودي شاهد پيشروي اين تهديد از جانب دولت روسيه باشيم؛ چراكه روسيه در تاريخ همواره نشان داده است كه هيچگاه با ملتها صادق نبوده و هميشه به دنبال تجاوز و خيانت و دستاندازي به كشورها بوده كه نمونهاش را ما ايرانيان در واقعه اشغال تبريز توسط روسها (۱۲۹۰ خورشيدي) يا قرارداد تركمانچاي و از دست رفتن بخشي از سرزمينهايمان را در تاريخ مشاهده كرديم.
حال، همين روسيه يا بهتر بگوييم «ولاديمير پوتين» دوباره سر به عصيان و تجاوزگري برداشته و توهم امپراتوري گذشته را در سر ميپروراند و راهي را كه تزارها، استالين و حتي پيشواي فاشيست آلمان «آدولف هيتلر» (كه ايدئولوژي نژادي او مسبب مرگ ميليونها انسان شد) رفتهاند را، مجددا روسيه ميخواهد تكرار كند و دست به بازي خطرناك سياسي و خشونت در جهان بزند، همچنان كه شاهد تصرف و هجوم روسيه به كشور اوكراين هستيم؛ در واقع سياست خارجي تهاجمي پوتين از ديد همگان در دنيا، همان سياست خارجي هيتلر ميباشد كه ممكن است به آغاز جنگ جهاني سوم صورت پذيرد.
از اين رو اميدواريم كه جهان و قدرتهاي دنيا نه تنها نسبت به اين تجاوز و هجوم، بلكه نسبت به هر تجاوزي كه كشوري مورد ظلم و تعدي قرار ميگيرد، بيتفاوت نباشند و از اين خشونتها جلوگيري به عمل آورده و در جهت حمايت از كشور مظلوم و مردم آن جامعه كه مورد هجوم و ظلم قرار گرفتهاند بدون چشم داشت به منابع آن كشور، اقدامي كنند.
اميد كه آن روز را ببينيم كه جهان را به جاي خشونت و جنگ، «مهر» فرا گرفته است.